سيره امام باقرعلیه السلام
در سيره اخلاقي امام باقر علیه السلام آمده است: روزي يك نفر مسيحي به آن حضرت جسارت كرد و گفت : «انت بقر؛ تو گاو هستي.»
امام بدون اينكه خشمگين شود، فرمود: «لا انا باقر؛ نه من باقرم.»
مسيحي گفت: تو پسر آن زن آشپز هستي؟
امام فرمود: آري مادرم يك بانوي آشپز بود. آن مرد براي اينكه امام را عصباني كند، دوباره گفت: تو پسر زن سياه چرده، زنگي و دشنام گو هستي.
امام پاسخ داد. اگر تو راست مي گويي، خدا مادرم را بيامرزد و اگر دروغ مي گويي، خداوند تو را ببخشد.
وقتي آن مرد مسيحي بردباري و حلم بي پايان امام را مشاهده كرد كه با اين اهانت ها هرگز خشمگين نشد و كاملا بر نفس خود مسلط بود، زبان بر شهادتين جاري كرد و مسلمان شد.(13)
اين رفتار حضرت باقر(ع) دقيقا در تفسير اين آيه شريفه است كه مي فرمايد: «هرگز نيكي و بدي يكسان نيست؛ بدي را با نيكي دفع كن! ناگاه ] خواهي ديد[ همان كس كه ميان تو و او دشمني است، گويي دوستي گرم و صميمي مي شود و اين ] خصلت[ را جزكساني كه شكيبا بوده اند، نمي يابند و آن را جز صاحب بهره اي بزرگ، نخواهند يافت.» (فصلت .43)
دستاوردهاي اين حركت پسنديده از نظر روحي و رواني و معنوي، خيلي بهتر و بيشتر از آن است كه انسان خشم و غضب خود را با هيجانات عصبي و رفتارهاي زشت و كينه توزانه فرو نشاند.
دراين باره اشاره به سخن مولوي در مورد علي(ع) خالي از لطف نيست. او بعداز آنكه مولاي متقيان را اسوه بردباران معرفي مي كند و با ستايش از آن حضرت مي گويد كه امام(ع) در هنگام خشم و غضب كاملا برخود مسلط بود و هرگز اراده و تدبير خود را در اختيار احساسات زودگذر قرار نمي داد و تمام اعضا و جوارحش تحت عقل و وحي بود، به نقل داستاني دراين زمينه مي پردازد و در ستايش حلم آن گرامي به زبان حال امام مي گويد.
باد خشم و باد شهوت باد آز
برد او را كه نبود اهل نماز
خشم بر شاهان، شه و ما را غلام
خشم را هم بسته ام زير لگام
تيغ حلمم گردن خشم زده است
خشم حق، بر من چو رحمت آمده است
كه نيم، كوهم ز صبر و حلم و داد
كوه را كي در ربايد تند باد (14)
الف- زمينه براي تسط شيطان
ضررهاي فراواني بر غضب مي توان بر شمرد كه مهمترين آن تسلط شيطان بر انسان است. اساساً فرد خشمگيني كه قادر به كنترل خشم خود نيست و نمي تواند تصميمات مثبت بگيرد و وجودش را آتش كينه و انتقام پر كرده است، در آن لحظه وجودش بستري مناسب براي بهره برداري شيطان است و شيطان مي تواند به راحتي او را گمراه كند و از همين راه به اهداف شوم خود دست يابد.
امام باقر(ع) دراين زمينه مي فرمايد: «غضب، آتش پاره اي است از شيطان كه در باطن فرزند آدم است و چون كسي از شما عصباني شد، چشم هاي او سرخ مي شود و باد به رگ هاي او مي افتد و شيطان در وجودش داخل مي شود.» (15) البته اگر انسان تحت تأثير شيطان قرار گيرد، ممكن است هرگونه گناه و كار ناشايستي مرتكب شود.
ب: دوري از فضائل اخلاقي
انسان درحال عصبانيت از ادب و حيا و عفت فاصله مي گيرد. احترام بزرگان و اطرافيان را نمي تواند نگهدارد. پرده حيا و عفت را مي درد و در نتيجه سخناني بر زبانش جاري مي شود كه در حالت عادي از گفتن وحتي شنيدن آن خجالت مي كشد. دست به كارهايي مي زند كه هرگز با اخلاق و انسانيت هم خواني ندارد.
ج- خواري و رسوايي
از ديگر مفاسد خشم هاي بي جا، خواري و ذلت و رسوايي فرد عصباني است. او معمولا وقتي كه حالت خشم برايش عارض مي شود، درميان جمع، فردي غيرعادي، ناتوان و سبك قلمداد مي شود كه قادر به كنترل وجودش نيست و نمي تواند امور زندگي اش را مديريت كند و تمام كساني كه او را در آن حال مي بينند، به ديده حقارت و يا ترحم به او مي نگرند.
د- سلب اعتماد ديگران
افراد جامعه به ويژه عقلاي قوم و نخبگان، به افراد عصباني كمتر اعتماد مي كنند؛ چرا كه احساس مي كنند او به اندك بهانه اي خشمگين مي شود و تصميماتي مي گيرد كه مبناي عقلاني و منطقي ندارد؛ گرچه بعدا اظهار ندامت كرده ، عذرخواهي هم مي كند.
پی نوشتها:
1- تفسير نمونه، مكارم شيرازي، ج 3، ص: .97
2- معراج السعاده ، ملا احمد نراقي، ص .226
3- سنن النبي، علامه محمد حسين طباطبايي، ص 67.
4- تفسير نمونه، ج 11، ص 854
5- تحف العقول، ابن شعبه حراني ، ص .534
6- الكافي، كليني باب الغضب، ح 2، ج .2 ص .302
7- الكافي، ج 2، ص 36.
8- مثنوي مولوي، دفتر اول.
9- تفسير البرهان .ج .4 ص 828. سيدهاشم بحراني
10- بحارالانوار، مجلسي، ج: 68 ص .411
11- الكافي، باب كظم الغيظ، ح 1.
12-همان- باب الغضب، ح 7.
13- المناقب، محمدبن شهر آشوب ج 4، ص.207
14- مثنوي، دفتر اول.
15- معراج السعاده، ص 62
علاقه مندی ها (Bookmarks)