دوستان نظرتون چیه ؟

[محسن مهابادی زاده]

یه پيشنهاد سازنده ‏!‏
مساله اي كه حل نميشه بايد صورت مساله رو پاک كرد؛ دوست و رفيق تعريف قشنگ و مقدسي داره ؛ يک رابطه دو سر سوده ؛ يكطرفه معني نداره ؛ اينها واقعا دوست شما هستن كه با آبروي شما بازي ميكنن ؟
من شخصا هيچكسي رو به عنوان دوست و رفيق نپذيرفتم ؛ ولي تعامل و ارتباطات اجتماعيم به قوت خودش باقیست ؛ قيد رفقاي نارفيق رو بايد زد ؛ بهترين ؛ بامعرفت ترين ؛مطمئن ترين و زيباترين دوست و رفيقم خداست ؛

[محسن مهابادی زاده]

یه پيشنهاد سازنده ‏!‏
مساله اي كه حل نميشه بايد صورت مساله رو پاک كرد؛ دوست و رفيق تعريف قشنگ و مقدسي داره ؛ يک رابطه دو سر سوده ؛ يكطرفه معني نداره ؛ اينها واقعا دوست شما هستن كه با آبروي شما بازي ميكنن ؟
من شخصا هيچكسي رو به عنوان دوست و رفيق نپذيرفتم ؛ ولي تعامل و ارتباطات اجتماعيم به قوت خودش باقیست ؛ قيد رفقاي نارفيق رو بايد زد ؛ بهترين ؛ بامعرفت ترين ؛مطمئن ترين و زيباترين دوست و رفيقم خداست ؛

[yas-90]

سلام دوست من

شما در جواب همه دوستان فقط دفاع میکنید از دوستانی که هر چقدر هم خوب و معمولی هستن اما دارن به شخصیت اجتماعی و دید اطرافیان به شما ضربه میزنن و یه جورایی دارن به ضرر شما عمل میکنن و چه بسا با آبروی شما هم بازی بشه(البته اگر کار به جاهای باریک برسه)

درمورد مشکلی که دارید....بهترین کار اینه که بهشون با صراحت تمام بگید از شما برای کاراشون مایه نذارن در غیر این صورت دوستی با شما رو از دست میدن

البته این فقط یک توصیه دوستانه ست.

[masoume.a.92]

خب چه کاریه؟
کسی که از شما یه نردبون بسازه برا راحتیه خودش، به نظر شما هنوزم دوست خوبیه؟
گاهی حالا یکی دوبار کوچولو اجازه بدی کمکشون بشی اونم نه در کارهای پرخطر عیبی نداره ولی اینجور سوءاستفاده فکر کردی خیلی دوست خوبی میشی؟ نه دوستی باید دوطرفه و منفعت رسان باشه نه یکطرفه و مضر.
دورشونو خط بکش نارحتشونم نباش. معمولا این آدما اگه ببخشیشون و رابطه رو از سر بگیری برای آخرین بار هم ازت استفاده میکنن.
بعضیا که تعدادشون کمه ولی اون کارو دیگه تکرار نمیکنن و مثل یک دوست برات باقی میمونن. پس نادید نگیر و همیشه یک اقدامی بکن.
درنهایت دنبال با معرفتاش باش.

[*FATIMA*]

ميگم نرگس بانو
همه ما در زندگيمون همه جور دوستى داريم
به قول خودت بعضى هاشون ساده اند ، بعضى هاشون شيطونن ، بعضى هاشون همسر دارن ، بعضى هاشون دوست پسر دارند ، بعضى هاشون آخر خلافند و ...
چيزى كه اين وسط قرار ميگيره خط مشيه كه شما تعيين ميكنى
و اين خط مش با رفتارت تعيين ميشه
وقتى يه اخلاقشو نمى پسندى بهش بگو يا بهش بفهمون
يه بار دوستم داشت با دوست پسرش ميحرفيد ازون ور به مامانش گفت با فاطيمام
بهش گفتم اگه يه بار ديگه پاى منو وسط بكشى ديگه من وكيل وصيت نميشما !!!!!!!!!! حساب كار اومد دستش
در حالت كلى در بعضى مسائل به ديد دوستى هم بايد جدى باشى

[zoh_reh]

سلام نرگس جون

مشکل دوستات فقط انعطاف پذیری یا خوب بودن شما نیست، مشکل اصلی اونا خانواده هاشون هستن که نمیتونن باهاشون راحت باشن.

اگر خانواده ای به شما اخم کنه یا از شما گله کنه ، کار درستی نکرده چون اون فقط داره به قضیه ای که امروز اتفاق افتاده نگاه میکنه و به تربیتی که خودش باید از بدو تولد راجع به فرزندش پایبند بود یانه خیلی تند نریم آشنا به تربیت صحیح، شناخت فرزند تو سنین مختلف ، برخورد با اتفاقات مناسب با مقتضیات سنی فرزندش ، توجهی نمی کنه.

در هر صورت من فکر میکنم شما تو روابطتون که ظاهرا خیلی صمیمی میشین باید یه سبک و سنگینی بکنین، اگه کسی ظرفیت خودمونی شدنو تا یه حدی داره شما هم تا همون حد باهاش ادامه بده.صلابت شما میتونه یه ترمزی برا حرکات دوستان باشه.

البته برا خودم پیش اومد که یکی از بستگان مریض شده بود قرار بود مادرم اینا متوجه نشن و ما هم بریم بیمارستان . به مادرم گفتم میرم خونه فلان دوستم که بقول شما معتمد خونه ماست. ولی از اونطرف هم با دوستم هماهنگ بودم که اگه تماسی از خونه ما داشت متوجه باشه یا احیانا به تلفن خونه زنگ نزنه.

[ab.bb]

از اخلاق شما با خبر نیستم؛من معمولا با همچین دوستایی روابط رو تا پایین ترین حد کاهش میدم. فقط در حدی که اگر روزی تو خیابون هم رو دیدم؛ یه سلام و علیک داشته باشیم.اگر اینم جواب نداد؛ کلا مُرده فرض میکنمش و به تماس هاش هرگز جواب نمیدم.

[hossein24]

سلام

تو روابط اجتماعیم یه مشکل اساسی دارم

من کلا دختر چادری و نسبتا مذهبیم . میگم نسبتا یعنی خشک مذهبی نیستم

وقتی با یه نفر دوست میشم . خونواده دوستم خیلی تاییدم میکنن

چون یه جورایی دختر ساده و معمولیم و حداقل ظاهرم خوبه.

تا اینجاش خوبه

مشکل از اونجایی شروع میشه

که دوستام وقتی میبینن از بین دوستاشون . خانواده منو خیلی تایید میکنن . دیگه هر وقت میخان برن بیرون میخان خونواده راحت اجازه بده میگن میریم پیش نرگس یا با نرگس میریم بیرون

ظهر خونه نمیرن . در حال اس بازی یا حرف زدن با گوشین . خونواده سوال میکنن . میگن نرگسه


سر همین موضوع گاهی اوقتا مثلا مامان دوستمو میبینم . بهم اخم میکنه یا با ناراحتی جوابمو میده . بعدش میفهمم . به به . دوستم یه شیطنتی کرده بعد مامانش فک میکنه به خاطر همنشینی بامنه



یا دوستم . از حساب بانکی شوهرش پول برمیداشت میرفت خرج میکرد . میگفت با نرگس رفتم خیابون

یا به شوهرش میخاس یه حرفو غیر مستقیم بگه . میگفت نرگس گفته . بعد شوهرم زنگ میزد به من میگفت تو زندگی ما دخالت نکن

اخرین موردشم دیشب بود . مامان دوستم دید شارج ندارم . گفت بس روزا با طیبه اس بازی میکنید . اصن شارژی برا دوتاتون نمیمونه

ولی من تو کل هفته فقط یه شب به طیبه اس دادم . اونم روز کودکو بهش تبریک گفتم . دیگه خانوم خانوما روزا با بی اف اش اس میداده میگفته نرگسه


این داستانا در نهایت باعث خراب شدن من و از دست دادن دوستام میشه. و هر کدوم از اینجریانات باعث ضربه روحی من میشه

به نظرتون چکار کنم ؟

دوستاتو عوض کن.همین