اما من کشیدم دوست مهربونمون... من 2 سال این درد کشیدم.. ... دردی که ممکنه ادم های خیلی کم این درد کشیده باشن....
شما درست میگی وقتی که ادم مشکل داشته باشه و قرض و.... شادی از یادش میره اما چرا؟؟؟
به نظرت با از بین رفتن شادی همه چیز درست میشه؟؟؟ نه اینجوری نیست... چون کشیدم میگم
من 3 سال اشک ریختم برای میز تحریر.. چون بابام تموم پولاش میداد برای ورشکستگی برادرم... 50 میلیون کم نیست برای یک خانواده معمولی
اما وقتی دیدم میتونم روی همین زمین خدا درسم بخونم. شادی به دلم اومد... یا مثلا با دادن یک چایی و یکم حرف زد با خانواده ام. همشون شاد میشدن....
به قول شما شاید تو دلش غم باشه اما شادی کمی که حتی به ظاهر باشه. بازم ارومت میکنه وباعث میشه بهتر بتونی فکر کنی برای کار هات
امیدوارم منظورم فهمیده باشید
![]()
علاقه مندی ها (Bookmarks)