ایده جالبی است. ولی به نظر من، قبل از اینکه به فکر بیمه سرمایه گذاری، بیمه مخترع، صندوقهای سرمایه گذاریهای ریسک پذیر و ... باشیم، باید متوجه اختلافات ساختاری که اقتصاد در کشور ما با کشورهای پیشرفته دارد باشیم.
من نمی خواهم کسی را نا امید کنم و یا سیاه نمائی کنم. دارم تلاش می کنم واقعیت موجود را ارزیابی کنم.
در کشورهای دیگر، در واقع پشتیبانی از اختراعات توسط شرکتهای خصوصی صورت می گیرد. آنها اگر اختراعی را کاربردی یافتند تلاش می کنند زودتر از رقبا آن را بقاپند. معمولا هم پولهای هنگفتی برای خرید امتیاز حق تولید و تجاری سازی اختراعات ارزشمند رد و بدل می شود.
ببینید؛ کشور ما به لحاظ اقتصادی یک کشور خاص است و مختصه های بازار کاملا ویژه خود را دارد. مثلا در اخبار می خوانیم که یک شرکت نوآور آمریکائی مثل Smith Sports Optics ، از محل فروش یک عینک جدید اسکی و موتورسواری به نام ROLL OFFs ، میلیونها دلار سود حاصل کرد*. چند درصد، چنین چیزی را در بازار ایران محتمل می دانید؟ حتی تیراژ و تنوع کتابها و مجلات مثلا در ژاپن و ایران قابل مقایسه اند؟ اصلا چند شرکت ایرانی دانش بنیان شبیه کشورهای پیشرفته می شناسید که در حال طراحی گجت بعدی خود هستند؟ اصلا فکر کرده اید چرا سوزن چرخ خیاطی، فیوز مینیاتوری، مادربرد یا حتی اسپیکر رایانه، ترانزیستور یا ساعت مچی ایرانی ، از بیخ نداریم؟
خوب دلایلی وجود دارد. اولا به طور سنتی، اقتصاد ما یک اقتصاد دولتی مبتنی بر فروش نفت خام ، گاز و سنگ معدن بوده است. دوم قوانین حفظ حقوق مالکیت معنوی در کشورهای پیشرفته صنعتی، به شدت توسط دولت و سیستم قضائی آنها پشتیبانی می شود. سوم فضای کسب و کار در ایران، توسط قوانین وضع شده در طول سالها، توسط دولت و نمایندگان مجلس قفل شده است.(اگر باور ندارید، همین فردا صبح، یک مغازه اجاره کنید و در آن، شاگردی را به کار کیک و بیسکویت فروشی بگمارید. تا ظهر نشده، از اتحادیه صنف خوار و بار، اماکن ، شهرداری ، اداره کار، مرکز بهداشت، اداره بیمه، دارائی و ... آن را پلمب کرده و یک اخطاریه هم از دادگاه بدوی دریافت نموده اید!) .
چهارمین مشکل این است که تقریبا تمام نقدینگی کشور در دست ده - دوازده بانک دولتی و شبه خصوصی دست به دست می شود. هر چقدر هم که وام بدهند، باز گردش اسکناس به درون همین بانکها برمی گردد. حالا فردا بروید توی یک بانک و به رئیس شعبه بفرمائید: ببخشید من یک طرح توجیهی سودآور برای تولید یک محصول فن آورانه و نوآورانه دارم. رئیس هم می فرماید: ببخشید، فکر کرده اید اینجا آلمان است؟ ما فقط به حاجی بازاریها و واردکنندگانی با حسابهای پر و پیمان وام می دهیم. هر چه بخواهند. شما هم لطفا بروید و کشک خود را بسائید!
از طرف دیگر بروید مثلا یک محافظ ساده یخچال بسازید، می بینید نمونه ارزانتر چینی آن در بازار ریخته و ضمنا یک هزار نوع از آن هم در ایران تولید می شود.
برای همین گردش مسموم پولهای نفتی در بازار تجارت ایران است که برای یک سرمایه گذار بهتر است مثلا تکه زمینی را بخرد و صبر کند. نه دزد می برد، نه می پوسد و نه مالیات اضافه ای بهش تعلق می گیرد. چه کار دارد به دنبال مثلا خرید امتیاز یک اختراع باشد که پر از ریسک است؟
.
* عینک جدید، راه حلی برای گلی شدن عینکهای موتورسواران شرکت کننده در مسابقات کراس فراهم آورده است.
علاقه مندی ها (Bookmarks)