یار همیشگی
بیشتر ایده هایی که الان در حال ثبت است مستقیم نیاز مردم نیست یا اصلا کاربردی نیست یا اصلا فناوری ساخت اونو نداریم.
وگرنه طرح هایی که اصولی مراحل طراحی آن پیموده میشه چرا سرمایه گذار براش پیدا میشه
اگر درست فکر کنیم و وسیله ای یا خدمتیکاربردی درست کنیم بدون شک سرمایه گذاران روی اون سرمایه گذاری می کنند.
اختراع در ایران بیشتر در سطح 1 هست خیلی کم پیش میاد که در سطح 2 یا 3 باشه.
بیمه مخترع یا کسی که شانس چیزی درست کردن را نسبت به سایرین بیشتر داره شاید روی ان سرمایه گذاری کنن شش ماه ، یک ساله و .... بیست سال دیگر بهره برداری بشه برای همین کسی که پول داره بستگی به اهدافش داره که چطور سرمایه گذاری کنه
اگر دستورالعملی برای سرمایه گذاری تدوین بشه فک کنم مشکلات کمتر میشه.
مهمترين لذت در زندگي، كمك به سايرين براي برنده شدن است. حتي اگر به قيمت آهسته تر رفتن و تغيير در نتيجه مسابقه اي باشد كه ما در آن شركت داريم
استعداد برتر سایت
استعداد برتر سایت
سلام رئيس جون...
مشكل اينه كه توي همه ي صنف ها از راست به چپ مينويسن و به ما كه ميرسه همه توهُم فرنگ ميزنن...
كودوم ورزشكاري رفته دوره افتاده توي باشگاه ها كه من رو بازي بديد؟
يا نمايشگاه گذاشته چشم بسته روپايي زده يه هفته تا حرفش بياد توي روزنامه...
ما الان واسه پوشك بچه هم چند تا نشريه دارم و نوبت مخترعين كه ميرسه همه كهنه شوراشونم از سر كيسه نيمه شُل بيرون نميكشن...
بحث من روزگار خودم آدمايي كه ميشناسم نيست...
دمپايي ما خيلي وقته كه جاي وصله نداره و ته خجالت غرغرهاي دم افطارمون چادر ميكشيم سرمون...
يه مخترع توي اين كشور خودش بايد: بااستعداد باشه، باسواد باشه، خلاق باشه، سرمايه دار باشه، حقوق دان باشه، تاجر باشه، مدير باشه، كار چاق كن باشه، شرخر باشه و و و . . .
جديدا كه انگار بايد كله خرم باشه تا شايد يه جايي يه آبي توي دل يه آدمي يه تكوني بخوره و اگر بخت يار باشه شايد بريزه به آسياب يه آدماي ديگه...
شرمند اين بار روم نشد بيام تو پروفايلت رئيس جون...![]()
یار همیشگی
این موارد که میگین درست هست قبول دارم و برای خودم اتفاق افتاده اما به دلیل اینکه این مسئله خیلی باز هست هرکسی می تونه ادعا کنه من نخبه و مخترع هستم و نمی تونن براش چارچوبی اختصاص بدن نمی توان به این راحتی ها شغلی تعریف بشه اگه واقعا همه بیان یک فکری بشه احتمال زیاد قبول کنن و شغل و حتی بیمه براش ایجاد کرد.
البته فک کنم بنیاد باید بیشتر فعالیت کنه و این مسایل از اونجا شاید سرو سامون پیدا کنه.
مهمترين لذت در زندگي، كمك به سايرين براي برنده شدن است. حتي اگر به قيمت آهسته تر رفتن و تغيير در نتيجه مسابقه اي باشد كه ما در آن شركت داريم
همکار بخش اختراعات و نوآوری
سلام
من چون هیچ چشم انداز روشنی توی پروسه اختراع نمیبینم در هیچ سطحیش کامل کشیدم کنار با وجود داشتن یه دفترچه از ایده هام که الان خندم میگره وقتی بهش نگاه میندازم
اختراع یعنی هدر دادن عمر
منی که شهرستانی هستم برای گرفتن یه برگ ثبت اختراع میدونید چند بار باید برم پایتخت؟ به نظرتون کاری که هیچ سودی نداره انجام دادنش حماقت نیست؟
شاید بگید که اگر سطحش بالا باشه ارزش داره اما هرچقدر هم بالا باشه تهش هیچی نمیشه
الان سه طرح ساختم تست هم کردم اما ثبت نمیکنم چون داشتن یا نداشتن ثبت اختراع هیچ سودی به حال من نداره، باز هم شاید بگید با داشتن مدرک میتونم توی جشنواره ها شرکت کنم درست اما بعدش چی؟ نهایتش یه جایزه و هیچی چندتا دعوتنامه خارجی برات میاد یا میری یا میمونی
I AM ADRENALINE
استعداد برتر سایت
استعداد برتر سایت
سلام رئيس جون...
فكر كن من آدم بدقولي نبودم و مثلا ما الان يه نيروگاه ترمو جديد ثبت كرده بوديم...
همونطور كه ميدونين اين اتفاقات جاهاي ديگه با تيم هاي ديگه هم رخ داده...
و ميخواهيم بفرستيم ارزيابي علمي و سطح و كارايي اختراع امتياز بگيره...
هر سه سال يك بار...
تمام اين گروه ها با آرزويي شب تا صبح كار كردن...
به من اعتماد كردن...
و من بايد بين دوستام فرق بذارم...
چون روزي كه قانون هر سه سال يك اختراع تصويب شده...
شايد هوا گرم بوده...
اما نه به داغي هواي امروز من...
استعدادهای برتر
بحث بیمه ی مخترعها واقعا یه نیازه
اما بیمه یعنی کسر از حقوق و اضافه به خدماتی مثل بازنشستگی - درمان - عمر و....
حالا کسر از کدوم حقوق؟؟؟
اگر هم چیز مشترکی بین مخترعا وجود نداره(درامد)
پس همون بیمه های عمومی رو شامل مخترعا هم میکنیم!!
بیمه ی فلان - فقط یه اسمه جدیده(مخصوصا تو ایرانکه کلا همه جا یه جاس همه کار یه کار و همه چیز یه چیز - الافی - هدردادن منابع - پس فرقی نمیکنه)
در رابطه با بدبختی هم ساسا جان - دیگه تو این مملکت انسانی( به شرط ادم بودن) پیدا میشه که درگیری نداشته باشه؟!!
همه ما بدبختیم وقتی سرنوشتمونو کسانی تایین میکنن که در حد موز فایده ندارن برای مملکت
مجلس
دولت
قوه قضاییه
اخه دیگه از این تابلوتر ؟ - خودشون هم میان تو تی وی میگن دیگه ما چی بگیم؟؟!!!
همه جای ایران سرای من است - همه جای ایران همین شکلی است
راه خروج هم مسدوده - اونور بری باید اصالتتو بفروشی تا ادم حسابت کنن
استعداد برتر سایت
سلام...
اون زمون که 4 تا مغازه داشتم تو گرگان یه شریک و سرمایه گذار داشتم به نام آقای کمالی...
هیچ وقت یه تار سبیلش رو به دنیا نمیدم...
یه روز اومد توی مغازه دید من مجله نواور میخونم...
گفت چی میخونی گفتم یه مجله در رابطه با تکنولوژی...
گفت چرا؟
گفتم لذت میبرم از دونستن مکانیزم وسایل مختلف...
گفت ولی من از استفاده از اون وسایل لذت میبرم...
ــــــــــــــــــ
توی این کشور هم یه عده که تعداد کمی هم هستند...
آینده و تمام زندگی و عمرشون رو میذارن پای خلق اثر...
اثری که میلیونها نفر از استفاده ی اون لذت میبرن...
اثری که میلیونها نفر رفاه و امنیت خودشون رو به اون مدیونن...
اثری که کار تولید میکنه و عمل میکنه و شعار نمیده...
اثری که سرمایه گذار ها رو سرمایه دارتر میکنه...
اثری که باد رو به غبغب سیاست مدار میندازه...
و داد رو به بیداد خالق اثر...
ــــــــــــــــ
این مسیر پر شده از سگ دو های همیشگی...
گر همسفر عشق شدی کفشت و وصله بزن...![]()
دوست آشنا
ایده جالبی است. ولی به نظر من، قبل از اینکه به فکر بیمه سرمایه گذاری، بیمه مخترع، صندوقهای سرمایه گذاریهای ریسک پذیر و ... باشیم، باید متوجه اختلافات ساختاری که اقتصاد در کشور ما با کشورهای پیشرفته دارد باشیم.
من نمی خواهم کسی را نا امید کنم و یا سیاه نمائی کنم. دارم تلاش می کنم واقعیت موجود را ارزیابی کنم.
در کشورهای دیگر، در واقع پشتیبانی از اختراعات توسط شرکتهای خصوصی صورت می گیرد. آنها اگر اختراعی را کاربردی یافتند تلاش می کنند زودتر از رقبا آن را بقاپند. معمولا هم پولهای هنگفتی برای خرید امتیاز حق تولید و تجاری سازی اختراعات ارزشمند رد و بدل می شود.
ببینید؛ کشور ما به لحاظ اقتصادی یک کشور خاص است و مختصه های بازار کاملا ویژه خود را دارد. مثلا در اخبار می خوانیم که یک شرکت نوآور آمریکائی مثل Smith Sports Optics ، از محل فروش یک عینک جدید اسکی و موتورسواری به نام ROLL OFFs ، میلیونها دلار سود حاصل کرد*. چند درصد، چنین چیزی را در بازار ایران محتمل می دانید؟ حتی تیراژ و تنوع کتابها و مجلات مثلا در ژاپن و ایران قابل مقایسه اند؟ اصلا چند شرکت ایرانی دانش بنیان شبیه کشورهای پیشرفته می شناسید که در حال طراحی گجت بعدی خود هستند؟ اصلا فکر کرده اید چرا سوزن چرخ خیاطی، فیوز مینیاتوری، مادربرد یا حتی اسپیکر رایانه، ترانزیستور یا ساعت مچی ایرانی ، از بیخ نداریم؟
خوب دلایلی وجود دارد. اولا به طور سنتی، اقتصاد ما یک اقتصاد دولتی مبتنی بر فروش نفت خام ، گاز و سنگ معدن بوده است. دوم قوانین حفظ حقوق مالکیت معنوی در کشورهای پیشرفته صنعتی، به شدت توسط دولت و سیستم قضائی آنها پشتیبانی می شود. سوم فضای کسب و کار در ایران، توسط قوانین وضع شده در طول سالها، توسط دولت و نمایندگان مجلس قفل شده است.(اگر باور ندارید، همین فردا صبح، یک مغازه اجاره کنید و در آن، شاگردی را به کار کیک و بیسکویت فروشی بگمارید. تا ظهر نشده، از اتحادیه صنف خوار و بار، اماکن ، شهرداری ، اداره کار، مرکز بهداشت، اداره بیمه، دارائی و ... آن را پلمب کرده و یک اخطاریه هم از دادگاه بدوی دریافت نموده اید!) .
چهارمین مشکل این است که تقریبا تمام نقدینگی کشور در دست ده - دوازده بانک دولتی و شبه خصوصی دست به دست می شود. هر چقدر هم که وام بدهند، باز گردش اسکناس به درون همین بانکها برمی گردد. حالا فردا بروید توی یک بانک و به رئیس شعبه بفرمائید: ببخشید من یک طرح توجیهی سودآور برای تولید یک محصول فن آورانه و نوآورانه دارم. رئیس هم می فرماید: ببخشید، فکر کرده اید اینجا آلمان است؟ ما فقط به حاجی بازاریها و واردکنندگانی با حسابهای پر و پیمان وام می دهیم. هر چه بخواهند. شما هم لطفا بروید و کشک خود را بسائید!
از طرف دیگر بروید مثلا یک محافظ ساده یخچال بسازید، می بینید نمونه ارزانتر چینی آن در بازار ریخته و ضمنا یک هزار نوع از آن هم در ایران تولید می شود.
برای همین گردش مسموم پولهای نفتی در بازار تجارت ایران است که برای یک سرمایه گذار بهتر است مثلا تکه زمینی را بخرد و صبر کند. نه دزد می برد، نه می پوسد و نه مالیات اضافه ای بهش تعلق می گیرد. چه کار دارد به دنبال مثلا خرید امتیاز یک اختراع باشد که پر از ریسک است؟
.
* عینک جدید، راه حلی برای گلی شدن عینکهای موتورسواران شرکت کننده در مسابقات کراس فراهم آورده است.
ویرایش توسط نو آور : 30th September 2013 در ساعت 10:46 PM
آئینه چو نقش تو بنمود راست _ بفهم که از ماست که بر ماست!
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)