دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 11

موضوع: داستان های از زندگی بعضی ها اما واقعی

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #9
    یار همراه
    رشته تحصیلی
    معماري
    نوشته ها
    2,535
    ارسال تشکر
    10,246
    دریافت تشکر: 10,466
    قدرت امتیاز دهی
    32327
    Array
    معمار حانیه's: خواهش

    پیش فرض پاسخ : داستان های از زندگی بعضی ها اما واقعی

    این دایتان جنبه بد در نظر نگیرید جنبه خوبش در نظر بگیرید لطفا

    یک روز پسری با دختری آشنا میشه که از هر لحاظ دختر به

    پسربرتری داشت ولی چندین سال از پسر بزرگتر بود .دختر اونو


    بعنوان یه دوست خوب انتخاب میکنه و بعد از مدتی پسر عاشق


    دخترمیشه ولی هیچ وقت جرات نکرد که به اون ابراز احساسات


    کنه و بهش حقیقت رو بگه .




    یه روز دختر از دوست پسرش می پرسه که عشق واقعی رو برام


    معنی کن و پسرخوشحال میشه و فکر میکنه که دختر هم به اون


    علاقه مند شده و براش حدود نیم ساعت توضیح میده دختر به


    دوستش میگه : من دنبال یه عشق پاک می گردم یه عشق


    واقعی کمکم میکنی پیداش کنم ، تا بحال هر چی دنبالش گشتم


    سراب دیدم و همه عشقها دروغ و واهی بود ، پسر بهش قول


    میده تو این راه کمکش کنه .




    هر روز محبت و عشق پسر به دختر بیشتر میشد ولی دختر بی


    اعتنا می گذشت و هر چی دختر می گفت پسر چند برابرش رو


    اجرا می کرد تا دختر متوجه عشق اون بشه .




    تا اینکه یه روز که با هم زیر بارون تو خیابون قدم میزدند دختر به


    پسر میگه : میدونی عشق واقعی وجود نداره ؟




    پسر می پرسه چطور و دختر میگه : عشق واقعی اونه که واسه


    معشوقش جونش رو هم بده و پسر گفت : ببین ، به اطرافت با


    دقت نگاه کن ، مطمئن باش پیداش میکنی و باید اول قلبت رو




    مثل آینه کنی . دختر خندید و گفت : ای بابا این حرفا برا تو قصه


    هاست واقعیت نداره . بعد دختر خواست که با هم به رستوران


    برن و چیزی بخورن پسر قبول کرد ودر حالیکه از خیابون عبور می


    کردند یه ماشین با سرعت تمام به اونها نزدیک شد*انگار ترمزش


    برید و نمی تونست بایسته و پسر که این صحنه رو میبینه دختر رو


    به اونطرف هول میده و خودش با ماشین برخورد میکنه و نقش


    زمین میشه دختر برمیگرده و سر پسر روکه غرق خون بود تو


    دستاش میگیره و بی اختیار فریاد میکشه عشقم مرد




    آره اون تازه متوجه شده بود که اون پسر قربانی عشق دختر شده


    ولی حیف که دیگه دیر شده بود




    دختر بعد این اتفاق دیگه هیچ وقت دنبال عشق نرفت و سالهای


    سال بر لبانش لبخند واقعی نقش نبست

    من ترسیم کردن را به حرف زدن ترجیح میدهم،

    زیراترسیم کردنسریعتر است و مجال کمتری برای دروغ گفتن باقی میگذارد.

    (لوکوربوزیه)

  2. کاربرانی که از پست مفید معمار حانیه سپاس کرده اند.


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 11th May 2013, 05:08 PM
  2. تصویر رایج در دستشویی دبیرستانهای دخترانه !(کاملا واقعی)
    توسط "golbarg" در انجمن سرگرمي(طنز، بازي فكري، ...)
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 3rd May 2013, 12:38 PM
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 22nd January 2013, 11:22 PM
  4. داستان قبض تلفن(داستان واقعی است)
    توسط بلدرچین در انجمن کارگاه داستان نویسی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: 3rd February 2012, 12:00 AM
  5. یک داستان واقعی
    توسط mahsaj00n در انجمن دانستنيها( علمي، آموزشي)
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 28th May 2011, 12:33 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •