 
            
             کاربر فعال سایت
            
            
                کاربر فعال سایت
            
            
            
             
            
                .gif) 
	
 پاسخ : دلنوشته ...
 پاسخ : دلنوشته ...
                
ستاره ها نهفتم در اسمان ابري
دلم گرفته اي دوست، هواي گريه با من
 
            
             کاربر اخراج شده
            
            
                کاربر اخراج شده
            
            
            
             
            
                .gif) 
	
 پاسخ : دلنوشته ...
 پاسخ : دلنوشته ...
                با آن که همچون اشک غم بر خاک ره افتاده ام من
با آنکه هر شب ناله ها چون مرغ شب سر داده ام من
در سر ندارم هوسی، چشمی ندارم به کسی، آزاده ام من
با آن که از بی حاصلی سر در گریبانم چو گل
شادم که از روشن دلی پاکیزه دامانم چو گل
خندان لب و خونین جگر مانند جام باده ام آزاده ام من
 
            
             دوست آشنا
            
            
                دوست آشنا
            
            
            
             
            
                 
	
 پاسخ : دلنوشته ...
 پاسخ : دلنوشته ...
                فقط غروب جمعه نیست که دلگیر است ؛کافیست دلت ،گیــــــــر باشد ...!
<a href="http://typeiran.com/r/19340"> تایپایران - مرکز تخصصی تایپ </a>
 پاسخ : دلنوشته ...
 پاسخ : دلنوشته ...
                گاهیعمیقا مایلم ماهی باشم !ماهی حافظه اش هشت ثانیه استبی هیچخاطره ای
عشق و ازدواج مثل نماز است..نیت که کردی دیگر نباید به اطراف نگاه کنی..
 پاسخ : دلنوشته ...
 پاسخ : دلنوشته ...
                کارمـــان به جایــی رســـیده که طـــوری بایـــد دلتنـــگ شـــویم
که به کســـی بـــرنخـــورد ..!!
ویرایش توسط m@some : 23rd September 2013 در ساعت 11:59 AM
عشق و ازدواج مثل نماز است..نیت که کردی دیگر نباید به اطراف نگاه کنی..
 
            
             دوست آشنا
            
            
                دوست آشنا
            
            
            
             
            
                .gif) 
	
 پاسخ : دلنوشته ...
 پاسخ : دلنوشته ...
                باد پدر بزرگ و برگ را با هم برد
تا هيزم اين پائيز بيشتر روي دوشمان سنگيني كند
پدر بزرگ نمرد
پدر بزرگ رفت تا يك درس ديگر از زندگي به ما بياموزد
او شعر گفت, قصه گفت, خاطره شد و ياد داد
باد ما را هم خواهد برد
پانزدهمین سالگرد پدربزرگمه
در سرزمینی کــه ســایــه آدم هــای کــوچـک ،بــزرگ شــود،در آن ســرزمـیـن آفــتــاب در حـال غـــــروب اســــت!
 پاسخ : دلنوشته ...
 پاسخ : دلنوشته ...
                
عشق و ازدواج مثل نماز است..نیت که کردی دیگر نباید به اطراف نگاه کنی..
 پاسخ : دلنوشته ...
 پاسخ : دلنوشته ...
                باران بهانه ای است برای من که تو زیر چتر من تا ته کوچه
بیایی،کاش نه بارانی بند می امد نه کوچه پایانی داشت.........
عشق و ازدواج مثل نماز است..نیت که کردی دیگر نباید به اطراف نگاه کنی..
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)