مهندسی ارزش چيست ؟
مهندسي ارزش
‌برطبق‌ تعريف‌ ارائه‌ شده‌ ازطرف‌ انجمن‌ بين‌المللي‌ مهندسي‌ ارزش، مهندسي‌ ارزش‌ عبارت‌ از بكارگيري‌ سيستماتيك‌ روشهاي‌ مشخص‌ و خلاقانه‌ برپايه‌ كار تيمي‌ كه‌ هدف‌ از آن‌ شناسايي‌ و حذف‌ هزينه‌هاي‌ غيرضروري‌ و افزايش‌ كيفيت‌ و كارائي‌ يك‌ محصول‌ يا خدمت‌ در طول‌ عمر آن، مي‌باشد.
‌ ‌به‌ عبارت‌ ديگر مهندسي‌ ارزش‌ يك‌ كوشش‌ سازمان‌ يافته‌ براي‌تحليل‌ عملكرد سيستم‌ها، كاهش‌ هزينه‌هاي‌ طول‌ عمر و افزايش‌ كيفيت‌ و كارايي‌ مي‌باشد به‌نحوي‌ كه‌ كاركردهاي‌ اصلي‌ يك‌ پروژه‌ حفظ‌ گردد.

‌مهندسي‌ ارزش‌ به‌عنوان‌ يك‌ تكنيك‌ كارآمد به‌ منظور برآورده‌ ساختن‌ اهداف‌ پروژه‌ با حداقل‌ هزينه‌ و حفظ‌ كيفيت، جايگاه‌ مناسبتري‌ نسبت‌ به‌ ساير تكنيك‌ها در مديريت‌ و برنامه‌ريزي‌ پروژه‌ها به‌ خود اختصاص‌ داده‌ است. وظيفه‌ اصلي‌ مهندسي‌ ارزش‌ برقراري‌ تعادل‌ بين‌ هزينه، عملكرد و كيفيت‌ است. از ديد مهندسي‌ ارزش، نيازها و مطلوبيت‌هاي‌ مشتري‌ از اهميت‌ ويژه‌اي‌ برخوردار است‌ و درنتيجه‌ "ارزش‌ مطلوب‌ تنها زماني‌ حاصل‌ مي‌شود كه‌ مشتري‌ راضي‌ باشد". با اين‌ ديدگاه‌ به‌ منظور اندازه‌گيري‌ مطلوبيت‌ موردنظر از شاخصي‌ تحت‌ عنوان‌ "شاخص‌ ارزش" استفاده‌ مي‌شود.

‌بنابراین ارزش‌ عبارتست‌ از نسبت‌ بهايي‌ است‌ كه‌ مشتري‌ بابت‌ عملكرد و كيفيت‌ مي‌پردازد به‌ هزينه‌اي‌ كه‌ بايستي‌ براي‌ دسترسي‌ به‌ عملكرد و كيفيت‌ موردنظر پرداخته‌ شود.
‌البته‌ شاخص‌ ارزش‌ درارتباط‌ با كاربردهاي‌ مختلف‌ مي‌تواند به‌ صورت‌هاي‌ ديگر نيز تعريف‌ شود


‌ ‌باتوجه‌ به‌ تعاريف‌ فوق‌ بهبود شاخص‌ ارزش‌ به‌ راههاي‌ مختلفي‌ امكان‌پذير است. يك‌ راه‌ توسعه‌ و بهبود عملكرد با ثابت‌ نگه‌ داشتن‌ هزينه‌هاست. اين‌ راه‌حل‌ موسوم‌ به‌ هدف‌ عملكرد است‌ راه‌حل‌ ديگر كاهش‌ هزينه‌ها با حفظ‌ عملكرد است‌ كه‌ هدف‌ هزينه‌ ناميده‌ مي‌شود.
‌اما راه‌حل‌ سوم‌ كه‌ به‌ هدف‌ ارزش‌ معروف‌ است، به‌ دنبال‌ بهبود توأم‌ عملكرد و هزينه‌ مي‌باشد. يعني‌ بايستي‌ با تاكيد بر عملكرد هزينه‌ اجزا يا بخشهايي‌ كه‌ عملكرد كارآيي‌ ندارند كاهش‌ يابد و اهميت‌ و كيفيت‌ آنها ارتقأ يابد. مهندسي‌ ارزش‌ رويكردي‌ مناسب‌ براي‌ دسترسي‌ به‌ هدف‌ ارزش‌ ارائه‌ مي‌دهد. به‌ همين‌ دليل‌ مهندسي‌ ارزش‌ به‌ صورت‌ زير تعريف‌ شده‌ است:
«مهندسي‌ ارزش‌ كوششي‌ سازمان‌يافته‌ و گروهي‌ براي‌ تحليل‌ عملكرد سيستمها، تجهيزات‌ و خدمات‌ به‌ موسسات، به‌منظور دسترسي‌ به‌ عملكرد واقعي‌ و با حداقل‌ هزينه‌ در طول‌ عمر پروژه‌ است‌ به‌ گونه‌اي‌ كه‌ راه‌حلهاي‌ ارائه‌ شده‌ سازگار با كيفيت‌ و ايمني‌ موردنظر باشد».

در بيشتر موارد اين عمليات منجر به كاهش يا حذف هزينه هاي غير ضروري بوده و در نتيجه افزايش ارزش براي توليدكننده و يا مشتريانشان را در بر داشته است.

راه دیگر بیان شاخص ارزش به شرح زیر است:
· V : شاخص ارزش
· F : ارزش کارکرد های مورد نیاز
· C : هزینه کل ( پرداخت واقعی)

· V=F/C شاخص ارزش ،
معمولا وقتی شاخص ارزش بزرگتر از یک باشد . نشان دهنده ارزش خوبی است و شاخص کوچکتر از یک وظیفه یا قطعه ای را نشان می دهد که نیازمند توجه و بهبود می باشد.
کارکرد: کارکرد آن چیزی است که از یک محصول / خدمت انتظار داریم . کارکردهای محصول/ خدمت می تواند در دو دسته کارکرد های اساسی و کارکردهای فرعی مورد توجه قرار گیرد.
1-کارکرد اساسی ( پایه ) : چیزی است که باید انجام شود تا نیاز مصرف کننده را ارضا کند . یک کارکرد اساسی ، مهمترین دلیل وجود محصول می باشد . یک سوال خوب برای تعیین کارکرد اساسی ، عبارتست از اینکه : " اگر این کارکرد را از محصول بگیریم آیا هنوز هدف محصول برآورده می شود ؟ "
2- کارکرد فرعی : کارکرد هایی که باعث جذب مشتری به محصول / خدمت می شوند ، ولی در زمره کارکردهای اصلی قرار نمی گیرند . این کارکردها فراتر از کارهای اساسی بوده و از آنها پشتیبانی می کنند . راحتی ، قابلیت اطمینان و جذابیت (زیبایی ) از جمله کارکرد های فرعی یک محصول / خدمت به شمار می روند
در مهندسي ارزش از منطق شهودي (تكنيك سؤال كردن "چگونه" - "چرا") و آناليز عملكرد براي تشخيص مواردي كه باعث افزايش عملكرد مي شوند، استفاده مي شود. اين روش مانند روشهاي علمي كه بر روي فرضيه و نتيجه براي آزمون روابط، و تحقيق در عمليات، كه از مدل سازي و تشخيص روابط قابل پيش بيني استفاده ميشود؛ است.
‌يكي‌ از ويژگيهاي‌ مهندسي‌ ارزش‌ منحصر به‌ فرد بودن‌ آن‌ در صنايع‌ و تمامي‌ عرصه‌ها مي‌باشد زيرا اولاً‌ اين‌ روش‌ مبتني‌ بر كار تيمي‌ بوده‌ و ثانياً‌ استفاده‌ از خلاقيت‌ يكي‌ از مهمترين‌ مراحل‌ آن‌ است. همچنين‌ مهندسي‌ ارزش‌ به‌ علت‌ ماهيت‌ كاركردگرا (FUNCTION ORIENTED) بودن‌ در هر صنعتي‌ كه‌ محصول‌ آن‌ داراي‌ كاركرد باشد قابل‌ استفاده‌ مي‌باشد.

چند واژه‌ كليدي‌ در مهندسي‌ارزش‌
ارزش‌(VALUE) : اصطلاح‌ ارزش‌براي‌ مفاهيم‌ مختلف‌ كاربرد دارد و ممكن‌است‌ با قيمت‌ پولي‌ و يا هزينه‌ مورد سوء تعبير قرار گيرد. اگر يك‌ محصول‌ نيازهاي‌كامل‌ يك‌ خريدار را در ارتباط با آن‌ محصول‌ برآورده‌ نكند ارزش‌ آن‌ محصول ‌متناسب‌ با قيمت‌ آن‌ نيست‌.
به‌ طور معمول‌ هنگام‌ بحث‌ از ارزش‌ شش‌سطح‌ متفاوت‌ از ارزش‌ وجود دارند:
1) اقتصادي‌
2) اخلاقي‌
3) اجتماعي‌
4) مذهبي‌
5) قضايي‌
6) زيبايي‌ شناختي‌
مهندسي‌ ارزش‌ معمولا مرتبط با ارزش‌اقتصادي‌ است‌ كه‌ اين‌ چنين‌ تعريف‌مي‌شود:
بها(WORTH): در فرهنگ‌ لغت‌، بهااين‌ چنين‌ تعريف‌ مي‌شود: ارزش‌ چيزي‌است‌ كه‌ با كيفيت‌ و با اعتباري‌ كه‌ همراه‌خود دارد اندازه‌گيري‌ مي‌شود. به‌ بيان‌ ديگركمترين‌ هزينه‌اي‌ كه‌ به‌ وسيله‌ آن‌ عملكرداساسي‌ يك‌ جز كاري‌ قابل‌ دسترسي‌ است‌.بها متفاوت‌ با هزينه‌ (به‌ عنوان‌ كميتي‌ درواحد زمان‌) است‌ .
هزينه‌(COST) : هزينه‌ نيازمندتعيين‌ دقيق‌ است‌ و عبارت‌ است‌ از مجموع‌نيروي‌ انساني‌، مواد، نگهداري‌ وهزينه‌هاي‌ غيرمستقيم‌ موردنياز براي‌توليد يك‌ محصول‌ و نگهداري‌ آن‌ در طول‌عمر محصول‌، به‌ عبارت‌ ديگر، هزينه‌براي‌ طول‌ عمر يك‌ محصول‌ يا خدمات‌مدنظر است‌.


چگونگي پيدايش مهندسي ارزش و توسعه آن در جهان
مهندسي ارزش از شركت جنرال الكتريك (GE) آغاز شده است. در طي جنگ جهاني دوم، بدليل جنگ، اين شركت دچار كمبود نيروي انساني ماهر، مواد اوليه، و قطعات شد. دو تن از مهندسان شركت GE بنام لارنس مایلز(Lawrence Miles) و هري ارليچر(Harry Erlicher) بدنبال جايگزين هاي قابل قبول شدند.آنها متوجه شدند كه اين جايگزين ها اغلب باعث كاهش هزينه، بهبود محصول و يا هر دو شده اند.
لذا آنچه كه بعنوان يك ضرورت تصادفي بود به يك فرايند سيستماتيك تبديل شد. آنها تكنيك خودشان "آناليز ارزش (Value Analysis (VE))" نام گذاري كردند.
به دنبال اقتباس ديگران، نام اين تكنيك به تدريج به "مهندسي ارزش)(Value Engineering(VE)" تغيير يافت. VA/VE در بسياري از برنامه هاي ديگر نظير توليد ناب،TQM، TRIZ، و مهندسي مجدد سازمانها در ساليان زيادي تكرار شده است.
‌ ‌وقتي‌ كه‌ در سال‌ 1950 ميلادي‌ آقاي‌ "لارن‌ مايز" (پدر علم‌ مهندسي‌ ارزش)، اين‌ علم‌ را پايه‌ريزي‌ كرد، هرگز فكر نمي‌كرد كه‌ روزي‌ جهان‌ صنعتي‌ به‌ نقطه‌اي‌ برسد كه‌ علم‌ ابداعي‌ او را در فرايند توليد و افزايش‌ كيفيت‌ محصولات، رضايت‌ مشتريان، كاهش‌ زمان‌ انجام‌ پروژه‌هاي‌ صنعتي‌ و نيز كاهش‌ هزينه‌ها كاملاً‌ دخالت‌ دهند و از آن‌ بهره‌مند شوند.
‌امروز در بسياري‌ از كشورهاي‌ توسعه‌يافته‌ مانند ژاپن، انگلستان‌ و آمريكا، آنچنان‌ مهندسي‌ ارزش‌ را با روند و چرخه‌ توليدي‌ و صنعتي‌ خود پيوند داده‌اند كه‌ جزء جدايي‌ناپذير صنعت‌شان‌ شده‌ است.
‌ ‌در اين‌باره‌ مي‌توان‌ به‌ صنعت‌ حمل‌ونقل، راه‌آهن، صنايع‌ ساختمان، مسايل‌ محيط زيست، علوم‌ پزشكي، پروژه‌هاي‌ بزرگ‌ نفت‌ و گاز و سدسازي‌ اشاره‌ كرد كه‌ در بيش‌ از 30 كشور پيشرفته‌ جهان‌ تحت‌ نظارت‌ علم‌ مهندسي‌ ارزش‌ اداره‌ و كنترل‌ مي‌شوند.
در ژاپن از 698 شركت كه مورد بررسي قرار گرفته‌اند، حدود 71 درصد، مهندسي ارزش را در توليد محصولات و ارائه خدمات خود استفاده كرده‌اند
در آمريكا و كانادا استفاده از متدولوژي ارزش در صنايع عمده، عموميت داشته و در طرح‌هاي عمومي (دولتي) اجباري هستند. مهندسي ارزش در دايره عمران آمريكا در بين سال‌هاي 1996 تا 2000 بيش از 35 ميليارد دلار صرفه‌جويي در پي داشته و از 55 ميليارد دلار هزينه اضافي نيز جلوگيري نموده است ( در حدود در آمد نفتي ايران در همين مدت ) در حاليكه 85 درصد درآمد عربستان ، به عنوان ثروتمندترين كشور عربي ، از فروش نفت حاصل مي‌شود، بيش از بيست سال است كه مهندسي ارزش را در دستور كار خود قرار داده است
طرح كار (The job Plan)

مهندسي ارزش اغلب بطور سيستماتيك بر اساس يك طرح كاري چند مرحله اي (multi-stage Job Plan) انجام مي شود.
سيستم اوليه لارنس مایلزيك دستورالعمل شش گامي داشت كه نام آنرا طرح كار آناليز ارزش (Value Analysis Job Plan) گذاشته بود. سايرين اين طرح كار را متناسب با محدوديت هاي خودشان تغيير دادند.
اين طرح متناسب با كاربرد، ممكن است چهار، پنج، شش و يا مراحل بيشتر داشته باشد.
يك ويرايش مدرن بر اساس هشت گام زير طراحي شده است:
1- آماده سازي (PREPARATION)
2- اطلاعات (INFORMATION)
3- تحليل (ANALYSIS)
4- خلاقيت (CREATION)
5- ارزيابي (EVALUATION)
6- توسعه (DEVELOPMENT)
7- ارائه (PRESENTATION)
8- اجرا (FOLLOW-UP)