4- برخورد منطقي
تكيه بر منطق و كلام عقل پسند، در دلهاي مستعد و بي مرض و غرض، مؤثر ميافتد. احتجاجات مفصل حضرت رضا عليه السلام با پيروان فرق و مذاهب و مخالفان گوناگون، و استدلالها و برخوردهاي منطقي وي، بسياري را به «راه» آورد و در برابر «حق» قانع و خاضع ساخت و اين شيوه مؤثر اخلاقي، حتي گاهي دشمناني چون خوارج را هم رام ميكرد.
به اين نمونه توجه كنيد:
- راوي: محمد بن زيد رازي
«در خدمت امام رضا عليه السلام بودم، در ايامي كه مأمون او را به وليعهدي معرفي كرده بود. مردي از خوارج، در حالي كه در دستش خنجري زهرآگين بود وارد شد و به دوستانش گفت: به خدا سوگند، پيش اين شخص كه مدعي است فرزند پيامبر است ميروم، او اين گونه وارد بر اين طاغوت (يعني مأمون) شده است! از او دليل كارش را خواهم پرسيد. اگر دليلي داشت كه هيچ، وگرنه مردم را از دست او (امام رضا عليه السلام) راحت خواهم كرد.
پيش امام آمد و اجازه طلبيد، امام اذن داد و فرمود: به سؤالت به اين شرط جواب ميدهم كه اگر پاسخم را پسنديدي و قانع شدي، آنچه را كه در آستين داري (= خنجر) بشكني و دور اندازي!...
آن مرد كه از خوارج بود، حيرت زده ماند، خنجر را بيرون آورد و شكست. آن گاه پرسيد: چرا به حكومت اين طاغوت داخل شدهاي، در حالي كه اينان در نظر تو كافرند و تو پسر پيامبري، چه چيز تو را به اين كار وا داشته است؟
امام رضا عليه السلام فرمود:
آيا به نظر تو اينان كافرترند، يا عزيز مصر و اهل كشور او؟ مگر نه اين كه اينان، خود را موحد ميشمارند، ولي حكام مصر، نه يكتاپرست بودند و نه خداشناس؟!
يوسف، پسر يعقوب عليه السلام، پيامبر و پسر پيامبر بود كه به عزيز مصر گفت: مرا مسؤول خزائن مملكت قرار بده ... و با فرعونها نشست و برخاست ميكرد. در حالي كه من يكي از اولاد پيامبر (نه پيامبر) و مأمون هم مرا بر اين كار، اجبار و اكراه كرده است. چرا بر من خشم ميگيري و اين را زشت ميشماري؟
آن مرد گفت:
بر تو اشكالي نيست. گواهي ميدهيم كه تو فرزند پيامبري و تو صادق هستي.»(21)






پاسخ با نقل قول


علاقه مندی ها (Bookmarks)