اين هم صحبتهاي امام بزرگوارمان در رابطه با پشتوانه اين عمليات زماني كه برادرهاي عزيز فرمانده، جناب سرهنگ شيرازي و برادر محسن در خدمت امام صحبت كردند و الحق تمام بردارهاي فرمانده شرمنده بودند موقعي كه گفتند (خدمت امام) برويم همه ما گفتيم كه شرمندهايم يك سال است كه كاري نكرديم برويم به امام چه بگوئيم ولي باز امام اين سخنان را فرمودند.
الحمدالله امام بشاش و نوراني و خيلي سرحال بودند و اين جملات امانتي است كه من به شما برادرها بگويم تا نسبت به جمله جمله اين متن توجه بكنيد و بدانيد كه پشتوانهها چيست با اتكا به كدام قدرت و با توكل به كدام مبداء و منبع بايد آماده شويد؟ و در مقابل دشمن صفآرايي كنيد؟
من چند تا مطلب را كه حتما مورد توجه ماست بيشتر مورد توجه قرار ميدهم تا به آن اطمينان قلبي كه لازمه ثابت قدمي است لازمه قرص و محكوم شدن قلب است همهمان دست پيدا كنم. تا در شرايط سخت ميدان نبرد، در زير شديدترين آتش دشمن در سختترين محاصره، در شهادتها و مجروحيتها و در خون غلطيدنها ذرهاي تزلزل بخود راه ندهيم و فكر به عقبكشيدن در ما پيدا نشود.
... مطلب اساسي اين است كه ما پشتوانه قوي ميخواهيم تا قادر باشيم در اين عمليات با كفار برخورد قهرآميزي كه شدت و قوت آن مورد توجه و رضاي خداوند متعال باشد داشته باشيم. لذا اول منبع نور و قدرت را براي برادرها از زبان امام بزرگوارمان و فرمانده محترممان عرض كرديم يك سري نكات ديگر است كه توجه برادرها را به آن جلب ميكنم.
برادرها! اين عمليات سختي است از خدا ميخواهيم كه بيش از اين ظلم و جور و ستم رژيم بعثي را بر اين ملت تحمل نكند و اين عمليات را براي ما آخرين عمليات قرار بدهد (انشاءا... جمع حاضر) ولي بدانيم اگر اين هم نباشد بعد از اين هم سختر خواهد شد چرا براي آنكه خداوند متعال هميشه بندههاي مومن خود را رفته رفته آزمايشهايش را سختر ميكند
لذا عمليات، عمليات سختي است بايد تصميم بگيريم. با قاطعيت و بدون ابهام تمام برادرها بايد تصميماتشان را قطعي بگيرند تمام علاقه و دلبستگيهايي كه در شهرها و روستاهايمان داريم و آنرا پشت سر گذاشته و به اينجا آمدهايم و علاقههايي كه در قلبهايمان است و در وجودمان وسوسه ميكند كاملا بايد از اينها ببريم. برادرها بايد مصمم، قاطع و با اراده تمام تصميم بگيرند.
اين عمليات سخت نياز به يك تصميم راسخ دارد والا خداي نكره متزلزل ميشويم مردد ميشويم و ترديد و ابهام حتي به اندازه نوك سوزن مانع از امداد الهي است هر برادري كه بخواهد شب عمليات با آمادگي كامل جلو برود حتما بايد تصميمش را گرفته باشد. اصلا فردي كه تصميم نگرفته نبايد وارد صحنه شود كسي كه در قلبش خداي نكرده ذرهاي ترديد باشد نبايد در صحنه وارد بشود. والا خداي نكره صدمه به بار ميآرود.
تمام اين صحبتها كه ميكنم برميگرد به اين كه خداوند به ما رحم كند. خداوند وقتي كه استواري و مقاومت رزمندهها را در مقابل كفار ببيند قطعا ياري خواهد كرد و نصرتش را به ما خواهد داد. آياتي كه حاج آقا در اول خواند در آن آيات خداوند فرموده:
گمان نكنيد شما آنها را ميكشيد خدا آنها را ميكشد گمان نكنيد آن تيرهايي كه شما مياندازيد به دشمن ميخورد، شما ميزنيد خدا آنها را ميزند.
لذا مقاومت! مقاومت!حتي از يك دسته 22 نفري يك نفر زنده بماند و بقيه شهيد بشوند همان يك نفري كه مانده باز هم مقاومت كند. حتي اگر از يك گردان 3 نفر بمايد يك نفر بماند باز هم بايد مقاومت كرد. فرمانده گردان شهيد شود بايد گروهان - دسته - نفرات همه مقاومت كنند. اين باشد كه خداي نكرده فردي محاصره شود چرا؟
چون فرماندهمان شهيد شده كسي نبود، بيسرپرست مانديم، نميدانستيم چه كنيم، اين كه كار شيطان است كه بگوئيم فرمانده نبود نميدانستيم چه كار كنيم پس به عقب برميگرديم بعد پراكنده و بيسامان ميشويم.







پاسخ با نقل قول


علاقه مندی ها (Bookmarks)