بيمه هنرمندان سقف بسيار پاييني دارد كه به سختي هم به دست آمده اما سقف بيمه كارگري براي هنرمندان مورد رضايت نيست و در اين خصوص نيازمند توجه و حمايت وزارتخانه فرهنگ براي ارتقاي سطح آن است.
بايد با دستگاهها و نهادهاي بيمهكننده مثل تامين اجتماعي و سايرين مذاكره كرد تا به راهحلي دست پيدا كنيم. قطعا بيمههاي عادي پاسخگوي نيازهاي آنها نيست، بايد سراغ بيمههاي تكميلي رفت و بودجههايي را تامين كرد كه بتوان آنها را تحت پوشش قرار داد. اين هم جزو برنامههايي است كه هنوز بدان ورود پيدا نكردهام و هنوز فرصت نكردهام نيازهاو شرايط فعلي آنان را درك كنم و اينكه آيا امكانات موجود پاسخگوي نيازهايشان است؟ قطعا بايد اين بخش را تقويت كنيم. متاسفانه زماني دولت جديد كار را تحويل گرفته كه بودجه در مجلس تصويب شده و تنگناهاي مالي نيز بيشتر از سالهاي گذشته است بهطوري كه دولت مجبور است اصلاحيهيي را به مجلس ببرد بهعلت عدم تحصيل بخشي از درآمدهايي كه در بودجه سال 92 ديده شده است. لذا براي سال آينده اميدواريم كه هم در بخش درآمدهاي كشور گشايشي حاصل شود و هم امكانات بيشتري را در اين حوزه براي كمك به هنرمندان و صندوق هنرمندان جذب كنيم كه با خيال راحت زندگي كنند.
درباره شركتهايي كه در امر برگزاري كنسرت هستند و بازار رقابتي ناسالمي را به وجود آودهاند، چه خواهيد كرد؟ با سودجوياني كه فرهنگ و هنر را آلوده كردهاند و با قيمتهاي آنچناني بليتها، هنر را از مردم دور ميكنند، چگونه رفتار خواهيد كرد؟
در هر صورت به يكسري شركتهاي واسط براي اخذ مجوز نياز خواهيم داشت كه اغلب واسطه بين گروههاي هنري و دولت هستند اما در انتخاب اين نهادهاي واسط بايد دقت كرد كه عناصر پاك دست و درستي باشند و سودجو و فرصتطلب نباشند تا مجوزها در اختيار آنها قرار گيرد و گروههاي هنري را جذب كنند. البته هزينه استفاده از كنسرتها گران است اما بخشي از آن به شرايط تورمي كشور برميگردد. در بخشهاي ديگر هم همينگونه است. قيمت كالاهاي فرهنگي هم بالا رفته در عين اينكه در كشور ما قيمت محصولات فرهنگي مثل كتاب و موسيقي بسيار پايينتر از سايرنقاط دنياست اما براي برخي اقشار جامعه قابل دسترسي نيست و دولت بايد تسهيلات آن را فراهم كند يا اقدامات حمايتي براي برخي اقشار جامعه كه نميتوانند از اين برنامهها بهطور معمول استفاده كنند، انجام دهد تا تسهيلاتي براي اين اقشار جامعه فراهم شود.
فرهنگ و ارشاد بودجه زيادي را ميطلبد. شما به مقوله فرهنگ و هنر به ديد سرمايهگذاري نگاه ميكنيد يا آن را هزينهبر ميدانيد؟
فرهنگ هزينه بر است اما ما بايد اعتبارات را بيشتر روي زيرساختها صرف كنيم براي ساختن انسانها! براي فرهنگ بايد هزينه كرد تا توسعه بيابد. بدون اعتبار قايل شدن براي اين مقوله نميتوانيم انتظار داشته باشيم كه سطح يك جامعه از نظر فرهنگي ارتقا پيدا كرده و فرهنگ عمومي ارتقا يابد. بايد هزينه كرد اما نوع هزينه كردن مهم است. بهطور مثال ارشاد يا خود دست به ساختن فيلم يا چاپ كتاب ميزند يا نقش حمايتي و نظارتي و سياستگذارياش را ايفا ميكند و كارها را به ديگران واگذار ميكند. اگر ارشاد تصديگريهاي خودش را واگذار كند مقدار زيادي از بودجه براي كارهاي اساسي چون ايجاد زيرساختها و تربيت افراد در زمينههاي مختلف باقي ميماند. مهم نوع هزينه كردن و نگاهي است كه به فرهنگ داريم. فرهنگ يك جامعه را يك يا چند گروه نميسازند بلكه تمام گروهها و جريانات فكري و طبقات اجتماعي آن را ميسازند. ما بايد نقش حمايتي و نظارتي خود را حفظ كنيم و درگير كارهاي اجرايي نشويم تا بتوانيم بودجهها را در زيرساختها بهكار بگيريم.
آيا قوانين مصوب مجلس در جهت حمايت از فرهنگ و هنر و خريد آثار هنري كه تاكنون عملياتي نشده را عملياتي خواهيد كرد؟ (قوانيني كه شركتها و كارخانجات بزرگ را ملزم ميسازد سالانه درصد ناچيزي از درآمدشان را خرج فرهنگ و هنر كنند)
درصد هزينهيي كه شهرداريها بايد متقبل شوند در برخي شهرها محقق شده است اما درباره وضع قوانين براي ساير شركتها و كارخانجات بزرگ اگر در مجلس تصويب شده باشد، حتما بايد اجرايي شود.
علاقه مندی ها (Bookmarks)