دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8

موضوع: دیالوگ های ماندگار

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #6
    یار همراه
    رشته تحصیلی
    علوم تجربی
    نوشته ها
    2,086
    ارسال تشکر
    13,004
    دریافت تشکر: 10,250
    قدرت امتیاز دهی
    27195
    Array
    solinaz's: جدید92

    پیش فرض پاسخ : دیالوگ های ماندگار


    مهدی فتحی | فیلم اعتراض




    صلوات برای سلامتی امیرعلی
    ما کاری به حکم نداریم
    حکم رو کاغذ مال محکمه س
    اصلیت حکم مال خداست
    که ما و منش ریخته
    و گلریزون می کنیم واسه کسی که
    آزاد میشه از این چاردیواری
    که همه ی دنیا چاردیواریه
    کرم مرتضی علی
    یه مرد که واسه شرف و ناموسش
    دوازده سال رو کشیده
    وجدانش بالاتر از این پولاست که کاغذیه
    سلامتی سه تن
    ناموس و رفیق و وطن
    سلامتی سه کس
    زندونی و سرباز و بی کس
    سلامتی باغبونی که زمستونش رو از باهار بیشتر دوست داره
    سلامتی آزادی، سلامتی زندونیای بی ملاقاتی




    قیصر | مسعود کیمیایی

    قیصر (بهروز وثوقی) : احترامت واجبه خان دایی ، اما حرف از مردی و مردونگی
    نزن که حالم به هم میخوره ... سه دفعه که آفتاب بیفته روی اون دیوار ،
    مردم یادشون میره که ما چی بودیم و چی کردیم ، خان دایی ...


    مادر | علی حاتمی

    محمدابراهیم (محمدعلی کشاورز) : خورشید دم غروب ، آفتاب صلات ظهر نمیشه ،
    مهتابیش اضطراریه ، دوساعته باتریش سهست ، بذارین حال کنه این دمای آخر ،
    حال و وضع ترنجبین بانو عینهو وقت اضافیه بازیه فیناله ، آجیل مشگل
    گشاشم پنالتیه ، گیرم اینجور وجودا ، موتورشون رولز رویسه ، تخته گازم
    نرفتن سربالایی زندگی رو ، دینامشون هم وصله به برق توکل ، اینه که حکمتش
    پنالتیه ، یه شوت سنگین گله ، گلشم تاج گله !


    قرمز | فریدون جیرانی

    ناصر ملک (محمدرضا فروتن) : بازم میزنمش حاج آقا ... زنی که با مردای
    غریبه بگو بخند راه بندازه ... جلوی مردای غریبه رژه بره ... نیششو واکنه
    ... حقشه کتک بخوره ...


    اعتراض | مسعود کیمیایی

    امیرعلی (داریوش ارجمند) : این دفعه مثل همیشه نیست ، گوشاتو باز کن ...
    فقط یه دفعه بیای تو حرفم ، جنازهتم پشیمون میشه ... به ردیف از اول میگم
    ...


    آدم برفی | داوود میرباقری

    اسی (داریوش ارجمند) : مارک کجایی ؟

    عباس (اکبر عبدی) : حول و حوش نواب .

    اسی : نوابت هم خوبه آق کمال ، خوش اومدی .

    عباس : اسمم عباسه ، فامیلیمم خاکپوره .

    اسی : اسمت مراد ماست ، فامیلیت مرام ما .


    کمال الملک | علی حاتمی

    عضدالملک (هوشنگ بهشتی) : ان شاالله که سال آینده این باغبان پیر خدمتگزار ، توفیق تقدیم نهال بومندی دیگری داشته باشد .

    ناصرالدین شاه (عزت الله انتظامی) : امیدوار نباش ، مدرسه ی هنر مزرعه ی
    بلال نیست آقا ، که هر سال محصول بهتری داشته باشد . در کواکب آسمان هم
    یکی میشود ستاره ی درخشان ، الباقی سوسو میزنند .


    گوزنها | مسعود کیمیایی

    سیدرسول (بهروز وثوقی) : دستت رو من بلند نشه ... من میگم نوکرتم ، غلومتم
    ... اصغر ، مردی گفتن ، نامردی گفتن ، من خیلی پای تو وایسادم . یادت
    هست ؟


    کندو | فریدون گله

    ابی (بهروز وثوقی) : اینجا خونه ی آخره ... همه اینجان ... غربتی های کوچه
    ی مهران ، بستنی فروش قدیمی ... آقاحسینی ، من حکت رو می خونم .


    باران | مجید مجیدی

    لطیف (حسین عابدینی) : بابا چی کار میکنی ؟ اون سنگینه ! پشت کن ، پشت کن ،
    خم شو ، یه کم عقب بیا ... چند روز بار بکشی عادت می کنی ، اونوقت از
    قاطر هم بهتر میتونی بار ببری .


    آژانس شیشه ای | ابراهیم حاتمی کیا

    سلحشور (رضا کیانیان) : دوره ات گذشته مربی !


    سوته دلان | علی حاتمی

    حبیب ظروفچی (جمشید مشایخی) : تنگ دوغ تراش ، ساده ، الوار ، مختلط ، بیست
    تا ... وزیری ، دوری ، دوازده تا ... ورشو مغز سفید ، چهار تا ... حاج
    ممد حسنی ، چهار تا ... گلدون دهنه اژدری ، بیست و پنج تا ... میرزا خوری ،
    دوسکومی ، خنچه ، فرش کرمان زمینه لاکی ، قاب قرآنی سه و چهار ، دوازده
    تخته ...


    سگ کشی | بهرام بیضایی

    گلرخ کمالی (مژده شمسایی) : با زخم باید ساخت ؛ طول میکشه ولی خوب میشه!


    کمال الملک | علی حاتمی

    کامران میرزا (پرویز پورحسینی) : رحم کنید قبله ی عالم ... اگر میا جهان
    گشای شاه بابا به گرفتن تاج و تخت امپراتور روس تعلق یافته ، با اشارت
    ابرو به جان نثار بفرمایید تا غلام پیشکش کند . تیغی که به کمر امیر
    حربتان بسته اید شمشیر عباس میرزاست .

    ناصرالدین شاه (عزت الله انتظامی) : خاک بر سرت حاکم تهران ! الحق این لطفی که به تو شد ، توهینی بود به عباس میرزا .


    بوی پیراهن یوسف | ابراهیم حاتمی کیا

    دایی غفور (علی نصیریان) : من این حرفا رو چرا باید اینجا بگم یوسف ...
    منی که میدونم اینجا نیستی ... خودتو به من نشون بده ، تو کجایی ؟ تو شکم
    کوسه؟ من با این دل چه کنم ؟ دیگه وقتش شده که بزنم تو گوشت !


    گاوخونی | بهروز افخمی

    راوی (بهرام رادان) : بابا ! راس میگن که مادر از دست تو دق کرد و مرد ؟

    پدر (عزت الله انتظامی) : نه . من از دست مادرت دق کردم .

    راوی : ولی وقتی که تو مردی مادرم زنده نبود .

    پدر : زنده نبود ، ولی من هر شب خوابشو میدیدم .

    روای : منم هر شب خواب تو رو میبینم .

    پدر : پس بپا دق نکنی .



    آینده ای بسازم که گذشتم جلوش زانو بزنهツ





  2. کاربرانی که از پست مفید solinaz سپاس کرده اند.


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •