5- نظریه ی کینزین ها:
1- علی رغم نظریه لیبرال ها در اثر تعادل طبیعی اشتغال کامل به وجود نمی آمد و داوطلبان شغل، بیکار می مانند.
و برخلاف نظر کلاسیک ها اشتغال ناقص خود به خود به اشتغال کامل تبدیل نمی شود.
کارفرمایان و تولید کنندگان هیچ سود (منفعت) شخصی در رسیدن به سمت اشتغال کامل نمی بینند.
این ایراد اصلی کینز به نظریه تعادل خودبه خود کلاسیک ها بود.
راه حل:
لزوماً باید اشتغال کاملوجود داشته باشد، تعادل را هم با اشتغال ناقص هم می شود به وجود آورد.
بنا بر این او معتقد به اینترونشنیزم (interventionism) دخالت دولت، است تا اینکه اشتغال کامل را بوجود آورد.
اقتصاد آزاد نمی تواند این مشکل را حل کند.
2- مشکل کلاسیک ها به این دلیل است که کلاسیک ها فردگرا هستند و اقتصاد را خرد بررسی می کنند
(رفتار تولید کننده و مصرف کننده) و دید کلان به اقتصاد ندارند.
با صرف نظر از رفتار تولید کننده و مصرف کننده نمی شود اقتصاد را بررسی کرد.
(راه کار= نگاه کلان به اقتصاد)
3- فرد گرایی (افراطی) مطلق لیبرال ها که هیچ توجهی به اجتماع نمی کنند
راه حل:
برای حفظ منافع فرد باید به اجتماع توجه کرد. (دخالت دولت در اقتصاد)
دولت باید برای مردم حداقلی از رفاه را تعیین کند یعنی حداکثر ساعت کاری، بیمه، بازنشستگی، بهداشت عمومی، آموزش عمومی (دولت مالک نیست بلکه دخالت می کند).
اقتصاد نوین
علاقه مندی ها (Bookmarks)