دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5

موضوع: برشی از کتاب «احمد» :ممکن است فردا احمد را هم بگیرند

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #2
    یار همراه
    نوشته ها
    1,610
    ارسال تشکر
    4,020
    دریافت تشکر: 6,802
    قدرت امتیاز دهی
    8987
    Array
    312's: جدید84

    پیش فرض پاسخ : برشی از کتاب «احمد» :ممکن است فردا احمد را هم بگیرند

    * بهترین خواب

    رفت بندرعباس، سر و صورتش را پوشاند. با لباس مبدل و غیرروحانی دربازار قدم زد. بعد از مدتی روی پله‌های کنار خیابان نشست. محل خواب فقرایی بود که شب‌ها با بغچه‌هایشان به آنجا می‌آمدند. به آرامی سرش را روی زمین گذاشت و کنارشان دراز کشید و خوابید. تا مدت‌ها می‌گفت آن خوابی که در خیابان و در کنار آنان کرده از هر خوابی برایش بهتر بود.

    * دقت


    وقتی می‌رفت قم سراغ پیرمردها و پیرزن‌هایی می‌گرفت که بیست سال پیش به بیت امام رفت و آمد داشتند. فراموششان نکرده بود. احوالشان را می‌پرسید. اگر هم خانه‌نشین شده بودند و احتیاجی داشتند، کوتاهی نمی‌کرد، با مسئولیت‌های زیادش مسائل ریز از نظرش دور نمی‌ماند.

    * عیادت


    برای رعایت مسائل امنیتی به جای لباس روحانی‌اش، کلاه و پالتو پوشید. عصا به دست گرفت و خودش را به پیری زد. رفت بیمارستان برای عیادت آیت ‌الله فاضل لنکرانی، قبلاً هم وقتی آیت الله برای معالجه به آلمان رفته بود مدام برایشان زنگ می‌زد و احوالش را می‌پرسید.


    * ممکن است فردا احمد را هم بگیرندآیت‌الله طالقانی به خاطر سوء تفاهمی که در دستگیری فرزندانش پیش آمده بود، می‌خواست برای همیشه از کارهای انقلاب کناره‌گیری کند. مدتی با خانواده از تهران خارج شده بود. هیچ کس خبر نداشت کجا رفته‌اند. منافقین هم کناره‌گیری مرحوم طالقانی را بهانه کارهای خود کردند و اوضاع کشور را به تنش کشیدند.

    امام چاره‌ کار را در پیدا کردن مرحوم طالقانی و دیدار با او می‌دانست. احمد که هنوز با گروه‌های مختلف سیاسی ارتباط داشت، دست به کار شد.
    با نزدیک شدن به منافقین و جلب اعتمادشان مرحوم طالقانی را پیدا کرد. بلافاصله ایشان را برای ملاقات خصوصی پیش امام برد. امام گفت: «ممکن است فردا فرزند من، احمد را هم بگیرند؛ اگر او را هم بکشند، من حرفی نمی‌زنم».
    بعد از دیدار نظر مرحوم طالقانی کاملاً عوض شد. بعدها گفت: «اگر لازم باشد من پیرمرد و هم امام، تفنگ به دست گرفته و با ضد انقلاب و دشمنان می‌جنگیم».

    * خون دل


    خون دلی که ما از دست او (بنی‌صدر) خوردیم، از دست هیچ کافری نخوردیم؛ من تمام کارهایی که در رابطه با او و جناح او می‌خواستم انجام دهم با امام مشورت می‌کردم».

    * عزل بنی‌صدر از فرماندهی کل قوا


    مدام خدمت امام می‌رسید و عملکرد بنی‌صدر را گزارش می‌داد. از اختلاف‌افکنی‌هایش بین سپاه و ارتش تا کارشکنی‌هایش و نرساندن تجهیزات و اسلحه به جبهه‌ها. امام هم می‌گفتند: «تو خیال می‌کنی من نمی‌فهمم؟! حالا وقتش نیست. هر وقت وقتش شد، خودم تصمیم می‌گیرم».تا این که شبی از او خواست دوستان را برای مشورت جمع کند. امام نظرش را گفته بود: «این موضوع مسلم است که او باید از فرماندهی کل قوا عزل شود». همان شب جلسه را برگزار کرد.
    متن عزل بنی‌صدر را نوشت، اعضای جلسه هم قبول کردند. امام هم متن را امضاء کرد. به دستور امام همان شب رادیو، متن عزل بنی‌صدر از فرماندهی کل قوا را اعلام کرد. تقویم 20 خرداد 1360 را نشان می‌داد.

    * شاگرد همیشگی


    بعد از شهادت برادرش مصطفی، همیشه در کنار امام بود. در این فرصت مسائل فلسفی، عرفانی و بحث‌های کلامی را مستقیماً از امام فرا می‌گرفت. شاگرد همیشگی امام شده بود.+↓

    خيانت فــقـر مي آورد



  2. 2 کاربر از پست مفید 312 سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: 18th July 2014, 03:05 AM
  2. ترفند: راست كليك در سايت هايي كه راست كليك در آن ممنوع است
    توسط SaNbOy در انجمن ترفندهای کامپیوتر
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: 28th October 2013, 10:46 PM
  3. پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: 24th December 2012, 06:08 PM
  4. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 18th July 2010, 02:57 PM
  5. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 23rd December 2009, 11:53 AM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •