«فَحَقُّ الْوَالِدِ عَلَى الْوَلَدِ أَنْ یُطِیعَهُ فِی کُلِّ شَیْءٍ إِلاَّ فِی مَعْصِیَةِ اللهِ سُبْحَانَهُ»(۱) ؛ مى فرماید: حق پدر بر فرزند ایناست که در همه چیز جز در معصیتخدا اطاعتش کند. یکى از ضروریات دین نیکى به پدر و مادر، و اطاعت آن دو، و نیازردن ایشان است که صریح قرآن کریم است که در چندین آیه پس از امر به پرستش پروردگار و شریک قرار ندادن براى او، امر باحسان به پدر و مادر فرموده، که احسان معنى لغوى آن نیکوئى کردن درباره کسى و نیکى کردن و نیکى و بخشش است اما درباره پدر و مادر چند معنى شده است نیکو با ایشان معاشرت کردن، به مشقت نیانداختن آندوست قبل از احتیاج حاجت ایشان را بر آوردن، بزرگ داشتن آن دو، و مهربانى کردن و دعاى خیر و انفاق نیکو در حق ایشان رعایت کردن و گفتار نیکو و تواضع و فروتنى براى ایشان کردنست. حضرت موسى بن جعفر علیه السلام فرمود: مردى از رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم پرسید: حق پدر بر فرزندش چیست؟ فرمود: او را بنامش نخواند و جلو اش راه نرود و پیش از او ننشیند و باعث دشنام او نشود؛ {یعنى کارى نکند که مردم پدرش را دشنام دهند.} (۲)
پاداش نیکی به والدین و جزای عاق والدین
احایث در فضیلت احسان و بر یعنى فرمانبردارى از پدر و مادر، و در مذمت عقوق یعنى آزردن و نافرمانى کردن پدر و مادر از حد تواتر گذشته که به چند حدیث اشاره مى شود .
رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمودند: “نیکی و احسان به پدر و مادر از نماز و روزه و حج و عمره و جهاد افضل و ثوابش بیشتر است.”(۳)
همچنین ایشان فرمودند: “نگاه محبت آمیز به چهره پدر و مادر عبادت است.”(۴)
حضرت صادق “علیه السلام” فرمود: هر کس به پدر و مادرش نظر دشمنى کند در صورتى که آن دو به او ستم کرده باشند خداوند نمازش را نپذیرد “چه برسد به آنکه به او ستم نکرده باشند” و باز فرمود: اگر خداوند چیزى را “در آزردن پدر و مادر” کمتر از اف مى دانست از آن نهى مى کرد و آن کمترین مراتب آزردن است و از جمله ى آزردن است که کسى به پدر و مادر خود خیره نگاه کند.
در اصول کافی از حضرت باقر علیه السلام روایت کرده فرمود: همانا بنده اى نسبت به پدر و مادر خویش در زمان حیاتشان نیکوکار است سپس آنها مى میرند و او بدهى آنها را نمى پردازد و براى آنها آمرزش نمى خواهد پس خدا او را عاق و نافرمان مى نویسد
حضرت باقر علیه السلام روایت کرده فرمود: در بنى اسرائیل عابدى بود نامش جریح بود در صومعه ى عبادت مى کرد روزى مادرش نزد او آمد در حالى که نماز مى خواند او را صدا زد جواب نداد مادر رفت مجدد آمد او را صدا زد به او توجهى نکرد پس برگشت دفعه سوم آمد او را صدا زد جواب نداد و باو صحبت نکرد پس بازگشت در حالى که مى گفت از اله بنى اسرائیل مى خواهم که ترا نصرت و یارى نفرماید، چون فردا شد زن بدکارى آمد نزد صومعه او نشست در حالى که درد زایمان او را گرفت بود پس ادعا کرد که این بچه از جریح است، در بنى اسرائیل خبر آن آشکار شد که کسى که مردم را از زنا ملامت مى کرد خود زنا کرده، سلطان امر کرد که او را بدار زنند، مادر او نزدش آمد لطمه بصورت خود مى زد، بمادر گفت: ساکت باش جز این نیست این حال من از نفرین توست، مردم چون آن را از او شنیدند گفتند: چگونه آن براى ما ثابت مى شود و از چه راهى آن را بدانیم؟ گفت: بچه را بیاورید، آوردند او را، پس بچه را گرفت و گفت: پدرت کیست؟ بچه “به سخن آمد” گفت: فلان چوپان از بنى فلان، پس خدا آشکار ساخت دروغ کسانى را که درباره ى جریح گفته بودند، پس جریح قسم خورد که از مادرش جدا نشود و او را خدمت کند.
در اصول کافی از حضرت باقر علیه السلام روایت کرده فرمود: همانا بنده اى نسبت به پدر و مادر خویش در زمان حیاتشان نیکوکار است سپس آنها مى میرند و او بدهى آنها را نمى پردازد و براى آنها آمرزش نمى خواهد پس خدا او را عاق و نافرمان مى نویسد.(۵)
رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمودند:نیکی و احسان به پدر و مادر از نماز و روزه و حج و عمره و جهاد افضل و ثوابش بیشتر است
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: بترسید از اینکه عاق پدر و مادر شوید، زیرا بوی بهشت از پانصد سال راه به مشام انسان می رسد ولی هیچگاه به کسانی که مورد خشم پدر ومادر هستند نخواهد رسید.(۶)
على بن الحسین علیه السلام فرمود: مردى نزد پیغمبر صلى الله علیه و آله و سلم آمد عرض کرد: اى رسول خدا “صلى الله علیه و آله و سلم” عمل قبیحى نیست که من انجام نداده باشم آیا براى من توبه اى هست؟ رسول خدا “صلى الله علیه و آله و سلم” به او فرمود: آیا یکى از پدر و مادرت زنده اند؟ عرض کرد: پدرم زنده است، فرمود: برو به او نیکى کن، راوى گفت: چون روى گردانید “که برود” رسول خدا “صلى الله علیه و آله و سلم” فرمود: اگر مادرش بود “یعنى اگر مادرش زنده بود و به او نیکى مى کرد زودتر توبه اش پذیرفته مى شد”. (۷)
به هر حال پدر ومادر وسیله ی طبیعی برای به وجود آمدن ورشد وتربیت تکوینی فرزند هستند ودر حقیقت آنها رب ظاهری فرزندان به حساب می آیند ،روی این جهت تجلیل وحفظ حرمت و اطاعت آنان واجب است.
پی نوشت ها:
۱-نهج البلاغه، حکمت ۳۹۹
۲-اصول کافی ،ج۲،ص۱۵۹
۳-جامع السعادات،ج۲،ص۲۵۹
۴-طرائف،ج۱،ص۱۸۲
۵-اصول کافی،ج۲،ص۱۶۳
۶-جامع السعادات،ج۲،ص۲۵۷
۷-مستدرک الوسائل،ج۲،ص۶۲۸
علاقه مندی ها (Bookmarks)