سپاس از عرفان سلیم زاده گرامی به خاطر پست مفیدشون، البته نکاتی هست که باید گوشزد کنم؛ اول اینکه پول در آوردن از اختراع، پیوندی معنا دار با شرایط اقتصادی یک کشور دارد.
_ وضعیت رکود و تورم و نقدینگی کشور
_ کارآمدی قوانین حمایت از حقوق مالکیت معنوی و حقوق کپی رایت و نیز میزان آمادگی برای حمایت واقعی سیستم قضائی کشور از این قوانین
_ جامعه سنتی تا چه حد از نوآوریهای داخلی حمایت می کند(یا تا چه حد به آنها احساس نیاز می کند و تا چه حد از نخبگان خود، حمایت غیر شعاری می کند).
_ اینکه فضای بوروکراتیک کسب و کار در کشور، عملا ترمز اختراع و تولید است یا سرعت بخش آن
_ اینکه پایه فن آوری لازم برای عینیت بخشیدن و رقابت پذیری اختراعات مفید از قبل در کشور وجود داشته باشد. مثلا به ذهن من می رسد که یک تبلت بسازیم که به اندازه گوشی تلفن همراه باشد و صفحه نمایش آن، فقط در هنگام لزوم، از داخل آن، به انعطاف پذیری یک صفحه کاغذ، بیرون بیاید. خوب... مسلما تو کشور ما، بیس تکنولوژیکی به ثمر نشاندن چنین ایده تجاری وجود ندارد. یعنی هیچ شرکت یا دانشگاهی در داخل کشور نمی تواند چنین چیزی، بر اساس ایده شما، برایتان طراحی کرده و بسازد. در نتیجه میلیاردر هم نمی شوید!
_ اینکه بانکها و موسسات سرمایه گذاری داخل کشور، تا چه حد توان ارزیابی و تشخیص یک ایده ارزشمند تجاری را داشته باشند و تا چه حد، فعالیتهای اقتصادی مبتنی بر نوآوریهای صنعتی، برایشان جذاب باشد.
_ اینکه سیستم آموزشی کشور، تا چه حد زیرمجموعه خود را به سمت خلاقیت، کارآفرینی و خوداشتغالی نوآورانه و دانش بنیان هدایت کند.
بنابراین، اگر هوشمند باشید، گاهی (به خصوص در یک کشور با درآمد اصلی نفت و گاز)، فرآیند واردات و فروش اختراعات خارجیها، سریعتر از طراحی، تولید و فروش اختراعات داخلی، انسان را میلیاردر می کند! فعلا این یک واقعیت تلخ اقتصادی در ایران است!
لذا نظر شخصی من این است که نمی توان خیلی ساده، به جوان مخترع و نخبه ایرانی گفت: «کافیه کارهائی را که تا کنون انجام نداده اید را انجام بدهید!» در واقع کاربرد عملی این حرف ارزشمند، در کشورهائی است که در آنها، زمینه تولید تجاری و صنعتی نوآورانه فراهم است.![]()
علاقه مندی ها (Bookmarks)