شوخی با شعر رسول نجفیان(رسم زمونه!)
عجب رسمیه رسم زمونه
خونهمون عیدا پر مهمونه
میرن مهمونا از اونا فقط
... آشغال میوه به جا میمونه!
کجاست اون کیوی؟ چی شد نارنگی؟
کجا رفت اون موز؟ خدا میدونه!
جعبه خالی شیرینی هنوز
گوشهی طاقچه پیش گلدونه
عطرش پیچیده تا آشپزخونه
شیرینیش کجاست؟ خدا میدونه
میرن مهمونا از اونا فقط
جعبهی خالی به جا میمونه!
از بس خونه رو به هم میریزن
آدم مثل خر تو گل میمونه
یکی نیست بگه خدا وکیلی
جای پوست پسته توی قندونه؟!
قند نصفهی عموجون هنوز
خیس و لهیده ته فنجونه
حالا خداییش قندش مهم نیست
کنار اون قند، نصف دندونه!
میرن مهمونا از اونا فقط
نصفهی دندون به جا میمونه!
پستهی خندون، بادوم شیرین
فندق در باز، مال مهمونه
پرسید زیر لب یکی با حسرت:
که از این آجیل به غیر از تخمه،
واسه ما بعدها چیچی میمونه؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)