خلاقيت و نوآوري... Innovation and Creative
خلاقيت يعني پيدايي و توليد يک انديشه جديد، نوآوري يعني عملي ساختن انديشه
v   ابتکار نوع خاصي از عمل است و عبارت است از تحولات دامنه دار و جهشي در فکر و انديشه انسان، به طوري که داراي توانايي ترکيب عوامل محيطي با روش هاي جديد مي گردد.
v   ابتکار و خلاقيتف براي افراد مختلف داراي معاني مختلف مي باشد، خلاقيت يعني پيدايي و توليد يک انديشه و فکر جديد و بديع و يا ايجاد آنچه که قبلاً وجو نداشته است.
v   يک عامل مشترک در تمام معاني اين است که نوآوري هميشه پرداختن به عوامل جديدي که عامل خلاقيت در آنها موجود بوده و به عنوان مجموع مياث فرهنگي عمل مي کند عنوان شده است.
v      نوآوري يا ابتکار يعني عملي ساختن انديشه و فکر جديد و بديع (خلاقيت)
v      پس مي توان اينطور نتيجه گرفت که خلاقيت لازمه نوآوري است.
v   از خلاقيت تا نوآوري فاصله زياد وجود دارد و در فاصله زماني که انديشه ها و تفکرات نو به محصول يا خدمتي جديد مبدل مي شوند، تلاشها و کوششهاي زيادي صورت مي گيرد.
v      هرچند نوآوري نوعي تغيير است ولي هر تغييري نوآوري نيست.
v      سازمان براساس ميزان خلاقيت و نوآوري و ميزان توجه شان به توسعه و تغيير به چهار گروه تقسيم مي  شوند:
§         دسته اول هم به خلاقيت پرداخته و هم براي پاسخ به تغييرات و تحولات محيط، نوآوري را پيشه مي کنند.
§     دسته دوم از هت توجه به امر توسعه و تغيير و همچنين از نظر خلاقيت ضعيف مي باشند که اينگونه سازمان معمولاً محافظه کار و سنتي باقي مي مانند و نه خلاق مي شوند و نه نوآور.
§     دسته سوم سازمانهايي هستند که توجه به توسعه و تغيير دارند اما چون خلاق نيستند براي پاسخ به محيط خود دست به تقليد زده و نوآوري هاي تقليدي را انجام مي دهند.ُ
§         دسته چهارم سازمان هايي هستند که بسيار خلاق بوده ولي تأکيد بر توسعه و تغيير ندارند.
فرآيند خلاقيت
v      دوره آمادگي
v      دوره پرورش
v      دوره روشني
v      دوره آزمايش و ارزش گذاري
چگونه مي توان ميزان خلاقيت و نوآوري را در سازمان تسهيل كرد؟
v      يکي از مهمترين عوامل تسهيل خلاقيت و نوآوري در سازمان، نوع ساختار متناسب با اهداف مورد نظر مي باشد.
v   اگر ساختار را به دو نوع ماشيني و زيستي تقسيم کنيم، ساختار زيستي يا ارگانيک ساختار مناسب خلاقيت و نوآوري در سازمان است.
v   عواملي که بايد سازمان براي ايجاد خلاقيت در سازمان طراحي کنند تا خلاقيت و نوآوري در سازمان گسترش و به صورت همگاني شود به قرارا زيرند:
§         بکارگيري و جذب نيروهاي خلاق و نوآور در سازمان
§         ايجاد امکانات مناسب تحقيقاتي و بودجه اي براي کوشش هاي نوآورانه
§         آزادي عمل کافي در انجام فعاليت ها و تلاش هاي خلاق
§         ايجاد فرصت براي همگان جهت بروز نظرات و ايده هاي خود، حتي در رده ها و سطوح پايين سازماني
§         بکارگيري نتايج حاصل از فعاليت هاي خلاق و دادن پاداش مناسب (در نوع دادن پاداش بايد خيلي دقت کرد)
موانع خلاقيت
v      عدم اعتماد به نفس يا باور نداشتن خود
v      ترس از شکست و انتقاد
v      عدم تمرکز
v      عدم تمايل به ارتباطات اجتماعي
v      عدم انعطاف پذيري
v      عادت زدگي
v      منفي نگري به خود، محيط و جامعه
سؤالات ايده برانگيز
v      يکي از روش هاي تقويت و بروز استعداد طرح سؤالات ايده برانگيز است.
v      سؤالاتي که باعث رشد و تقويت خلاقيت مي شود شامل:
§         آيا مي توان تغييري در اين پديده به وجود آورد؟ و يا استفاده ديگري از آن کرد؟
§         در صورت تغيير آيا مي توان آن را به منظور ديگري به کار برد؟
§         حرکات، شکل، رنگ آن را مي شود تغيير داد؟ امکان افزودن چيزي به اين پديده وجود دارد؟
§         آيا مي شود چيزي از اين پديده کم کرد، افزايش داد، کوچکتر نمود، سبکتر کرد، سرعت آن را افزايش داد و ...؟
§         آيا جانشيني براي اين پديده وجود دارد؟ و يا آنرا معکوس کرد، امکان ترکيب وجود دارد؟
خصوصيات کلي افراد خلاق
v      تيز هوش تر از ديگران است.
v      علاقه او به مسائل علمي، هنري، فرهنگي و اجتماعي بيشتر و دامنه اطلاعات او در اين زمينه ها وسيع تر است.
v      نسبت به مسائل اجتماعي و سياسي حساس است.
v   دانش آموز يا دانشجوي خلاق، در مقايسه با افرادي که تفکر همگرا دارند، کمتر به ثمره هاي درسي و کارنامه امتحانات اهميت مي دهد و بيشتر به ارتباط موضوعات توجه مي کند.
v      بيشتر متکي به قضاوت مشخص خودش است.
v      انعطاف پذير و بيانش داراي طنز است.
v      دوست دارد که در مباحث عقيده خود را بيان کند، ولي اصرار به تحميل عقايد خود ندارد.
v      علاقه به سؤال کردن دارد و بسيار کنجکاو است.
v      محافظه کار نيست و بيشتر ريسک مي کند.
v      خود خواه نيست.
v      به سرنوشت ديگران اهميت مي دهد.
v      استقلال طلب است.
v      ثبات عاطفي بيشتري دارد.
v      اعتماد به نفس خوبي دارد.
v      بر غرايز خود تسلط بيشتري دارد.
v      نسبت به زندگي خود و ديگران احساس مسئوليت مي کند.
v      در فکر و عمل از اصالت و نوآوري بيشتري برخوردار است.
 
کاری از مهدي ياراحمدي خراساني
                        
                    
علاقه مندی ها (Bookmarks)