نقش آزمون ها در رشد و تكامل

رنج و بلاء و مشقت، نقش مهمي در كشف استعدادها و رشد و تكامل آن دارد. بلاء با مومن كاري مي كند تا در يك بستر طبيعي استعدادهاي خود را بروز دهد و در برابر مصيبت ها و مشكلات زندگي خود افزون بر دست يابي به صبر، فرصت برو نفرت را بيابد و توانايي خود را آشكار سازد. از اين رو امام صادق(ع) به نقش مصيبت در زندگي انسان و كمال يافتن او توجه مي دهد و بلا را همچون بادي مي داند كه همواره بر گياه مي وزد تا او را به كمال برساند: رسول خدا فرمودند: حكايت مومن حكايت ساقه گياه است كه بادها آن را به اين سو و آن سو كج و راست مي كنند. مومن هم به واسطه بيماريها و دردها كج و راست مي شود. اما حكايت منافق، حكايت عصاي آهنين بي انعطافي است كه هيچ آسيبي به آن نمي رسد، تا اينكه مرگش به سراغش مي آيد و كمرش را در هم مي شكند. (اصول كافي ج 2 ص 752؛ باب شده ابلاء المومن حديث 52)
يكي از كاركردهاي بلا، تذكر و يادآوري است تا آدمي از دام غفلت رهايي يابد؛ زيرا زندگي انسان در دنيا بگونه اي است كه دچار غفلت مي شود و زينت هاي دنيوي آدمي را به خود مشغول مي سازد. اينجاست كه بلاء بويژه مصيبت مي تواند آدمي را بيدار كرده و توجه به آخرت داده و او را براي تحركات بيشتري براي آخرت تشويق كند و با تاكيد بر ناپايداري دنيا او را به پايداري آخرت دعوت كند. امام صادق(ع) در بيان نقش تذكري بلا براي مومنان مي فرمايد: المومن لايمضي عليه اربعون ليله الا عرض له امر يحزنه يذكر به؛ چهل شب بر بنده مومن نگذرد مگر اينكه واقعه اي برايش رخ دهد و او را غمگين سازد و به واسطه آن، متذكر گردد. (اصول كافي، ج 2، ص 452، باب شده ابلاء المومن حديث 11)
به هر حال نبايد نقش منفي براي بسياري از بلاءها و مصيبت هايي كه بر آدمي مي آيد قايل شد، بلكه بايد بيشتر به نقش مثبت آن توجه يافت و از هر بلا در شكل هاي بد و خوب و نعمت و نقمت آن، درس گرفت و از فوايد و آثار آن بهره برد.