با سلام به برادر بزرگوار جناب آقای گندشمین
یک درد بزرگی که در جامعه ما به اون توجه نمیشه مساله و مشکلات معلولین کشورمونه
متاسفانه ما در فرهنگمون از جملات کلیشه ای مثل نقل و نبات استفاده میکنیم
این جملات همونهایی هستند که ما رو در گذر از چنین مواردی مثل یک پل عبوری نجات میدن
مساله اصلی در اینجا اینه که ما فقط نباید از اون جملات به شکل شعار بهره ببریم باید دلایل قانع کننده در خصوص اون داشته باشیم اگر میگیم معلول با معلول بهتره ازدواج کنه باید در نظر داشته باشم یک معلول 70 یا 80 درصدی که از نعمت بینایی به طور کامل محرومه میتونه با یک روشن دل دیگه مثل خودش زندگی راحتی داشته باشه
قضیه در این میان محاسبه دو دو تا چهار تاست
باید کارشناسی بشه فردی که از لحاظ جسمی ناتوانی داره وقتی مشخص بشه تا چه حد کارایی داره بر اساس اون کارایی راه حل براش درست بشه
مثلا فردی که قادر نیست یک لیوان آب رو به تنهایی به دست بگیره میتونه با یک فرد مثل خودش ازدواج کنه
قطعا دچار مشکلاتی میشن
اتفاقا این که میگم چنین طرحی نه تنها باعث خدشه دار شدن عواطف فرد معلول نمیشه بلکه اون هم میتونه احساس کنه با فردی زندگی میکنه که کاملا باهاش هم دل هست
البته همه این مسیر ها نیاز به پیش نیاز عشق و علاقه داره
طرح تشخیص میزان توانمندی در برخی مناطق کالیفرنیا و سوئد و ایالات متحده قابل اجراست و نتایج اون بازتاب خوبی رو داشته
تو همین کشور خودمون خیلی معلولین با در صد معلولیت پایین به خاطر فرهنگ غلط مون با همون احساسات یک فرد سالم در انتظار لحظه مرگ هستند چون کسی نیست مرحمی برای این درد پیدا کنه
همون طور که یک فرد سالم در جامعه آزادانه حق انتخاب داره یک فرد معلول هم بایستی شرایطی برای حق انتخاب داشته باشه نه اینکه به امان خدا رها بشن
در پست اول عرایضم اگر مطالعه بفرمایید من هم اشاره به این موضوع کردم که معلولینی که ناتوان جسمی هستند تنها فرقشون با افراد سالم قدرت فیزیکیه و در بقیه موارد مثل تفکر احساسات و .... مشترکند و حتی گاهی هم توان بالایی در احساساتشون دارند
بحث من در اونجا هم همینه که ما باید از دید یک معلول به این سوال تاپیک پاسخ بدیم
من توصیه میکنم اگر براتون مقدوره اولین پست من رو مطالعه بفرمایید و پاسخ تکمیلی تو ن رو در همه زمینه ها میتونید دریافت کنید
با سپاس فراوان
علاقه مندی ها (Bookmarks)