وقتي خدا دستور به اجراي احكام الهي در زمين ميده و افرادمومن موظف به تلاش براي برقراركردن حاكميت الهي هستند ديگه احكام خدا تعارفي بحساب نميان.ديگه ميشن دستوري.در كنار هدايت ,بحث كنترل هم پيش مياد.يعني تمام دستور خدا براي ايجادحاكميت حق نهايتا براي اجراي عمومي تر احكام هست.
يكي از وظايف حاكميت الهي هدايت مردم به فهميدن حقانيت احكام و يك وظيفه مهم هم كنترل اجراي اين احكام هست.دليلي نداره حاكميت الهي فقط براي هدايت مردم زوربزنه ودر مقابل تاثيرات حكومتهاي غيرالهي فقط تماشاچي باشه ودخالتي نكنه.دقيقا همين جا بايد وارد عمل بشه وبا قدرت حاكميتي از انجام نشدن احكام الهي ممانعت بكنه.
اين شدني نيست كه حاكميت الهي بشينه وتشويق حكومتهاي غيرالهي به انحراف از اجراي احكام الهي ونهايتا ضعف حكومت الهي رو بي تفاوت تماشا بكنه.
الان خيلي مسخره هست كه از حكومت اسلامي توقع داشته باشيم كه در بحث حجاب فقط دنبال بيان استدلال حكم حجاب به مردم باشه ولي در مقابل بيحجابي تعمدي بيحجابان دخالتي نكنه وبگه خودشون مسئول بهشت وجهنمشون هستند.
اگه از حاكميت اسلامي توقع (مثلا)حفظ آرامش جغرافيايي كشور اسلامي ميره بايد دركنارش قبول داشت كه حاكميت اسلامي موظف به حفظ آرامش رواني مردم هم هست.نميشه كه يك سري مثل حيوانات و مردم عصرحجر برهنه در محيط عمومي بچرخند وتاثيرات سوئ در ذهن بقيه مردم بزارند ولي حاكميت فقط تماشاگر اينها باشه.
يك بحثي در مورد حجاب خصوصي وحجاب عمومي هست كه در محيط هايي كه افراد با هم محرم شرعي هستند و فردنامحرم شرعي در بينشون نيست وضع حجابشون در اختيارخودشون هست.
ولي اگر قرارباشه كسي اين محدوده رو نديدبگيره وبا سطح حجابي كه در بين محارم شرعي خودش ميتونه داشته باشه به خيابون بخوادبياد ودر مقابل افراد نامحرم خودش بخوادبچرخه ديگه طرف حسابش با حاكميت هست و بواسطه شكستن حكم حجاب در اماكن عمومي حاكميت اسلامي باهاش برخورد شرعي بايد بكنه.
اگه به حاكميت اسلامي امكان بيان حقانيت احكام داده بشه و تفكرات مخالفان حاكميت اسلامي تحت عنوان آزادي بيان!!,مانع اين نشر حقايق الهي نشه كاملا مطمئن ميشه بود كه احكام الهي قابليت جذب اكثريت انسانهارو داره.
حساب اون كساني هم كه مثل ابليس از پذيرفتن دستورخدا(مثلا در سجده به مخلوق خدا=انسان)سر باز ميزنند هم مشخص هست
علاقه مندی ها (Bookmarks)