بازی با کلمات(شماهم بیا بازی کنیم)

[enayatola.rezaie]

وقتی تو قم داشتم فیزیک میخوندم حکم تنفیذ اونی که ازش مچکریم رو بهش دادن!
برنج ، سومالی،حکم

[سروه74]

من برنجخیلی دوست دارم ولی وقتی بچه های سومالیرو میبینم وجدانم حکممیکنه که بنی ادم اعضای یکدیگرند
​وجدان_ابر_پیتزا

[v.m 2020]

ابر وجدان پیتزا بارید





شکلک * پتانسیل * مموری ( اگه میتونی یک جمله با معنی بنویس )

[sare*]

ابر وجدان پیتزا بارید





شکلک * پتانسیل * مموری ( اگه میتونی یک جمله با معنی بنویس )

مموری من چنان پتانسیلی داره که هزار تا از این شکلکایی که تو گذاشتیو سه سوته خلق میکنه یه همچینین مخلوقیم من(پیاده رو،دخترک،آسمان)

[enayatola.rezaie]

دیدین تو پیاده رو دخترکای ناز به آسمون نگاه میکنن؟
ولی امان از دست این بزرگاشون...

زندان،دختر،آتش

[parnian 80]

آتش عصبانیت دختر از زندان هم بد تره.
ساحل،انفجار،برج

[سروه74]

توساحل نشسته بودم یهو صدای انفجار برج وشنیدم
بسکتبال_عیدی_اسفناج

[parnian 80]

دم عیدی میخواستم بسکتیال بازی کنم یهو هوس اسفناج کردم.
در،عید،مردم

[سروه74]

درعیدمردم میرن مهمونی
وانت_گوشواره_رفیق

[parnian 80]

رفیق من با وانت یه جفت گوشواره واسم آورد.
قلب،غذا،فرش