دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9

موضوع: شهید «روبرت آودیسیان»به لقا الله پیوست

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #3
    یار همراه
    نوشته ها
    1,610
    ارسال تشکر
    4,020
    دریافت تشکر: 6,802
    قدرت امتیاز دهی
    8987
    Array
    312's: جدید84

    پیش فرض پاسخ : شهید «روبرت آودیسیان»به لقا الله پیوست

    * روبرت فرزند چندم بود و چه سالی به دنیا آمد؟
    او اولین فرزندم بود که 14 اردیبهشت 1345 در بیمارستان سوم شعبان تهران و در منزل پدرم به دنیا آمد؛ اما شوهرم شناسنامه او را از گنبد گرفت.
    * شما خانه‌دار بودید؟
    بله.
    * چند فرزند دارید؟
    یک دختر و دو پسر دارم. دخترم ازدواج کرده و در گنبد زندگی می‌کند. پسرم آلبرت در امریکا است و روبرت هم که شهید شده است.
    * در دوران انقلاب اسلامی، گنبد بودید؟
    آن موقع مقطعی در تهران هم بودیم. وقتی که انقلاب شد در منزل پدرم در وحیدیه بودم. در تظاهرات‌ها شرکت می‌کردیم. بعد هم که انقلاب اسلامی پیروز شد، مردم شیرینی پخش می‌کردند. ما هم خوشحال بودیم.
    * همسرتان هم تهران می‌آمدند؟
    خیر، همسرم گنبد را دوست داشت و کمتر به تهران می‌آمد.
    * در وحیدیه با کسی در ارتباط بودید؟
    همسایه‌های کوچه‌مان همه فارس بودند. خیلی باهم خوب بودیم. یادم هست در دوران جنگ هم پسر همسایه‌ منزل پدرم شهید شده بود.
    * چه شد که روبرت خواست به جبهه برود؟
    باید می‌رفت سربازی. 18 ساله شده بود. گفت همه جوان‌ها می‌روند من هم می‌خواهم بروم. اول خودش را معرفی کرده بود و بعد آمد و گفت: «می‌خواهم بروم جبهه» به او گفتم: «من چطور تحمل کنم دوری تو را؟» بعد پیش خودم گفتم که وظیفه‌اش است که برود و مخالفتی نکردم چون خیلی از جوان‌ها می‌رفتند. بعد برای دلگرمی من می‌گفت: «من قوی‌ام، می‌روم جنگ و پدر عراقی‌ها را درمی‌آورم».
    * در بین هموطنان ارامنه، شهید و جانباز می‌شناسید؟
    بله، در اقوام داریم که یکی از جانبازها چند وقت پیش به رحمت خدا رفت؛ در آرامستان ارامنه که در جاده خاوران است، تعداد زیادی شهید جنگ تحمیلی داریم که برای آنها مراسم می‌گیریم.
    * فکر می‌کردید که یک روز برای روبرت اتفاقی بیفتد که تا آخر عمرش از او پرستاری کنید؟
    در آن دوران این اتفاقات برای خیلی‌ها می‌افتاد؛ قسمت آدم هر چی باشد، همان می‌شود.
    * در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران شهدای زیادی در تهران تشییع می‌شد، شما هم در این مراسم‌ها شرکت می‌کردید؟
    وقتی شهدا را می‌آوردند ما هم در خیابان به استقبال آنها می‌رفتیم.


    نفر نیمه ایستاده روبرت اودیسیان
    * روبرت چند وقت در جبهه بود؟


    یک سال. پسرم در دوران جنگ در خط مقدم مبارزه می‌کرد.+↓↓
    خيانت فــقـر مي آورد



  2. 2 کاربر از پست مفید 312 سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. کل کل استقلالیا وپرسپولیسیا
    توسط مجتبی خسروی در انجمن تالار گفتگوی آزاد
    پاسخ ها: 296
    آخرين نوشته: 10th April 2014, 12:48 PM
  2. کل کل استقلالیا و پرسپولیسیا
    توسط امید عباسی در انجمن فوتبال و فوتسال
    پاسخ ها: 28
    آخرين نوشته: 31st October 2013, 04:24 PM
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 31st July 2012, 08:37 PM
  4. 6 توصیه برای كنترل تری‌گلیسیرید
    توسط Admin در انجمن تغذیه
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 11th April 2011, 05:11 PM
  5. واکنش پرمنگنات پتاسیم با گلیسیرین
    توسط غلامعلی نوری در انجمن شیمی عمومی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 11th October 2010, 05:41 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •