برای من، نکته جالب توجه در این پست، این جمله «این محقق اخیرا مدرک دکتری خود را بر روی موضوع روابط انسان و روبات اخذ کرده است» بود . چون اشاره ای است به یکی دیگر از موارد تفاوت مجموعه تحصیلات آکادمیک در دانشگاههای ایران با کشورهای پیشرفته صنعتی.
موضوع، تنوع و گوناگونی کم رشته های تحصیلی دانشگاهی در ایران است (به ویژه در سطح کارشناسی). بیشتر دانشگاهها در ایران (به ویژه دانشگاه آزاد)، به محض ساخته شدن چند کلاس دارای صندلی و وایت برد، اقدام به برپائی مثلا یک کرسی فلسفه، ادبیات فارسی، معارف اسلامی یا شبیه آن می کنند.(وضعیت پیام نور که دیگر روشن است!). اگرچه فلسفه، رشته بی نهایت عالی و زیبائی است (ما چیزی به نام رشته به درد نخور نداریم مگر برای آنها که در دانشگاه، صرفا به دنبال حقوق سر برج آمده اند) ولی مثلا در استان اصفهان، سالانه پبش از پانصد نفر (؟) در رشته فلسفه فارغ التحصیل می شوند که مشخص نیست در آینده، چند در صد آنها در رشته خود مشغول به کار می شوند. از طرف دیگر ما مثلا رشته ای به نام « اختر شیمی» نداریم و تا کنون هیچ کسی و یا سازمانی هم احساس نیاز بدان نکرده است. دو سال پیش، یکی از دانشگاههای بریتانیا، برای فارغ التحصیلی یک نفر ، در رشته ای به نام «بیتل شناسی» جشن گرفت( نام یگ گروه موزیک انقلابی و پر طرفدار). اگر سیاهه پر و پیمان رشته ها و گرایشهای تحصیلی موجود در دانشگاههای دنیا را ببینید، کاملا شگفت زده می شوید.
علاقه مندی ها (Bookmarks)