سلام دوست گرامی
در انجمن قانون این هست که شما تاپیک شخصی نباید بزنید
و برای ابراز احساسات و بروز دادن نظرات می توانید نظر خود را با شخص درمیان بگذارید
نه این که یک تاپیک ایجاد کنید
اینجوری تاپیک ها اسپم محسوب می شوند
چرا که خوانندگان وارد تاپیک شده و فقط یک سری صحبت هایی رو که به اونها مربوط نیست رو می خونن
این چندمین باره که این مورد رو مشاهده می کنم و گرنه مزاحمتون نمی شدم
و ازتون خواهش دارم که ضمن مطالعه دقیق قوانین سایت به اونها عمل نیز بکنید
با تشکر
ویرایش توسط Sa.n : 24th July 2013 در ساعت 01:30 PM
" برای آنکه در زندگی پخته شویم نباید هنگام عصبانیت از کوره در برویم "
با سلام خدمت جناب گندشمین...
شما فکر نمیکنید با ایجاد تاپیک های شخصی در فضای انجمنها و تاپیک اینچنینی شعور و شخصیت کاربران رو مورد حمله نظرات شخصی تون قرار دادید ؟؟؟؟؟؟
همونطور که دوستان به اطلاعتون رسوندند چنین اقداماتی مخالف مقررات و شئونات سایت محسوب و غیر اخلاقی هستند...
در ضمن شما با استفاده از عناوین غیر متعارف و بی ارتباط به موضوع تاپیک اقدام به ایجاد این تاپیک و نامگذاری کردید در حالیکه اصلا و ابدا چنین نیست موضوع ذهن مخاطب رو به اشتباه هدایت میکنه و محتوای تاپیک غیر قابل توجه و غیر فوری محسوب میشه...(توجه توجه خبر فوری)؟؟؟؟؟؟
شما اشاره به موضوعاتی دارید که کاملا شخصی و سلیقه ای هستند و ما اجازه نداریم به حریم شخصی دیگران تعرض و بی حرمتی کنیم همونطور که انتظار رعایت حرمت و احترام نسبت به خودمون داریم بایستی در خصوص احترام به دیگران هم اهتمام لازم رو در نظر داشته باشیم...
چراکه احترام به حقوق دیگران از وظایف و اصول فرهنگی هر انسان محسوب میشه...
با تشکر
ویرایش توسط Almas Parsi : 24th July 2013 در ساعت 01:18 PM
داداش گلم شما به امضای بقیه چیکار داری؟ هر کسی عقیده خودش رو داره.
مهم نیست که هزاران جمله از خودت طراوش کنی. مهم اینه که فقط به یک جمله حکیمانه عمل کنی. همین !
ویرایش توسط "مهدی" : 24th July 2013 در ساعت 01:30 PM
تو روحتو به من فروختی، لازمه بهت یادآوری کنم؟ یادته اون شبی رو که به خدا گفتی حاضری هر کاری بکنی تا یه قرار داد ضبط بگیری؟ تو نمی تونی یه روحو بکشی حتی اگه بخوای
با سلام و عرض ادب خدمت شما
جناب نظری فکر نمی کنید دارید یه خرده تند میرید؟؟؟؟!!! انسان از روزی که به دنیا میاد شیفته خوبی و کمال میشه و دوست داره یا به همون کمال دست پیدا کنه یا اون زیبایی و کمال رو در خودش به وجود بیاره اینکه یک نفری از یک جمله ای خوشش میاد هم جز همون زیبایی و کمال هست تا به حال هم کسی به دیگری نگفته که چرا دنبال فلان کمال و زیبایی و.. میری
ادم ها با این امضاهایی که به صورت نوشتاریه دارن عقاید و خصوصیات و ویژگی های اخلاقی خودشون رو نشون میدند مثل انتخاب اواتارشون !
ادم های زیادی هم وجود دارند که اخلاقیات و عقاید شبیه به هم دارند پس ممکنه انتخاب های شبیه به همی هم داشته باشند و من نمی تونم بگم که فلانی چرا از همون جمله ای خوشت اومده که من خوشم اومده یا چرا فلان عقیدت با من یکیه؟!!!
شما می تونستید به جای اینکه خرده بگیرید و بگید که چرا فلان امضاء رو که برای یه فرد دیگه است انتخاب کردید ،دوستان رو تشویق می کردید که می تونید از جمله هایی که افریده ی ذهن خودشون هست به عنوان امضاءانتخاب کنند می تونستید بگید اینطوری قشنگ ترو لطیف تره نه اینکه کل انتخاب یک فرد رو برای امضاء زیر سوال ببرید.
اینطوری هرکسی که دلش می خواست افریده ی قلم ذهنی خودش رو می نوشت و هرکسی هم که نمی خواست همون جمله ای رو میذاشت که به اعتقادات و سلیقه ی خودش نزدیک بود حتی اگر اون امضاء به قول شما جعل شده باشه!
با تشکر
ویرایش توسط ghalbeyakhi : 24th July 2013 در ساعت 01:25 PM
مرگ از زندگی پرسید:چرا من تلخم و تو حقیقت؟!
زندگی در جواب گفت :چون من دروغم و تو حقیقت!!
به نظر من این بحث هیچ فایده ای نداره
امضا هرکسی میتونه هرچیزی باشه
طبق قوانین سایت باشه کافیه
نشون دهنده ی هر حرفی از هر بزرگی باشه
اسمش امضاست وگرنه باید نفری یه گراف بزنیم زیر همه پست ها!
لطفا این تاپیک رو ببندید ممنون میشم
http://news.iranema.ir/ سامانه هوشمند جمع آوری و انتشار اخبار روز ایران
دوست عزیز سلام
شما که ایده پردازید چگونه میتوانید در محدوده قوانین به گسترش ایده های خود بپردازید ؟
اندیشیدن قانون ندارد یعنی محدودیت ندارد ( منظورم قانون شکنی نیست )
اندیشه آزاد است چون پرنده ای رها در کهکشان ذهن
وقتی اندیشه به بند کشیده شود دیگر اندیشه ، اندیشه نیست بلکه دیکته است
هیچ قانونی نمیتواند اندیشیدن رو محدود کند
اندیشیدن محور خلاقیت انسان است و منبع ایده پردازی
اندیشیدن ، نبضِ حیاتِ ذهن ماست
امضاهایی که دوام زندگی را تضمین میکنددستهایش از زیر تور سفید و در میان دستزدنهای فامیل برگهها را امضا میکرد. اول با قلمی که شبیه پر بود و خیلی بلند و سفید که توی فیلم عروسیشان زیبا باشد و بعد با یک خودکار معمولی که امضاها زودتر تمام شود.
صفحههایی را جلوی او و همسرش ورق میزدند و آنها فقط برق چشمهای یکدیگر را میدیدند و میخواستند که زودتر امضاها تمام شود تا آنها بتوانند از جایشان بلند شوند و به مراسم عروسیشان برسند.
دفترها را از جلویشان جمع کردند. محضردار در میان بدرقه پدرانشان رفت و آنها وارد زندگی مشترکشان شدند.
دختر هیچوقت نفهمید چه بلایی سر قبالهاش آمده است. فقط یادش میآمد که طبق رسومی آن را همراه با پارچه زیبایی خانواده همسرش به خانه پدرش بردند.
در تمام سالهای زندگیاش هیچوقت فکر نکرد که یکبار هم آن را از مادرش بگیرد و ببیند که چه چیزهایی را امضا کرده است.
هیچوقت از خودش نپرسید چرا باید آن دفترچه خانه مادرش باشد.
و حالا که بعد از ۱۰ سال شوهرش تصمیم گرفته بود که زندگی را پایان دهد و او فقط با یک چمدان به خانه پدری برگشته است، دفترچهای را میبیند که آن روز زیر برگههایش را امضا کرده و حالا میبیند که بر همان اساس حقهایی دارد که میتواند مطالبه کند.
● ارتباط قانونی
هیچ ازدواجی اگر در دفاتر رسمی به ثبت نرسد، رسمیت ندارد. این به آن معنا است که زوجها با مراجعه به دفاتر با سردفتری مواجه بشوند که تمام موارد را برایشان توضیح بدهد اما در چند درصد موارد ازدواج این اتفاق میافتد؟
دکتر صدرالدینی، جامعهشناس معتقد است که کمتر زوجی در بحبوحه ازدواجش به این فکر میافتد که آن دفترچه معروف را بخواند.
او میگوید: آنقدر که به تشریفات مراسم اهمیت داده میشود، به اصل ماجرا توجهی نمیشود.
عروس و داماد اگر در منزل مراسم عقدشان برگزار شود که در میان آن هیاهو کسی از سردفتر انتظار ندارد که برای آنها توضیح بدهد که چه چیزهایی را امضا میکنند.اگر در محضر هم باشد شتابزدگی اجرای مراسم این اجازه را نمیدهد.
در حالی که ازدواج با امضای آن برگهها و ثبت در دفترخانه رسمی تبدیل به یک قرارداد قانونی میشود و هر قرارداد قانونی قبل از امضا باید خوانده شود.
● حقوق تو!
«هرگاه طلاق بنا به درخواست زوجه نباشد و طبق تشخیص دادگاه تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوء اخلاق و رفتار وی نبود، زوج موظف است تا نصف دارایی موجود خود را که در ایام زناشویی با او به دست آورده یا معادل آن را طبق نظر دادگاه بلا عوض به زوجه منتقل نماید.»
این یکی از بندهای قباله ازدواج است که توانسته است زندگی مریم را نجات دهد.
او که همسرش بعد از ۵ سال به این دلیل که تصمیم گرفته بود با نامزد سابقش ازدواج کند میخواست مریم را طلاق بدهد، با مانع بزرگی مواجه شده بود.
مریم میگوید بعد از گریه و زاری که هیچ کاری برایم نکرد! به وکیل مراجعه کردم و او به من گفت که همسرت باید نیمی از اموالی را که با تو به دست آورده است، به تو بدهد و به این شکل همسرم مجبور بود که نیمی از مغازه و خانه را به نام من کند.
اما نکته مهم اینجاست که مریم نیازی به مراجعه به وکیل نداشت و اگر قبالهاش را که در چمدانی در خانه پدریاش نگهداری میشد میخواند، زودتر میفهمید که قانون چه حقوقی را برای او در نظر گرفته است.
سوگل رحمانی، وکیل که بیشتر روی پرونده خانوادگی کار میکند، معتقد است بسیاری از مشکلات به خاطر عدم آگاهی به حقوق طرفین است.
او معتقد است که در زمان ازدواج حقوق زیادی به زنها تعلق میگیرد که آنها از آن خبر ندارند.
رحمانی میگوید: اطلاع داشتن از حقوق طرفین فقط به درد طلاق گرفتن نمیخورد اما زوجها قباله را میبندند و وقتی باز میکنند که میخواهند طلاق بگیرند.
رحمانی میگوید که در بسیاری موارد همین که زوجها به یکدیگر حقوق و وظایفشان را گوشزد کنند جلوی بسیاری از اختلافات گرفته میشود.
او میگوید: وقتی مرد خانواده بداند که در صورت ندادن نفقه به مدت ۶ ماه همسرش میتواند تقاضای طلاق بکند، اهمیت موضوع را برای او روشن میکند و باعث میشود که به این موضوع فکر کند یا هنگامی که بداند در صورت اعتیادش قانون هیچ حقی برایش قائل نیست، با آگاهی از این امر مسلماً احتیاط بیشتری خواهد کرد.
رحمانی معتقد است که یکی از موارد آموزش قبل از ازدواج هم باید آموزشهای حقوقی باشد.
او میگوید: دختر و پسر باید بدانند که با ازدواج کردن به رابطهشان شکل قانونی میدهند و طرفین دارای حقوق و و ظایفی میشوند که قانون از آن حمایت میکند.
متاسفانه در بیشتر موارد ازدواج زوجها آنقدر درگیر مسائل عاطفی هستند که به این موارد توجه نمیکنند.
● من حق دارم تو نداری!
دختر میگفت شغلی که داری در شأن خانواده ما نیست و همسرش قبول نمیکرد. دختر میگفت قانون به من این حق را داده است که اگر شغلت به شأن خانواده ما نمیخورد از تو جدا شوم و همسرش میگفت کدام شأن؟
و هیچکدام از این دو نمیدانستند که بندی از قبالهای که امضا کردهاند و مربوط به اشتغال زوج است به چه معنا است.
اینها را دکتر ناصری مشاور خانواده میگوید.
او معتقد است که عدم آگاهی نسبت به حقوق زوجین باعث سوءتفاهمهای زیادی میشود که اختلافات جدی در پی دارد.
مطالعه سرسرانه و بیتوجهی به قانون باعث میشود که زوجین به اشتباه برای خود حقوقی قائل شوند که باعث بروز برخی مشکلات شود.
آنچه دکتر ناصری به آن اشاره دارد این است که به فرزندانمان آگاهی بدهیم.
او میگوید مورد مشاورهای داشته است که دختر بعد از ازدواج تصمیم میگیرد پاسپورت بگیرد و متوجه میشود که باید اجازه همسر داشته باشد و آنقدر شوکزده شده بود که فکر میکرد فریب خورده است، در حالی که همسرش هم از این قانون مطلع نبود!
به عقیده دکتر ناصری و دکتر صدرالدینی اینها به عدم آموزش و آگاهی برمیگردد که نتایج درخشانی در پی نخواهد داشت.
برگزاری کلاس آموزشی موارد حقوقی قبل از ازدواج هرچند به نظر یک کار غیررمانتیک در فضای عاطفی ازدواج به نظر میرسد، اما نگاهی دوراندیشانه به فردای زوجهای جوانی است که بالاخره این مرحله عاطفی را پشتسر میگذارند و باید وارد دنیای واقعی با قانون و مقررات خودش بشوند.
اینها را رحمانی میگوید که سالها است با پروندههای خانوادگی درگیر است و هنوز هم ریشه بسیاری از مشکلات خانوادگی را عدم آموزش صحیح میداند.
دخترها خوب است بدانند که میتوانند قبل از ازدواج شروطی را به این قباله ازدواج اضافه کنند. پسرها خوب است بدانند که با امضای این اوراق در برابر هر دادگاه و مرجعی خود را قانونی مسوول کردهاند.
● گفتند میخواهند قبل از روز عقد قباله را بخوانند.
هرچند که محضردار متعجب نگاهشان کرد اما آنها دفترچه سفید را گرفتند، روی صندلیهای محضر نشستند و آن را ورق زدند و خواندند. محضر خلوت بود و محضردار با حوصله برایشان چایی آورد و به سوالاتشان پاسخ داد.
به یکدیگر لبخند زدند با هم سر هر بند قانون شوخی کردند و مثال آوردند اما وقتی از پلههای محضر پایین آمدند آگاه بودند که فردا در میان دستزدنها و تبریکهای اطرافیانشان چه چیزهایی را برای دوام زندگیشان امضا میکنند.مریم یگانه روزنامه تهران امروز
اندیشیدن ، نبضِ حیاتِ ذهن ماست
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)