سلام علیکم
سلام عزیزم
حال شما ؟! چطوره احوال شما ؟!
خوبم مرسی قربان شما
کلاً سعی کردیم یه جور دیگه برای این صندلی سؤال طرح کنیم
اینا از دوست داشتن زیاده ها نسترن جون
شما لطف دارید عزیزم
سری سؤالات سرکاری :

1/ خب بذار با اسم قامیل شروع کنم ! قوانین بازی رو که بلدی :
یاد میگیرم
اسم از م :
مهرشاد
فامیل از ل :
لولایی
گل از گ :
گل رز
درخت از ت :
توت
ماشین از ن :
نیسان
غذا از غ :
غ ر م یعنی مرغ
رنگ از ر :
رنگ سفید
کشور از ک :
کانادا
شهر از ش :شهر تهران
شیراز
اشیاء از ا :
اره
اعضای بدن از ن :
نایژه
ماهی از ی :
یارماهی
پرنده از ه :
هدهد
خزنده از خ :
خروسی که پا نداره و میخزه تا غذا بخوره
دوزیست از د :
دارکوب که نصفه عمرش تو درخته
پستاندار از پ :
پلنگ
بی مهره از ب :
بی مهره مهربون
حشره از ح :
حشره مزاحم
نام کتاب از ب :
بر باله فرشته
نام آنتی ویروس از س :
سمانتیک
2/ ترین ها :
بزرگترین درخت :
سکویا
بزرگترین گل :
گلی در مکزیکه که اسمش یادم نیست
بزرگترین حیوون :
وال
بزرگترین برج :
میلاده خودمون رو عشقه
کوتوله ترین حیوون :
سگ کوچولو
کوتاه ترین درخت :
بنه
بدبو ترین گل :
گل مار
زیباترین ساختمان :
خودمون
برترین دانشگاه :
علم و صنعت
بهترین زبان :
فارسی
سخت ترین زبان :
فرانسه
قشنگ ترین زبان :
ترکی
درنده ترین حیوان :
گرگ
مرگ وارترین ورزش :
گاوبازی
بلندموترین جهان :
نمیدونم
پر فروش ترین آلبوم جهان :
فکر کنم جنیفر
پر فروش ترین کتاب جهان :
شاهنامه
پربیننده ترین فیلم جهان :
عمارت سراب
3/سیرابی دوست داری ؟! اگه نه ، اگه بهت 3 میلیارد تومن بدن حاضری سیرابی بخوری ؟!
اصلا آره با کمال میل
4/ اگه همین پول رو بهت بدن بگن باید باهاش یا منو بزنی یا آبجی ساغرو !!!! کدوم رو میزنی ؟!
هر دو تان رو نه شوخی کردم هیچکدام
5/ این روزا رو که میگم تو چه تاریخی قرار دارن :
روز درخت کاری
15 اسفند
روز جهاد کشاورزی
7آذر
روز کودک و تلویزیون
16 مهر
روز دختر
ولادت حضرت معصومه
روز خانواده
روز بيست و پنجم ماه ذى الحجّه
روز ملی شدن صنعت نفت
29اسفند
روز آتش نشانی
7مهر
روز جهانی ناشنوایان
8مهر30سپتامبر
روز جهانگردی
5مهر
روز پزشک
اول شهریور
6/ با این کلماتی که میگم سریع شعر بساز :
مادر
مادر، ای پــرواز نــــرم قـــاصدک
مادر، ای معنای عشق شاپرک
ای تـمام نـاله هـــایت بی صدا
مـــادر ای زیباترین شــعر خــدا
پدر
شعر ترکی برای پدرمنيم آتام سفره لى بير کيشييدى
ائل اليندن توتماق اوْنون ايشييدى
گؤزللرين آخره قالميشييدى
اوْننان سوْرا دؤنرگه لر دؤنوْبلر
محبّتين چيراخلارى سؤنوْبلر
ترجمه فارسی:
آن سفره هاى باز پدر ياد کردنى است
آن ياريش به ايل من انشا کردنى است
روحش به ياد نيکى او شاد کردنى است
وارونه گشت بعدِ پدر کار روزگار
خاموش شد چراغ محبت در اين ديار
خواهر
هرکس که ندارد به جهان نعمت خواهر * افسوس که تنها بود و بی کس و یاور
در موقع تنگی و بلا محنت و سختی * یک خواهر دلسوز به از یک صف لشکرهم رونق کاشانه و هم نعمت ورحمت * دلسوز برادر بود و حامی مادرخواهر اگر از درد و غم خویش صبور است * حاضر نبود خار رود پای برادرچون شمع شود آب و به اطراف دهد نور * پروانه صفت بر جگر خود زند آذردوران خوشی با پدرش هست چه کوته * کوتاه تر از عمر گل و میوه نوبرتحت قدم مادر اگر باغ بهشت است * از قول محمد(ص) تو بخوان ارزش مادردر روی زمین نزد پدر مثل ندارد * یک موی سرش با همه دنیاست برابرهر کس دل خواهر شکند رحم ندارد * بی رحم شفاعت نشود در صف محشراز بس که بها داده خدا بر زن و دختر * نازل شده در منزلتش سوره کوثرخواهی شوی آگاه ز دلسوزی خواهر * یادی تو ز زینب کن و شاهنشه بی سرهر لحظه کنم شکر به درگاه الهی * زیرا که خدا داده به من دختر و خواهر
شوهر
داد زن شوهر خود را پیغام / که چرا عرضه نداری الدنگ؟
جاریام رفته نشسته در قصر / بنده محبوس در این خانه تنگ
تو برایم نخریدی خودرو / پایم از پیاده رفتن شد لنگ
مردم از خانهنشینی ای مرد / تو بیا تا برویم سوی فرنگ
کاش میشد که تنم میکردم / پالتوی پوستی از جنس پلنگ
رنگ مویم دگر افتاد از مد / موی خود را بکنم باید رنگ
گر تو خواهی که طلاقت ندهم! / "باید این لحظه بیخوف و درنگ"
روی و پول فراوان آری / تا حرامت نکنم چند فشنگ
با نگاه غضبآلود و خشن / بر دل شوی خودش هی زد چنگ
شوهر ذلیل مادرمرده / نه بلآن جمله مردان را ننگ
هیبت شوهری از یاد ببرد / همچو ماهی که شود صید نهنگ
رفت و از غصه نشست و می خورد / شد ز می خوردن بسیار ملنگ
خیره از باده پی منقل رفت / شد هروئینی و آلوده بنگ
زن ظالم که بهانه میجست / سوی قاضی شد و سر داد آهنگ:
شوهر بنده که تریاکی هست / میزند سیلی و مشت و اردنگ
گر تو صادر نکنی حکم طلاق / میشوم کشته ضربات کلنگ
شوهر بنگی من تا اینجاست / شهد در کام حقیر است شرنگ
قاضی بیخبر و نا آگاه / خام یک مشت اراجیف جفنگ
به زن قصه طلاق اعطا کرد / شد زن قصه ما فاتح جنگ
خواست از محکمه بیرون آید / حکم قاضی به کفش چون نارنگ
از قضا خورد دم در به زمین / "واندکی سوده شد او را آرنگ"
"از زمین باز چو برخاست نمود / پی برداشتن حکم آهنگ"
از دل شوهر سابق ناگاه / آمد آهسته برون این آهنگ:
آه دشت ژن من یافت خراش / آه پای ژن من خورد به شنگ!
فاطیما
فاطیما خوشا تو و وصف سوالات تو هم خوبی و هم سوالات
داشته باش میام
علاقه مندی ها (Bookmarks)