آخ یادش بخیر اونموقع من پاسبخش بودم تا دیقه ی هشتاد دیدم هیچی نشد! نا امید شدم و رفتم به پاسدارا(سرمای شددددددید تهران!) سر بزنم وقتی وسط راه بودم واقعا سرد بود برگشتم یه 2-3تا پتو برا پاسدارا ببرم یهو دیدم بچه ها میگن 3 تا زدیم! عجب شبی بود!
در حد شورش های بلشویکی!
من واقعا زجه میزنم!! برا !استقلال! آخه به مافیا و تبانی آقای قلعه نویی(که مرحوم حجازی هم میگفتن) افتخار میکنن!!! یا شایدم به 6تا گلی که خوردن
شایدم چون 2بار به لیگ دسته 2و3 سقوط کردند!!![]()
علاقه مندی ها (Bookmarks)