سلام استاد
منم هستم
سلام استاد
منم هستم
ostad manam hazer . be dalayeli nemitunam farsi benevisam . mazerat . movaghate. dorost mishe. sistem ye irad koochulu peyda karde
استاد منم 100% هستم یعنی همش دنبال این بودم که یه کلاسی مثل این پیدا کنم واقعا ممنون
برگ وقتی از درخت افتاد که فکر کرد طلاست
بچه ها نوشته های این جلسه اماده است اما به دلیل کامل بالا نیومدن باکس ویرایش متن متاسفانه درهم تشریف داره. دیگه به بزرگی خودتون ببخشید و اگه عینکی هستید استفاده کنین چون چشم های شما اذیت خواهد شد. از همینجا به مدیران ارشدی که توانایی ویرایش نوشته های من را دارند تقاضا می کنم متن را یه ویرایش مختصری بکنند. با تشکر.
به نام خداچکیده: در این جلسه ابتدا به مواردی اشاره خواهد شد که با تکیه بر آن توانایی صحیح فکر کردن و مقاومت در مقابل تنبلی را پیش بگیرید. در آخر تکلیفی داده می شوند تا سطح فکری شما اندازه گرفته شود.
جلسه دوم درس اول
مقدمه ای بر ذهن
مقدمه:
اکثر شما عزیزان محترم تمایل به مخترع شدن یا محقق شدن دارید ولی خواسته بزرگ شما گسترده تر شدن افق دید شماست که در پس زمینه فکر خود بدنبالش می گردید. در این جلسه تکلیف شما این است که خودتون رو به چند خواسته محدود نکنید چون برای گسترش افق دید خود اولین قدم مهم کاهش وسواس بر روی اطلاعات ورودی به مغز شماست. یک واقعیت بزرگ که به آن رسیدم مستقل بودن تفکرات شما از مسائل روزمره است یعنی مغز شما در طول روز اطلاعاتی دریافت می کند و به مسائلی فکر می کند که شما بابت ترس از هنجار های جامعه سعی به جلوگیری از ادامه آن می کنین.
من نمی توانم این مسائل رو دسته بندی کنم چون واقعاً گسترده و بی پایان اند. به هر حال چالش انسان در این دنیا فکر کردن به نشانه ها و آیات خداست.
نتیجه قطعا مخرب است چرا که حجم بزرگی از فکر شما صرف فکر نکرده به مسائل به ظاهر بیهوده می شود و دچار احساس نارضایتی از خود می شوید. باور کنین که خدا وقتی انسان رو آفرید هیچ محدودیتی برای ذهن او قائل نشد. شما باید یاد بگیرید که پیش از مخترع و محقق شدن بی طرفی و قاضی نبودن رو تمرین کنین تا از ایجاد مانع در ذهن خود پرهیز کنین. چنین پیش نیازی برای گسترده تر شدن افق دید شما لازمه ولی مثل بالا کشیدن سم می مونه، چون جامعه ما پر از هنجار های بی اصل و نسب و افرادی با تعصب غیر قابل کنترل است، مانع بزرگی در مقابل شما می باشند. اولین چالش از همین جا شروع میشه چرا که نزدیک ترین آنها به شما در واقع خودتون هستید بدانید که هیچ دوستی ندارید. اینکه اسم پیش نیاز را روی این خواسته گذاشتم به این دلیل هست که با اجرای آن تازه آماده انجام کار های بعدی خواهید شد.
باید بدانید که نمی توانید جلوی مغز خود را بگیرید چون به اراده خداوند که خواستار رستگاری شماست، مغز شما تقریبا هیچ مانعی جهت فکر کردن ندارد. همانطور که گفته شد شما فقط می توانید عمدا مغز خود را تا حدودی اشغال کنین همین.
درس اول:
شما دشمن خود هستید و مسئول جهالت خود. شما بی رحمانه به مغز نازنین خودتون اتهام کم کاری می زنین در حالی که خود با کاهش حجم اطلاعات ورودی و محدود کردن فکر خود، جلوی کارکرد آن را می گیرید. برای شروع باید چند کار را به دقت انجام دهید.
1-یک جا بنشینید ، چشم های خود را ببندید ، برای انجام دادن یک کار تصمیم بگیرید و برنامه ریزی کنین اما کاری انجام ندید.
مثلا روی تخت بنشینید تصمیم بگیرید که میخواهید آشپز بشوید(اگر پسر هستید این تصمیم را بگیرید) و یا مثلا راننده تاکسی(برای دخترا). قطعا هنجار ها ، موانع و فرصت ها به شما هجوم خواهند آورد و چالش شما شروع می شود.
2- سعی کنین تمام موانع و فرصت هایی که به ذهن شما خطور می کند را دسته بندی کنین. باید موانع را با پشتکار از بین برده و بی رحمانه از فرصت ها جهت آسانتر شدن راه خود استفاده کنین. موانع به دو قسمت تقسیم می شوند. موانع طبیعی(میزان رفاه) و موانع انسانی(هر مشکلی انسانی "درونی و محیطی" که شما رو از هدف دور می کند).
به عنوان مثال برای یک پسر که تمایل به یادگیری آشپزی داره حداقل دو مانع طبیعی و سه مانع انسانی وجود دارد. موانع طبیعی نبود ابزار ها و منابع یادگیری مناسب است و موانع انسانی بی تجربه بودن در آشپزی ، تنبلی و وجود افرادی که شما را درک نمی کنند. در مورد مخترع شدن هم همین وضعیت وجود دارد.
3- این موانع و فرصت ها را بر اساس زمان لازم جهت حل آنها اولویت بندی کنین. موانع و فرصت های طبیعی زمان کمتری برای حل می خواهند و موانع انسانی وقت و پشتکار بیشتری با توجه به نوع آن نیاز دارند. اگر به درستی این کار را انجام داده باشید لیستی کامل از مشکلات خواهید داشت که به هیچ کجا نمی توانند فرار کنند.
در اولویت بندی به صورت کلی موانع و فرصت های طبیعی اولویت بالاتری دارند چرا که ثابت اند و در رفع یا استفاده از آنها یک برنامه ریزی کوچک کفایت می کند بنابراین هر کاری رو که می خواهید شروع کنین اول از همه وقت بزارید و این موانع و فرصت های طبیعی رو بشناسید و به خدمت بگیرید. موانع و فرصت های انسانی اولویت های زمانی پایین تری دارند چون در حل آنها باید مهارت های مختلفی را داشته باشید.
4-حال پس از آنکه تصمیم خود را گرفتید، زمان مواجهه شدن با هنجار ها و ناهنجار های جامعه است. به نظر میاد در این مواقع جامعه در مورد تصمیم شما قضاوت می کند و از شما می خواهد که مسئولیت کار خود را قبول کنین.
این یک مشکل بزرگ برای خیلی از ماست چرا که مثلا اگر کسی بخواهد که درس خواندن را کنار بگذارد جامعه آینده ای را در صورت موفق نشدن برای اون ترسیم می کند که میتواند به طرز کشنده ای ترسناک باشد. برعکس این مورد هم صادق است و بستگی به میزان بهنجار بودن آن تصمیم دارد. موارد کلی مانند رفاه اجتماعی ، شان اجتماعی و امنیت اجتماعی و غیره می تواند مورد توافق شما نباشد و تصمیم شما را سست کند. در این مواقع باز هم حق ایجاد محدودیت در اطلاعات ورودی به مغز خود را ندارید. اگر شواهدی وجود داشته باشد که واقعا اثبات کند شما نباید فلان کار را انجام دهید باید بپذیرید و از آن تبعیت کنین.
تمام مسائلی که در بالا گفته شد جهان شمول و همگانی است به همین دلیل اهمیت دارد چون مستقل از شرایط و افراد و اهداف می باشد. برای مخترع ، محقق ، ثروت مند و هر هدف دیگری که بخواهید به آنها برسید پایه ای ترین قدم ممکنه برای شروع همین چهار مورد بالاست. من با فکر فراوان سعی در مستقل سازی جملات کردم تا برای همه نخبگان سایت قابل انجام باشد.
تکالیف:
- می خواهم مخترع شوم. با توجه به موارد بالا . اطلاعات محیطی که با تکیه بر پنج حس خود تنها میزان قابلیت انجام شدن این موضوع را برای خود بسنجید.(از ارائه لیست خودداری کنین تنها بگید می توانید یا نه)
- میخواهم کشف جدیدی انجام دهم. با توجه به موارد بالا لیستی کامل از موانع و فرصت ها را تهیه و ارائه دهید.
- میخواهم دانشمندی بزرگ شوم. با توجه به موارد بالا لیستی از موانع و فرصت ها تهیه کنین و سپس تخمین بزنین که در جلسه بعد چه مطالبی ارئه داده خواهد شد.
حداقل یکی از این تکلیف ها را انجام دهید.
جلسه بعد ادامه همین درسه انشالله 3 روز بعد...
موفق و پیروز باشید.
ویرایش توسط عرفان سلیم زاده : 4th July 2013 در ساعت 09:05 AM
سلام آقا اجازه :
این خط خیلی ریزه ...خیلی سخت میشه خواند....
یه رفــــــــیق دارم ; "اسمش خــــــــداس" بحثــــــــسش از همه جداس تــــــــا اون پشتــــــمه بیخیال مخاطب خــــــــاص ...!
بچه ها یادتون باشه که این کلاس ها برای تربیت درون و برون شماست. به تمام نکات آن توجه کنین و انجامش دهید. منم همینجوری شروع کردم حرف الکی نمی زنم.
سلام ببخشید من یه سوال دارم الان من باید تصمیم بگیرم که راننده تاکسی بشم یا میتونم هر تصمیمی که گرفتم رو بهش فکر کنم
لطفا کمکم کنید یکم نسبت به بقیه کم تجربه ترم ولی میخوام از اموزه هاتون به نحو احسن استفاده کنم
برگ وقتی از درخت افتاد که فکر کرد طلاست
سلام استاد!منم به شاگردی قبول کن
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)