یارب به خدایی خداییت ، وانگه به کمال پادشاهیت
از عشق به غایتی رسانم ، کاو ماند اگر چه من نمانم
یارب به خدایی خداییت ، وانگه به کمال پادشاهیت
از عشق به غایتی رسانم ، کاو ماند اگر چه من نمانم
در آستانه مهر قلم ها گوش تیز می کنند تا در دفتر انتظار اینگونه دیکته کنند ، ابری نیست ، ماه پشت ابر نیست ، او آمد ، او در باران آمد ...![]()
یک نفر آمد صدایم کردو رفت /در قفس بودم راهایم کرد و رفت
" برای آنکه در زندگی پخته شویم نباید هنگام عصبانیت از کوره در برویم "
تویی بهانه ی آن ابر ها که می گریند
بیا که صاف شود این هوای بارانی
در آستانه مهر قلم ها گوش تیز می کنند تا در دفتر انتظار اینگونه دیکته کنند ، ابری نیست ، ماه پشت ابر نیست ، او آمد ، او در باران آمد ...![]()
یارا یارا گاهی ، دل ما را
به چراغ نگاهی روشن کن
" برای آنکه در زندگی پخته شویم نباید هنگام عصبانیت از کوره در برویم "
نذر كردم گر از اين غم بدر آيم روزي
تا در ميكده شادان و غزلخوان بروم![]()
منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن/منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن
لازم است گاهی در زندگی بعضی آدمها را گم کنید تا خودتان را پیدا کنید.
یارب مددی کن و ندایی بفرست
طوفان زده ام راه نجاتی بفرست![]()
در آستانه مهر قلم ها گوش تیز می کنند تا در دفتر انتظار اینگونه دیکته کنند ، ابری نیست ، ماه پشت ابر نیست ، او آمد ، او در باران آمد ...![]()
تو گر پیر صدساله ای یا جوان/بخند جون(دانا)به ریش جهان
لازم است گاهی در زندگی بعضی آدمها را گم کنید تا خودتان را پیدا کنید.
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)