ایام بیم نژند گشتم و هاژ کجا شد این همه دعوی کجاشد این همه ژاژ
ایام بیم نژند گشتم و هاژ کجا شد این همه دعوی کجاشد این همه ژاژ
ژغ ژغ دندان او دل می شکست جان شیران جمله سید می شد ز دست
" برای آنکه در زندگی پخته شویم نباید هنگام عصبانیت از کوره در برویم "
مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هردم / جرس فریاد میدارد که بر بندید مهمل ها
" برای آنکه در زندگی پخته شویم نباید هنگام عصبانیت از کوره در برویم "
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل مارا به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارارا
الایا ایها ساقی ادرک سن فناول ها / که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها
" برای آنکه در زندگی پخته شویم نباید هنگام عصبانیت از کوره در برویم "
آن خبیث از شیخ میلاژید ژاژ کز نگز باشد همیشه عقل کاژ![]()
ژولیده پسر به راه می رفت / مو و سر وی به چاه می رفت
" برای آنکه در زندگی پخته شویم نباید هنگام عصبانیت از کوره در برویم "
تشنه لب کشته شود در لب شط از چ گناه آن که سیراب کند از لب کوثر تشنه
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)