ظاهرا شما نميخواهيد بحث اين تاپيك متعادل بمونه.
تغييريك سلسله حكومتي كار كم اهميتي درتاريخ يك كشور نيست.
من متعجم وقتي روي كاراومدن اين قاطرچي سفارت با تاثيرمستقيم انگليسيها بوده چطور مابايدباوركنيم كه شيخ خزعل بعنوان اهرم ديگه انگليسها يك مخالف رسمي اين رضاي ميرپنج هست؟
من متعجم كه شما روند پيشرفت اجتماعي و فرهنگي وعلمي كشور رو فقط مرتبط با عملكرد دوران اين فرد ميدونيدوبه سلسله فعاليتهاي انجام شده در قبل اين دوران بي توجهيد؟يعني اگر اين فرد شاه نميشد ما درروندتاريخي هيچوقت صاحب دانشگاه و سيستم جديدمالياتي وبانكي و...نميشديم؟
من متعجم كه ارتش مثلا منظم اين شاه قدرقدرت چرا نتونست مانع از ورود و اشغال شمال وجنوب كشور توسط نيروهاي نظامي روس وانگليس بشه؟
من متعجم كه نگهداشتن حكومت چقدربراي اين فرد بي اهميت وساده بدست آمده بود كه با يك تشر تاج وتختشو ول كرد و حاضربه تبعيد در غربت شد؟
تاريخ بخونيد وتحليل بكنيد.وبلاگهاي درپيت تاريخ واقعي رو ننوشتند.







پاسخ با نقل قول


علاقه مندی ها (Bookmarks)