دقت کردید زندگی واقعا چقدر پستی و بلندی داره؟
من خودم فکر می کنم گاهی زندگی چقدر شیرینه
اما بعضی اوقات واقعا پیش خودم فکر می کنم الان توی سراشیبی زندگی هستم
همیشه آدم نباید خوشحال باشه
می دونید اگر هر روز برای ما اتفاقات شیرین و خوب و خوشایند بیوفته واقعا خسته کننده میشه
اما واقعا هم اگر تلخی زندگی نبود ما شیرینی ش رو می فهمیدیم ؟
خب قطعا نه ولی به نظر من اگر بیایم بهتر نگاه کنیم تلخی های زندگی هم میتونه شیرین باشه به جای خودش
حالا از این همه فلسفیات که بگذریم میرسیم به امروز که من فردا امتحان اجتماعی دارم
و الان هم دارم هذیون میگم
با این که اجتماعی واقعا درس شیرین و جذابیه و در عین حال دوست داشتنی اما خسته کنندس
اما در کل بگذریم
ببخشید که این همه پر حرفی کردم آخه من اگر حرف نزنم نمی تونم زندگی کنم حتما باید حرف بزنم و مغز دیگران رو تا با مته سوراخ نکنم ول کن نیستم
امروز هم چون زیاد آدم پیدا نکردم در خانواده که برایشان سخنرانی های گوهر بار بکنم
اومدم اینجا که با خانواده دوم خودم بچه های نخبگان جوان صحبت کنم
در هر صورت من واقعا عذر می خوام قول میدم دیگه زیاد صحبت نکنم







پاسخ با نقل قول


علاقه مندی ها (Bookmarks)