سلام دوست گرامی
به خاطر اینکه بهشون نزدیک بشم با صفاتی که پدرشون توصیف کردن
میخوام ولی نه میتونم نه میشه مثلا چند روز به زور خودمو کنترل کردم ولی ایشون بهم زنگ زدن (استادم) و جویای حالم شدن و بعد از چند روز اومدن مغازه ی پدرم و از نزدیک منو دیدین و درباره مریضی خانمشون با من صحبت کردن.یا مثلان درباره خانوادشون با من صحبت میکنن.به خدا قسم دیگه یه جورایی دارم 40 میشم
علاقه مندی ها (Bookmarks)