خوب اصل این موضوع مورد انتقاده
خاستگاری ووصلت یا خانواده هایی هستند که سالها همدیگرو میشناسن(مسلما دختر وپسر از خیلی وقتها پیش همدیگرو به عنوان یک مورد برای ازدواج زیر نظر میگیرند شاید هم در این راستا حرفهاییم زده باشند)
یا اینکه دو خانواده ای هستند که به واسطه هایی آشنا شده اند ویا شناختشون شاید به چند ساعت برسه(این چند ساعت هم تنها با آرمانهای یک زندگی ایده آل رااز خود بروز میدهند نه حقیقت لازم را)
در باره مورد اول معمولا ازدواجهای موفقی پیش روست چرا که دو طرف بدون این پیش فرض ازدواج و مورد پسند قرار گرفتن از سوی طرف مقابل حقیقت شخصیت خویش را در رفتارشون به نمایش میزارند .باوجود این مطمئنا فقط سوالات خیلی خاص میماند واینکه دوطرف قدرت تشخیص میزان صداقت در کلام مقابل راباتوجه به شناخت قبلی دارند
اما نوع دوم که معمولا بالاترین درصد جامعه آماری طلاق کشور (اعم از طلاق عاطفی وطلاق حقوقی)راتشکیل میدهند حماقت محض میکنند کهصرف چند ساعت آشنایی ویا صحبت های طولانی با هم ازدواج میکنند زیرا ازسویی در این حال خود واقعی از خود نشان نمیدهند واز سوی دیگر بین صحبت ها تا عمل در متن زندگی فاصله بسیار است
پیشنهاد من آشنایی ورفت وآمد خانوادگی (به بهانه های مختلف غیر از ازدواج است) وحتی مسافرت کوتاه هم بهترین راه میتواند باشد
ودر دنیای پیچیده امروز مورد مناسب برای یک عمر زندگی عاشقانه نه تنها باچند سوال بلکه با آشنایی سطحی کوتاه مدت هم راه مناسبی نیست.





پاسخ با نقل قول


علاقه مندی ها (Bookmarks)