فکر کنید شما اصلا نمینویسید بلکه روی کاغذ حرف میزنید. هیچ وقت وقتی با دوستی صمیمی دارید حرف میزنید، لکنت میگیرید؟ آن قدر حرف میزنید تا منظورتان را به بهترین و زیباترین نحو به او برسانید.
هر چه بیشتر روی کاغذ حرف بزنید (بدون مکث و تامل برای قضاوت یا نقد) شانس بیشتری برای یک کار با ارزش دارید. بعد میتوانید برگردید و آن را اصلاح و ویرایش کنید. اما بعد از انکه نکتهی اصلی کلامتان را یافتید.
کار شما مثل معدنکاوی است که به سختی تلاش میکند و به طور منظم شن و ماسهها را وارسی میکند تا از میان آنها برقِ یک ذرهی کوچک طلا را ببیند.
تمرین:کاغذ و قلمی بردارید، یا پشت کامپیوتر بنشینید و به مدت دو دقیقه روی آن فقط حرف بزنید. هر چه در سر دارید. قرار نیست شاهکار باشد یا حتی اصلا معنایی داشته باشد. کاری که باید انجام دهید این است که به سادگی هر چه تمامتر روی کاغذ حرف بزنید. خود را رها سازید بدون این که هیچ گونه انتظاری نسبت به نتیجهی نهایی داشته باشید. به حرف زدن ادامه دهید و ببینید چگونه شما را با خودش میبرد.
به خاطر داشته باشید به کارتان به عنوان نوشته فکر نکنید. آنها را حرفهای روی کاغذ بدانید. بعدا به اندازهی کافی وقت برای نگرانی بابت «نوشتن» دارید.
علاقه مندی ها (Bookmarks)