دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

[.:Neda:.]

امروز هم من بودم با کلی استرس...

صبح اصلا نمیتونستم بیدار شم!!
ــ نمیخوام برم مدرسه..... امتحانو چیکار کنم!! زمین شناسی

امروز خوشبختانه مدیرمون یه مشاور اورده بود تو مدرسه مون... کلی مشاوره ی درسی داد... کلی هم مفید بود برام... ( مشوق من توی امتحانات نهایی )
البته کلی بهش خندیدیم!!! اومده سر کلاس میگه من کامران هستم ، یک جلسه مشاوره ی درسی داریم باهم و...
منم تو دلم میگم وااااا یعنی چی که من کامران هستم؟؟ !!!
بعد تازه فهمیدیم فامیلیش کامرانه!!!

امروز امتحان زمین رو خراب کردم....

92/2/3

[سونای]

کل دیشب و امروز بعد از ظهر از سرما لای پتو نشستم پشت پنجره و بارون نگاه میگردم به درختا و گلایی که چشاشونو بسته بودنو صورتشون رو گرفته بودن سمت اسمون..... خیلی زیبا بود............خیلی............... فقط حیف که یاد یکی از دوستام میفتادم بعد ناراحت میشدم.... کشاورزی میکنه و احتمال میدادم که الان توی زمین باشه.... نگران بودم که سردش نشه......... همین بارون بهونه شد کلی از خاطراتمون رو زیرو رو کنم..... و بعدشم به خودم خندیدم....که اون الان مدتهااااااااااااااااااااا ااست خبری ازم نگرفته...شایدم منو یادش رفته......ولی من انقدددددددددددددددددددر نگرانش بودم................
دنیاست دیگه... شایدم سرش شلوغه..... خدایا هرجا هست سلامت نگهش دار............آمین

[مهندس نوجوان]

فردا امتحان داریم
آسونه و اصلا نخوندمش
ولی پس فردا و پس پس فردا و ... (تا آخر این هفته و اون هفته) رو چیکار کنم
بدبختی داره می باره ها

[yas-90]

مامانم خیلی دوست دارم خیلی زیاد
قلبم از دوست داشتنت لبریزه

نمیدونم چرا با تکرار این جملات راحت که نمیشم هیچ حتی در حضورش هم دلتنگی رو حس میکنم

[right.kimber]

این روزای خیلی حساس منه، ممکنه تا چند دقیقه دیگه وارد فاز دوم بزرگترین پروژه عمرم بشم، ممکنه تا یک روز دیگه و یا ممکنه تا چند روز دیگه (چون نمیدونم دقیقا کی و 100 البته بستگی مستقیم به فاز اول پروژه داره در نتیجه باید منتظر نتیجه فاز اول باشم)
زودی برمیگردم

[farshadghasemi]

دیروز مرحله 2 نجوم دادم و خیلی نگرانم که قبول میشم یا نه دعا کنین که قبول شم.

[مهندس نوجوان]

دیروز مرحله 2 نجوم دادم و خیلی نگرانم که قبول میشم یا نه دعا کنین که قبول شم.

ایشالله

[رضوس]

سلام به همه دوستتان
نگاه نکنید دقیقا تتان
من نیستم اینجا چه سوت و کوره
صفحه نیمه اختصاصی داشتنم صفا میده هاآآآ
میخواین تعطیلش کنیم؟؟؟؟؟؟
والا چی عرض کنم
بعد از یه ماه اومدم سایت دیدم اینقد طرفدارا زیاد بودن گفتم نیام دیگه
چه کاریه شاید یکی این نام کاربریو بخواد من مزاحمش باشم
چقد حال میده آدم سره جلسه امتحان بشینه بلد باشه جواب نده بلند بشه بیاد
خیلی فاز میده
داغ یه عشق قدیم و از این حرفا خواستم بگم پشیمون شدم
دوستان اگه فضای سرور سایت رو گرفتم ببخشید من برم به بدبختیام برسم بیام
کاری ندارید؟؟؟؟؟
داشته باشینم نگید چون من که انجام نمیدم

[mamadshumakher]

سلام.و باز هم سلام.آآااااااااه که نمیدانم احساس های لطیفم را چگونه بیان کنم بیخیال.خودمونی راحت تره.سلام دوستای گلم.چقد دلم براتون تنگ شده.میدونم دلتون واسم تنگ نشده اما من خیلی مشتاقم برگردم پیشتون

[رضوس]

من عاشق شهرمم
یا اونقد گرمه که احساس زنده ذغال شدن بهت دست میده
یا اینقد سردت میشه که مجبوری بری زیر پتو وگرنه منجمد میشی
خداییش تو کدوم شهر همچین چیزی هست در یک لحظه؟؟؟؟؟
یعنی وقعا کجای جهان در کمتر از یک دقیقه ممکنه همچنین اتفاقی بیافته؟؟؟؟؟