(توجه: مطالعهی این مطلب برای کودکان زیر ۱۳ سال و افراد حساس توصیه نمیشود)مسخ شدن (metamorphism) یا دگرپیکری (skin walking)، مبحث متداولی در اسطورهشناسی، فولکلور، و داستان های علمی تخیلی و فانتزی میباشد. به عبارت کلیتر، دگرپیکری زمانی صورت میپذیرد که یک موجود توانایی دگرگون کردن شکل ظاهری خود را داشته باشد. این دگرگونی ممکن است بسته به این که موجود مورد نظر نفرین یا طلسم شده یا خیر، غیرارادی باشد یا ارادی. موجودی که توانایی دگرپیکری داشته باشد میتواند انسانها را فریب دهد، آن ها را شکار کند و بکشد. در برخی فولکلورها، وقتی موجود دگرپیکر تغییر شکل یافت، به مرور زمان برگشتن به حالت اولیه برایش دشوارتر میشود.۱۰) کومیهو (Kumiho)کومیهو موجودی است که در داستان های شفاهی و افسانههای کره متجلی میشود. بر اساس این افسانهها، روباهی که هزار سال عمر میکند، به یک کوهیمو مبدل میگردد. کوهیمو که شکل اصلی آن بر اساس برخی روایات روباهی با نُه دم است، میتواند به هر شکلی دربیاید، از جمله دختری زیبا برای فریب مردان. افسانهها میگویند اگرچه کوهیمو میتواند شکل خود را تغییر دهد، اما همیشه حالتی روباه-گونه دارد؛ ظاهرش عوض میشود اما ماهیتش نه. معروف است که کوهیمو علاقه دارد به شکل عروس در مراسم عروسی دربیاید. حتی مادر عروس نیز متوجه تفاوتها نمیشود. هرچند اغلب روایت شده است که کوهیمو هنگام دگرپیکری به شکل زنان درمیآید، اما ممکن است به مرد جوانی که زنان را برای ادامهی نسل خود فریب میدهد نیز تبدیل شود. اگرچه گفته میشود که آن ها توانایی تبدیل شدن به شکلها دیگر را دارند، اما ماهیت حقیقی یک کوهیمو به شدت توسط خود کوهیموها پاسداری میشود. در برخی افسانهها هم عنوان شده که این تغییر شکلها غیرارادی هستند.
۹) ناگ (Nāga)
فولکلور هندی از ناگ حکایت میکند: ماری که گاه میتواند شکل انسان به خود بگیرد. یک ناگ به شکل انسان درآمد تا بتواند راهب شود؛ بودا نپذیرفت، اما به او یاد داد که چگونه پس از مرگ به شکل یک انسان از نو زاده شود. ناگها اکسیر زندگانی و جاودانگی را نیز در اختیار دارند. در برخی مناطق جنوب هند، مردم برای آن ها احترام فراوانی قائل میشوند زیرا بر این باورند که ناگها برای ستایشکنندگان خود باروری و کامیابی به ارمغان میآورند.
۹) تنگو (Tengu)
تنگوها گروهی از موجودات فراطبیعی هستند که در فولکلور، هنر، تئاتر، و ادبیات ژاپن یافت میشوند. اگرچه آنان نام خود را از یک روح پلید چینی سگ-گونه (تیانگو) به عاریت گرفتهاند، اما از همان ابتدا این باور وجود داشته که تنگوها به شکل پرندگان شکاری ظاهر میشوند، و به طور سنتی با ویژگیهای انسان و پرنده به تصویر کشیده شده اند. بر اساس افسانهها، آنان هنگامی که به شکل انسان درمیآیند میتوانند بینی انسانهای دیگر را بزرگ یا کوچک کنند و وقتی به شکل پرنده درمیآیند قدرت ایجاد بادهای مهیب را دارا هستند. گفته میشود آن ها گوشتخوارند و بیشتر اوقات این میل آنان شدت مییابد و حتی آدم خوار میشوند. تنگو صدایی همچون طوفان دارد و هرجا که فرود بیاید با خود جنگ به همراه میآورد.
۷) لسُویک (Lesovic)
لسویک یا لشی (Leshy) یک روح جنگلی مذکر در اسطورهشناسی اسلاوی میباشد. گفته میشود او میتواند به هر شکلی دربیاید، از حیوان گرفته تا گیاه. لسویک هنگامی که به شکل انسان درمیآید، همانند یک دهقان عادی به نظر میرسد، با این تفاوت که چشمانش برق میزنند و کفشهایش را بر عکس به پا کرده است. در برخی از داستانها، او به شکل یک قارچ بزرگ سخنگو سر راه مسافران قرار میگیرد. لشی معمولاً به صورت یک مرد بلند قد ظاهر میشود، اما میتواند به هر اندازهای که بخواهد دربیاید. مثلاً وقتی در چمنزارهای وسیع قدم میزند به اندازهی یک پر کاه کوچک شود و در جنگل به اندازهی یک درخت قد بکشد. موها و ریش لشی از سبزه و تاک زنده است، و گاهی او را همراه با دم، سُم، و شاخ به تصویر میکشند. پوستش سفید و رنگ پریده است و با چشمان سبز روشنش در تضاد آشکاری است. لشی پیوند نزدیکی با گرگ های خاکستری دارد، و گاهی همراه خرسها نیز رویت میگردد. او فرمانروای جنگل است و برای نشان دادن این موضوع، همیشه یک چماق با خود حمل میکند.
۶) خون آشام (Vampire)
خونآشامها موجوداتی اسطورهای یا فولکلرویک هستند که چه زنده باشند و چه از قبر برخواسته باشند، با تغذیه از عصارهی هستی موجودات زنده (معمولاً به شکل خون) روزگار میگذرانند. ارائهی یک تعریف از خونآشامها به دلیل افسانههای گوناگون مرتبط با آنها کار دشواری است. به طور کلی آنها اهریمنانی هستند که خون میمکند، بدنشان دچار تورم است، و رنگ پوستی سرخ، بنفش یا تیره دارند؛ این ویژگیها معمولاً به پس از نوشیدن خون مربوط میشوند. وقتی خون آشام ها در کفن یا تابوت خود باشند، آثار خون در اطراف دهان و بینی آنان قابل ملاحظه است و چشم چپشان نیز همواره باز میباشد. خون آشام را میتوان ملبس به کفنی که با آن دفن شده مشاهده کرد، و دندان ها، موها، و ناخنهای او ممکن است اندکی رشد کرده باشند، اما به طور کلی داشتن دندانهای نیش بلند از ویژگیهای اصلی آنان محسوب نمیشود. خون آشامها قادر به تغییر شکل هستند و هنگام احساس خطر برای فرار کردن به خفاش تبدیل میشوند.
۵) جوروگومو (Jorōgumo)
جوروگومو موجودی است در فولکلور ژاپن. بر اساس افسانه ها، جوروگومو عنکبوتی است که میتواند به شکل یک زن اغواگر ظاهر شود. در داستان ها، زنی زیبا مردی را فریب میدهد، او را به کلبهی خود میبرد و برایش بیوا (Biwa- نوعی ساز ژاپنی از خانوادهی عود) مینوازد. وقتی مرد مجذوب صدای ساز میشود، جوروگومو در اطرافش تارهای ابریشمین میتند و سپس او را میخورد. افسانهها میگویند اگر عنکبوتی ۴۰۰ ساله شود، نیروهای جادویی پیدا میکند. گاهی جوروگومو پیرامون آبشارها به شکل زنی زیبا ظاهر میشود و از مردان میخواهد با او ازدواج کنند، یا شکل زنی جوان با یک نوزاد در آغوش (که احتمالاً تخمهای عنکبوت است) را به خود میگیرد، و سپس پاهای شکار خود را با تارهای عنکبوتی میبندد، او را به زمین میاندازد و به درون آب میکشد.
۴) آل (Ala)
آل موجودی است افسانه ای که در فولکلور بلغارستان، مقدونیه، و صربستان پدیدار میگردد. آل ممکن است به شکل باد سیاه، موجودی عظیم با شکل نامشخص، هیولایی مارگونه یا انسانگونه با دهان بزرگ، اژدهای مونث، کلاغ سیاه و غیره ظاهر شود. آلها اهریمنان هوای نامساعد هستند و هدف اصلیشان به راه انداختن طوفان تگرگ است – تولید ابرهای طوفانزا در مسیر مزارع، تاکستانها، یا بستانها برای نابود کردن محصولات، یا غارت و به یغما بردن آن ها. آلها که به شدت حریص هستند، علاقهی خاصی به خوردن بچهها دارند، اما حرص و آز آنان تنها محدود به زمین نیست. بر اساس برخی باورها آن ها سعی میکنند ماه و خورشید را بخورند و به این ترتیب موجب ماه گرفتگی و خورشیدگرفتگی میشوند؛ اگر روزی یک آل موفق به انجام این کار شود، آن روز پایان جهان خواهد بود.
۳) گربه سان نما (Ailuranthrope)
گربه سان نماها (که معمولاً گربینه نامیده میشوند) موجوداتی برآمده از فولکلور، داستان های فانتزی و ترسناک، و علوم غریبه هستند که مانند گرگ نماها تغییر شکل میدهند اما به جای گرگ، به موجودی تبدیل میشوند که از خانوادهی گربه سانان است، مانند گربههای خانگی، ببر، شیر، پلنگ، سیاه گوش، گربهسانهای کاملاً فانتزی و غیره. معمولاً یک گربه سان نما تنها میتواند به یک گربه سان خاص تبدیل شود نه به گونههای مختلف، و هر نوع خاص گربه سان نما با اصطلاح مختص به گونهی خود نامیده میشود مثلاً «ببرینه». واژهی «گربینه» در اواخر سدهی ۱۹ توسط فولکلوریست ها به وجود آمد، و در افسانه های زمان های پیش از آن وجود نداشت. گربینهها در فولکلور تمام قارهها به جز قطب جنوب و اقیانوسیه یافت میشوند و معمولاً بسته به گربهسانهای وحشی ساکن هر منطقه شکل میگیرند.
۲) آسوانگ و مانانانگال (Aswang and Manananggal)
آسوانگ موجودی افسانهای در فولکلور فیلیپین است. «آسوانگها» ترکیبی از خون آشام و جادوگر بوده، و تقریباً همیشه زن هستند. گاهی آسوانگ اصطلاحی کلی است که به انواع گوناگونی از هیولاها اطلاق میگردد. به طور کلی، آنها دگرپیکرانی هستند که روزها به شکل انسان و شب ها به شکل سگ، خوک، خفاش، گربه، مار و غیره درمیآیند. اما گونهی معروف آسوانگها، مانانانگال است، موجودی خاص که به شکل هیولایی بالدار توصیف شده و وقتی دور است بالهایش را با صدای بلند، و وقتی نزدیکتر است بالهایش را به آرامی به هم میزند. اما متداولترین تعریف اولیه برای مانانانگالها این است که آن ها بال-بال (Bal-Bal) هستند. بال-بال پس از خوردن جسد، ساقههای درخت موز را به جای آن قرار میدهد. بسیاری از آسوانگها به جنین انسان علاقه دارند و پیش از پیشرفت دانش و پزشکی، به عنوان دلایل سقط جنین و دیگر بیماریهای مربوط به وضع حمل شمرده میشدند.
۱) گرگینه (Lycanthrope)
گرگ نما (werewolf) که به گرگینه نیز معروف است، انسانی اساطیری یا فولکلرویک است که به صورت ارادی، یا بر اثر گازگرفتگی یا خراش یک گرگنمای دیگر، توانایی تبدیل شدن به گرگ یا موجودی گرگ-گونه و انساننما را دارد. این تغییر شکل معمولاً با ظهور ماه کامل در ارتباط است. گرگنماها معمولاً با قدرت و حواس فرا-انسانی، که بسیار فراتر از قدرت و حواس انسانها و گرگهاست، توصیف میگردند. گرگ نما اصولاً شخصیتی اروپایی ست، هرچند افسانه ی آن در طول زمان در سراسر جهان پراکنده شده است. دگرپیکران مشابه گرگ نمایان در داستانهای سراسر جهان، به ویژه افسانه های سرخپوستان، متداول هستند، هرچند در بیشتر آن ها شامل شکل های حیوانی غیر گرگ میشوند.
آیا میدانید؟
گرگینگی بالینی (Clinical lycanthropy یا خود-ددانگاری) یک سندروم نادر روانی است که منجر میشود شخص بیمار تصور کند به شکل یک حیوان درآمده یا این که یک حیوان است. نام این بیماری از افسانه ی گرگ نما گرفته شده که طبق آن انسان به گرگ تبدیل میشود. اصطلاحات پزشکی زوانتروپی (zoanthropy) و تریانتروپی (therianthropy) نیز گاهی برای اطلاق به توهم فردی که به طور کلی گمان میکند به یک حیوان تبدیل شده و نه اختصاصاً به گرگ، به کار میروند. بیمار در لحظات هوشیاری و سلامتی، یا با به خاطر آوردن گذشته عنوان میکند که احساس میکرده یک حیوان است و مانند حیوان رفتار میکرده، مثلاً زوزه میکشیده و چهار دست و پا به اطراف میخزیده است.
منبع زبان اصلی: smashinglists.com
علاقه مندی ها (Bookmarks)