دوست دارم از خوشحالی جیغ بزنم..................امانمیشه...
امروز با اینکه چنتا امتحان داشتم حیلی عالی دادم.............. از امتحان ریاضی راضی بودم........واسه اولین بار امسال بیستو از ریاضی گرفتم.........
ولی دیشب خیلی شب بدی رو پشت سر گذاشتم.ساعت 12 رفتم تو رختخوابم ولی حداقل دوساعت بیدار بودم......هرچی تلاش میکردم،خوابم نمیبرد....از استرس امتحانام داشت قلبم میومد تو دهنم...جدی جدی...ولی بجاش یه دل درد وحشتناکی گرفتم....
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ خ صبح اینقده ساعت هشدارم زنگ خوررررررررررررررررررررررر رد....همه بیدار شدن بودم،به جز من...
مصاحبه ی مدرسه ی جدیدمو خیلی خوب دادم.....خیلی از مدرسه ی جدیدم راضی هستم.....حیاط بزرگی داره و حداقل یهدونه درخت داره...
ولی از این مدرسم متنفرم.....شبیه زندان میمونه...دور تادور دیواراش نرده هست....حتی یه نیمکت واسه نشستن نداره،باید رو زمین بشینیم....روی زمینشم که حتی یه علف در نیومده...شبیه کشتار گاهه!!
ایشاا...سال دیگه تو یه مدرسه جدید...![]()
علاقه مندی ها (Bookmarks)