این کتاب که برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۱۹۳۷ میباشد را یکی از بزرگترین رمانهای قرن دانستهاند. بررسی دقیق و موشکافانه وقایع فرانسه پیش از جنگ جهانی جلد سوم و چهارم کتاب را تا حد یک سند تاریخی ارزشمند جلوه میکنند. اکثر اشخاصی که نامشان در جلد هفتم کتاب (تابستان ۱۹۱۴) آمدهاست اشخاص حقیقی میباشند.
روژه مارتن دوگار خود در مراسم دریافت جایزه نوبل میگوید: ((رمان نویس واقعی کسی است که میخواهد همواره در شناخت انسان پیش تر برود و در هریک از شخصیتهایی که میآفریند زندگی فردی را آشکار کند، یعنی نشان دهد که هر موجود انسانی نمونه ایست که هرگز تکرار نخواهد شد. اگر اثر رمان نویس بخت جاودانگی داشته باشد به یمن کمیت و کیفیت زندگیهای منحصر به فردی است که توانستهاست به صحنه بیاورد. ولی این به تنهایی کافی نیست. رمان نویس باید زندگی کلی را نیز حس کند، باید اثرش نشان دهنده جهان بینی خاص او باشد. هر یک از آفریدههای زمان نویس واقعی همواره بیش و کم در اندیشه هستی و ماورای هستی است و شرح زندگانی هریک از این موجودات، بیش از آنکه تحقیقی درباره انسان باشد، پرسش اضطراب آمیزی درباره معنای زندگی است.))
بدون شک نویسنده همانگونه که در بالا ذکر میکند رمان خانواده تیبو را در دو جبهه یاد شده به ظرافت و مهارت پیش میبرد. نخست زندگی شخصی خانواده تیبو، از بزرگ خاندان یعنی اسکار تیبو و سپس فرزند اول او یعنی آنتوان و به طور گسترده زندگی شخصی قهرمان داستان یعنی ژاک تیبو. در رویکردی دیگر دوگار وقایع اروپای قبل از جنگ اول جهانی و اروپای درگیر جنگ را به شکلی حیرت آور از نظر استاد تاریخی نقل میکند. اشراف نویسنده به وقایع رخدادهای اروپا و شناختن افراد دولتی و حزبی و حتی ژورنالیستی بسیار گستردهاست. هنر دوگار آنجا نمایان میشود که او این دو جبهه را با هم میآمیزد.
ممکن است طرفداران ((رمان نو)) به این رمان بی اعتنایی کنند و آن را در سبک رمانهای نوشته شده به شیوه کهنه بدانند اما این نکته نباید از نظر پنهان بماند که د آغاز رمان نویسی مدرن دو راه بیشتر پیش پای رمان نویس نبودهاست: یکی راه تالستوی و دیگری راه داستایوفسکی. اولی راه تصویر نمودن دنیا به شیوه رئالیستی و حقیقی و دوم تصویر کردن دنیا از منظر چشم درون و جدال آن با واقعیتهای دنیای خارج. دوگار آشکارا به راه تالستوی رفتهاست.
هوشنگ گلشیری در اظهار نظر راجع به این رمان میگوید:
کتاب به دست نشسته پشت میزی یا لم داده توی صندلی راحتی، یکی از زیباترین مناظر جهان است. صفحه به صفحه میخوانیم و ورق میزنیم، فارغ از چند و چون این زندگی روزمره و به دور از صداهای گوش خراش این جهان، در زندگانی موجود در کتاب غرق میشویم و چون سر بر میآوریم خود را و جهان را بهتر و عمیقتر شناختهایم. خانواده تیبو اثر روژه مارتن دوگار به ترجمه ابوالحسن نجفی لذتی چنین را فراهم میکند. ماهی و اگر به خست ورق بزنید، چند ماهی خلوتتان را پر خواهد کرد و جاصل شاید این باشد که با زندگانی خانوادهای در آغاز این قرن آشنا شوید و با این قرن که ما در پایان آنیم. راستی زیباست وقتی پشت میزی مینشینید و یا در صندلی راحتی لم میدهید و کتابی را صفحه به صفحه ورق میزنید، به ویژه اگر کتابی باشد مثل خانواده تیبو که اگر فقط چند صفحه از آن را بخوانید، با دریغ زمین خواهید گذاشت و فردا در این التهاب خواهید بود که کی باز به دستش میگیرید و ورق میزنید.
نظر شخصی: این رمان فوق العاده است؛ گلشیری مختصرا و شیوا درباب جذابیت و بزرگی داستان سخن گفته و من اضافه کنم که زمانی که خواندن دو جلد اول رو بپایان رسوندم، در اشتیاق ادامه رمان و درانتظار دو مجلدی که قرار بود بدستم برسه لحظه شماری می کردم. توصیفات بی نظیر و درخشان اثر در کنار مفاهیمی که از سیاست های روز شخصیت ها و با کارکردی نه محدود به زمان رخدادش (همانند رمان بزرگ 1984) خواننده رو شدیدا درگیر و منقلب می کنه. حتماً این رمان رو به همگی دوستان عزیزم توصیه می کنم.
نویسنده: روژه مارتن دوگار
برگرداننده: ابوالحسن نجفی
ناشر: انتشارات نیلوفر
محل نشر: تهران
چاپ: چهارم، نخستین چاپ: ۱۳۶۸، آخرین چاپ: ۱۳۷۹
شمارگان: ۳۰۰۰
شابک: ISBN 964-448-069-4(دوره)
زبان فرانسه
تعداد جلد ۴






پاسخ با نقل قول


علاقه مندی ها (Bookmarks)