روزی که تو باشی و بخواهی برایت حرف بزنم!
 این روزها که هنوز نیستـنت را به هوای دوباره داشتنت 
ثانیه شماری میکنم .. 
 
ساکتم .. حرف نمیزنم. 
 نه که چیزی برای گفتن نباشد . . . نه! 
 به این سکوت پیله کرده ام . . . 
نه که ندانم چه بگویم . . . نـــه!! 
 
این روزها من از همیشه پر تر از حرفــم! 
از همیشه بیشتر گفتنی ها دارم . . . 
 
ولی من ماندم و یک عـــــــالمه ناگفته هایِ ناشنیده .. 
 حرفهایم را جمع میکنم میگذارمشان گوشه ای روشن،
 
میان دلــــــم! 
 
میگذارمشان یک گوشه ی دلم و آنها را هر روز گردگیری میکنم 
و یادشان می اُفتم و 
  خلاصه آنقدر نگهداریشان میکنم . . . 
 
 تا روزی که تو بیایی !.!.! 
 
 روزی که تو باشی و بخواهی برایت حرف بزنم! 
 
 تا وقتی برمیگردی اتاقم پر از دوست داشتنی های تو باشد...
                        
                    
علاقه مندی ها (Bookmarks)