صفحه ی 25 از قرآن کریم شامل آیات 258 تا 264 از سوره ی البقرة
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
أَلَمْ تَرَ إِلَي الَّذِي حَآجَّ إِبْرَٰهِۦمَ فِي رَبِّهِۦٓ أَنْ ءَاتَيٰهُ اللَّهُ الْمُلْكَ إِذْ قَالَ إِبْرَٰهِۦمُ رَبِّيَ الَّذِي يُحْيِ وَيُمِيتُ قَالَ أَنَا۠ أُحْيِ وَأُمِيتُ قَالَ إِبْرَٰهِۦمُ فَإِنَّ اللَّهَ يَأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّٰلِمِينَ(258)
آيا از [حالِ] آن كس كه چون خدا به او پادشاهي داده بود ]و بدان مي نازيد، و[ با ابراهيم دربارة پروردگارش محاجّه ]مي[ كرد، خبر نيافتي؟ آنگاه كه ابراهيم گفت: «پروردگار من همان كسي است كه زنده مي كند و مي ميراند.» گفت: «من ]هم[ زنده مي كنم و ]هم[ مي ميرانم.» ابراهيم گفت: « خدا ]ي من[ خورشيد را از خاور بر مي آورد، تو آن را از باختر برآور.» پس آن كس كه كفر ورزيده بود مبهوت ماند. و خداوند قوم ستمكار را هدايت نمي كند(258)
أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَيٰ قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَيٰ عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّيٰ يُحْيِ هَٰذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِا۟ئَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَل لَّبِثْتَ مِا۟ئَةَ عَامٍ فَانظُرْ إِلَيٰ طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَانظُرْ إِلَيٰ حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ ءَايَةً لِّلنَّاسِ وَانظُرْ إِلَي الْعِظَامِ كَيْفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَيٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ(259)
يا چون آن كس كه به شهري كه بامهايش يكسر فرو ريخته بود، عبور كرد؛ ]با خود مي[ گفت: «چگونه خداوند، (اهل) اين ]ويرانكده[ را پس از مرگشان زنده مي كند؟». پس خداوند، او را ]به مدت[ صد سال مي ميراند. آنگاه او را برانگيخت، ]و به او[ گفت: «چقدر درنگ كردي؟» گفت: «يك روز يا پاره اي از روز را درنگ كردم.» گفت: « ]نه[ بلكه صد سال درنگ كردي، به خوراك و نوشيدني خود بنگر ]كه طعم و رنگ آن[ تغيير نكرده است، و به درازگوش خود نگاه كن ]كه چگونه متلاشي شده است. اين ماجرا براي آن است كه هم به تو پاسخ گوييم[ و هم تو را ]در مورد معاد[ نشانه اي براي مردم قرار دهيم. و به ]اين[ استخوان ها بنگر، چگونه آنها را برداشته به هم پيوند مي دهيم؛ سپس گوشت بر آن مي پوشانيم.» پس هنگامي كه ]چگونگيِ زنده ساختن مرده[ براي او آشكار شد، گفت: « ]اكنون[ مي دانم كه خداوند بر هر چيزي تواناست.»(259)
وَإِذْ قَالَ إِبْرَٰهِۦمُ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِ الْمَوْتَيٰ قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِن قَالَ بَلَيٰ وَلَٰكِن لِّيَطْمَئِنَّ قَلْبِي قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِّنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَيٰ كُلِّ جَبَلٍ مِّنْهُنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْيًا وَاعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ(260)
و ]ياد كن[ آنگاه كه ابراهيم گفت: «پروردگارا، به من نشان ده؛ چگونه مردگان را زنده مي كني؟» فرمود: «مگر ايمان نياورده اي؟» گفت: «چرا، ولي تا دلم آرامش يابد.» فرمود: «پس، چهار پرنده برگير؛ و آنها را پيش خود، ريز ريز گردان؛ سپس بر هر كوهي پاره اي از آنها را قرار ده؛ آنگاه آنها را فراخوان، شتابان به سوي تو مي آيند، و بدان كه خداوند توانا و حكيم است.»(260)
مَّثَلُ الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَٰلَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنۢبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنۢبُلَةٍ مِّا۟ئَةُ حَبَّةٍ وَاللَّهُ يُضَٰعِفُ لِمَن يَشَآءُ وَاللَّهُ وَٰسِعٌ عَلِيمٌ(261)
مَثَل ]صدقاتِ[ كساني كه اموالِ خود را در راه خدا انفاق مي كنند همانند دانه اي است كه هفت خوشه بروياند كه در هر خوشه اي صد دانه باشد؛ و خداوند براي هر كس كه بخواهد ]آن را[ چند برابر مي كند، و خداوند گشايشگر داناست(261)
الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَٰلَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ لَا يُتْبِعُونَ مَآ أَنفَقُوا۟ مَنًّا وَلَآ أَذًي لَّهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ(262)
كساني كه اموال خود را در راه خدا انفاق مي كنند، سپس در پي آنچه انفاق كرده اند، منت و آزاري روا نمي دارند، پاداش آنان برايشان نزد پروردگارشان ]محفوظ[ است، و بيمي بر آنان نيست و اندوهگين نمي شوند(262)
۞ قَوْلٌ مَّعْرُوفٌ وَمَغْفِرَةٌ خَيْرٌ مِّن صَدَقَةٍ يَتْبَعُهَآ أَذًي وَاللَّهُ غَنِيٌّ حَلِيمٌ(263)
گفتاري پسنديده ]در برابر نيازمندان[ و گذشت ]از اصرار و تنديِ آنان[ بهتر از صدقه اي است كه آزاري به دنبال آن باشد، و خداوند بي نياز بردبار است(263)
يَٰٓأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ لَا تُبْطِلُوا۟ صَدَقَٰتِكُم بِالْمَنِّ وَالْأَذَيٰ كَالَّذِي يُنفِقُ مَالَهُ رِئَآءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْءَاخِرِ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَيْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْدًا لَّا يَقْدِرُونَ عَلَيٰ شَيْءٍ مِّمَّا كَسَبُوا۟ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَٰفِرِينَ(264)
اي كساني كه ايمان آورده ايد، صدقه هاي خود را با منت و آزار، باطل مكنيد، مانند كسي كه مالش را براي خودنمايي به مردم، انفاق مي كند و به خدا و روز بازپسين ايمان ندارند. پس مَثَلِ او همچون مَثَلِ سنگ خارايي است كه بر روي آن، خاكي ]نشسته[ است، و رگباري به آن رسيده و آن ]سنگ[ را سخت و صاف بر جاي نهاده است. آنان ]=رياكاران[ نيز از آنچه به دست آورده اند، بهره اي نمي برند؛ و خداوند، گروه كافران را هدايت نمي كند(264)
صدق الله العلي العظيم





پاسخ با نقل قول


علاقه مندی ها (Bookmarks)