چرا میدونه. دانستن خدا نشان از اجبار ما نیست.خدا بنا به پروردگار و عالم بودن می داند ما چقد تلاش خواهیم کرد. آیا ما راه درست را انتخاب خواهیم کرد یانه؟یا از اختیارمون چطور استفاده خواهیم کرد.
شما اگه از یه چیزی آگاه باشین نشان از اینه که اون چیز رو شما اجبار کردین؟ نه. آگاه بودن نشانۀ اجبار نیست بلکه آگاه بودن لازمۀ برنامه ریزی دقیق است. اگه خدا از اعمال ما آگاه نبود نمی توانست این دنیا را اداره کند و جهان به طور حتم با اعمال بندگان که اگه برنامه ریزی نشود بی نظمی همه جا را می گیرد نابود میشد.پس آگاهی و برنامه ریزی یه مقولۀ دیگرو جدا از اختیار انسان است.
مثلا بر فرض بنده قصد انجام کاری رو دارم و خدا میدونه که آن کار رو انجام خواهم داد کار بنده یقینن فقط به خودم مربوط نمیشه بلکه تأثیرش در جامعه انعکاس خواهد داشت و از آنجایی که بنده اختیار تام ندارم و فقط در اعمال اختیار دارم باید جلوی آن اتفاقاتی را که بخاطر عمل من به سر بندگانی که اعمال درستی دارند می آید را گرفت تا عدالت هم رعایت شود و خدا طبق این آگاهی برنامه ریزی دنیا را انجام می دهد درحالی که اعمال بنده رو در محدودۀ اختیاری که داده آزاد گذاشته و با آگاهی از اعمال بندگان برنامه ریزی کرده است و به بنده اجباری با این آگاهیش تحمیل نکرده است.
البته این مثال جامعی نیست و مثالهای بشر هیچ گاه جامع نبوده و فقط مثالهای خدا جامع هستند.
ویرایش توسط عبدالله91 : 8th March 2013 در ساعت 01:33 AM
الهی؛ تشنگی ام را در کسب علم و عملم را در آنچه رضایت توست قرار بده.
آمین
سلام
معلومه اختیار!!! اما نه آزادی مطلق. اینم یه شعر از مولانا:
آن یکی میرفت بالای درخت *** میفشاند او میوه را دزدانه سخت
صاحب باغ آمد و گفت ای دنی*** از خدا شرمت بگو چه میکنی
گفت از باغ خدا بندهٔ خدا *** می خورد خرما که حق کردش عطا
عامیانه چه ملامت میکنی *** بخل بر خوان خداوند غنی
گفت ای ایبک بیاور آن رسن *** تا بگویم من جواب بوالحسن
پس ببستش سخت آن دم بر درخت *** میزد او بر پشت و ساقش چوب سخت
گفت آخر از خدا شرمی بدار *** میکشی این بیگنه را زار زار
گفت از چوب خدا این بندهاش *** میزند بر پشت دیگر بنده اش
چوب حق و پشت و پهلو آن او *** من غلام و آلت فرمان او
گفت توبه کردم از جبر ای عیار *** اختیارست اختیارست اختیار
ویرایش توسط masihnabizadeh : 7th March 2013 در ساعت 11:02 PM
دیگه بحث داره تخیلی میشه!
راستش این موضوع چند سالی میشه ذهنه منو درگیر کرده.ولی اخرین نتیجه ای که گرفتم این بود که نباید به جبری یا اختیاری بودن بشر فک کرد چون به احتمال خیلللللللللی زیاد جواب منطقی پیدا نمیکنی.بهتر بگم از قوه ی تخیل انسان خارجه.
کسی که به پشتکار خود ایمان داشته باشد برای شانس ارزشی قائل نیست.
داداش مختار بودن بشر قطعی است فقط باید دلیل منطقی براش پیدا کنی چون اگه بشر مختار نبود اینقدر برای فردای خودش برنامه ریزی نمیکرد
منطورتون از اینکه "خودش خودش رو نقض میکنه" چیه؟اختیار تام در اعمال داشتن درسته اما ایا انتخاب خانواده یا مذهبی که بر اون زاده شدیم یعنی عمل ما؟ما قبل از اینکه به عالم دنیا بیایم در عوالم قبلی زندگی کردیم و الان به دنیا رسیدیم، برخی بر این باورند که بعضی اموری که ما اونها رو اجباری میبینیم مثل همین مذهب برمیگرده به روزگاری که در عوالم قبل گذروندیم،خداوند در ایه 172 سوره مبارکه اعراف می فرماید:"أَلَسْتَ بِرَبِّكُمْ قَالُواْ بَلَى( که من پروردگار شما نیستم؟ همه گفتند بلی )" پس خداوند در عالم ذر به تعبیری با ما اتمام حجت کرده و ما نمیتونیم بابت اعمال غلطمون هیچ چیز رو بهونه کنیم.
ببینید برخی علما یکسال تموم تلاش می کردن تا باطنشون رو روشن نگه دارن و از محرمات پرهیز می کردن تا بتونن شب قدر رو درک کنن، بنابراین انسان ها به میزانی که در یک سال تلاش کردن که این ناشی از اختیار اونها است شب قدر رو درک می کنن و میتونن ازش بهره بگیرن و به نتایج بهتری برسن،مثلا ما دو نوع مرگ داریم:اجل حتمی و اجل معلق،میشه با دعا و صدقه بلا رو رفع کرد و اجل معلق رو به تاخیر انداخت اما اجل حتمی رو نه در شب قدر هم بر حسب همین دعا ها اجل معلق تعیین میشه.
آیتالله سبحانی می فرمایند: رقم خوردن سرنوشت انسان در شب قدر منافاتی با اختیار انسان ندارد و تقدیر الهی تابع آمادگی و استعداد انسان است.
منظورتون از اینکه "خودش خودش رو نقض میکنه" چیه؟اختیار تام در اعمال داشتن درسته اما ایا انتخاب خانواده یا مذهبی که بر اون زاده شدیم یعنی عمل ما؟ما قبل از اینکه به عالم دنیا بیایم در عوالم قبلی زندگی کردیم و الان به دنیا رسیدیم، برخی بر این باورند که بعضی اموری که ما اونها رو اجباری میبینیم مثل همین مذهب برمیگرده به روزگاری که در عوالم قبل گذروندیم،خداوند در ایه 172 سوره مبارکه اعراف می فرماید:"أَلَسْتَ بِرَبِّكُمْ قَالُواْ بَلَى( که من پروردگار شما نیستم؟ همه گفتند بلی )" پس خداوند در عالم ذر به تعبیری با ما اتمام حجت کرده و ما نمیتونیم بابت اعمال غلطمون هیچ چیز رو بهونه کنیم.
خانواده و اینجور چیزا انتخابی نیستن چون نبودیم که انتخاب کنیم و اون بودن ما در الست با الان مافرق داره و اونجا به این شکل نبودیم و اختیار با بودن تعریف میشود. و خانواده و اینجور چیزا جزو اعمال ما نیستن یعنی از فعل ما خارج هستند و ما نسبت به اینجور مسائل که از فعل واعمال ما خارج بودند اختیاری نداریم اما بعد از به دنیا آمدن{بودن} میتوانیم به خانواده و مذهب دلخواهمون برسیم و این قسمت مربوط به عمل و فعل ما میشه و پس برا این هم جواب پس میدیم .بشر محدود چطور می تواند آزادی نامحدود داشته باشد؟اصلا آیا آزادی کامل مگه ممکنه که وجود داشته باشه؟ آزادی کامل خودشو نقض میکنه.آزادی کامل میگه وجود من غیر ممکنه. وقتی که من آزادی کامل داشته باشم پس باید همه آزادی کامل داشته باشند،درسته؟ این غیر ممکن نیست؟مثلا بنده دلم بخواد نصف شب بلند بشم و سرو صدا راه بیندازم و یه شهر رو به آشوب بکشم اون وقت آزادی دیگران نقض نمیشه؟ خب اونوقت آزادی کامل دیگران چی میشه؟ خب میان بنده رو ساکت میکنن و باز آزادی کامل بنده نقض میشه چون دوس دارم سرو صدا کنم یا آدم بکشم یا از دیوار کسی بالا برم یا بزنم شیشه بشکنم. خب این اجازه ها رو نمیدن اگه بدن آزادی تام خودشون محدود میشه.برا همین آزادی کامل خودش میگه من وجود ندارم بلکه محدود هستم
الهی؛ تشنگی ام را در کسب علم و عملم را در آنچه رضایت توست قرار بده.
آمین
فکر کنم در شب قدر هم سرنوشت حتمی انسان صرفا بدست خدا نوشته نمیشه بلکه سرنوشت به دست خود انسان رقم میخوره چون این شب خیلی مقدس است می توان از این شب استفاده کرد تا بلکه به کمک آن از اعمالی که در آینده احتمال دارد از نادانی و جهالت ما سرچشمه میگیرد جلوگیری کرد اینجا هم خود انسان می خواهد جلوگیری کند یعنی با اختیاری که دارد میخواهد قبل از وقوع اتفاقاتی که از عملش سرچشمه می گیرد جلوگیری کند و این همان آینده نگری است نه اینکه خدا بگه بیایید سرنوشتتون رو من بنویسم {اگه اینجوری هم بود اختیاری بود چون خدا میگه با اختیارتون بیاورید تا بهترین سرنوشت را بنویسم نگفته چه بیارید چه نیارید اجبارا اونی را مینویسم که عشقم کشیده و شما مجبور به اجرای آن هستید}.خود بشر از این شب بخاطر مقدس و مبارک بودنش استفاده میکنه تا با اختیارش برا آینده اش برنامه ریزی کند.
از دید دیگه هم میشه نگاه کرد یعنی چون خدا عالم است و می داند که ماها در طول سال چه کارهایی را انجام خواهیم داد. طبق آگاهی خدا از اون اعمال میگن که رقم خورده؛ یعنی همان افعال اختیاری خودمان در یک سال آینده ،که خدا از آنها در شب قدر آگاه است و این همان سرنوشتمان در آینده است که از افعال اختیاری ما سرچشمه گرفته است. البته میشود با برنامه ریزی شب قدر جلوی وقایع بد را گرفت که این هم اختیاری است پس شب قدر هم اختیار اندر اختیار است یا همان{إمّا شاکرا إمّاشکورا}
ویرایش توسط عبدالله91 : 8th March 2013 در ساعت 04:29 PM
الهی؛ تشنگی ام را در کسب علم و عملم را در آنچه رضایت توست قرار بده.
آمین
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)