وَلَا تَجْعَلُوا۟ اللَّهَ عُرْضَةً لِّأَيْمَٰنِكُمْ أَن تَبَرُّوا۟ وَتَتَّقُوا۟ وَتُصْلِحُوا۟ بَيْنَ النَّاسِ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ(224)
لَّا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِيٓ أَيْمَٰنِكُمْ وَلَٰكِن يُؤَاخِذُكُم بِمَا كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ(225)
در شأن نزول این دو آیه نقل شده که میان داماد و دختر یکی از یاران پیامبر(ص) به نام «عبدالله بن رَواحة» اختلافی روی داد. او سوگند یاد کرد که برای اصلاح کار آنها هیچ گونه دخالتی نکند و در این راه گامی برندارد.این دو آیه نازل شد و این گونه سوگند ها را ممنوع و بی اساس شمرد.
از آیۀ 224 استفاده می شود که قسم خوردن - به ویژه به خدا - کار پسندیده ای نیست. بر اساس این دو آیه و روایات معصوم(ع) که ذیل آن آمده است، سوگند در دو مورد ارزش حقوقی ندارد و معتبر نیست:
1- انسان قسم بخورد که کار واجب یا مستحبی را ترک کند یا کار حرامی را انجام دهد. در این صورت، سوگند او بی ارزش است و عمل نکردن به آن قسم اشکال ندارد.
از مولا امام صادق(ع) نقل شده است:«هنگامی که از تو خواسته شد بین دو نفر را آشتی دهی، نگو من قسم خورده ام که این کار را نکنم»
2- قسم هایی که بدون توجه و نیت قلبی و از روی عصبانیت از چیزی یا اکراه و اجبار دیگران انجام می شود و شخص به مفهوم حقیقی قسم توجهی ندارد.
ازمولا امام صادق(ع) روایت شده:
«سوگند لغو این است که کسی بگوید«نه به خدا» و «بله به خدا» بدون اینکه بخواهد عهدی ببندد.»
اگر قسم در غیر این دو مورد بود و شخص حقیقتا قسم خورد، واجب است که بر سوگند خود بماند و اگر قسم را بشکند، علاوه بر مجازات اخروی، کفاره نیز بر او واجب می گردد. در روایتی از مولا امام صادق(ع) دربارۀ قسم دروغ آمده است:« کسی که قسمی بخورد و بداند که دروغ می گوید، در حقیقت با خدا جنگیده است.»
طبق آیۀ 89 سورۀ مائده، کفارۀ شکستن سوگند، غذا دادن به ده مسکین یا لباس پوشاندن بر ده نفر نیازمند یا آزاد کردن یک برده است.{اکنون که برده وجود ندارد، باید یکی از دو کار اول را انجام دهد.}
برگرفته از تفسیر نمونه و المیزان
علاقه مندی ها (Bookmarks)