شاهدبازی و هوسرانی و... (35) (36) (37) (38)
یک نمونه:
جامی در نفحات الانفس:روزی خدمت مولانا شمس الدین از مولانا شاهدی التماس کرد. مولانا حرم[همسر!] خود را دست گرفته در میان آورد. فرمود که:"او خواهر جانی من است. نازنین پسری می خواهم" فی الحال فرزند خود سلطان ولد را پیش آورد.فرمود که:"وی فرزند من است. حالیا اگر قدری شراب دست می داد ذوقی می کردیم. "مولانا بیرون آمد و سبویی از محلۀ جهودان پر کرده بیاورد. مولانا شمس الدین فرمود که: "من قوت و سعت و مشرب مولانا را امتحان می کردم از هرچه گویند زیادت است".»(38)
شگفت اینکه ملای رومی کتاب خود را که مشحون از سخنان رکیک و خرافات و مدح ظالمان و کافران و عقاید باطله و.. است با کمال جسارت همسنگ با کتاب هدایت الهی قرآن می داند و دربارۀ کتاب خود می گوید: (به دیباچۀ دفتر اول مراجعه کنید)
برای پی بردن به بدعتهای ایشان به آدرسهای زیر مراجعه کنید
(39) و (40)
البته ایشان معتقدند که بدعت های ایشان مساوی با فرمایشات علیهم السلام است و می گویند:
«بدعت اولیای حق، به مثابت سنت انبیای کرام است!»(41)
از زبان فرزند مولانا شرح حال پدر را بخوانید(42)
یا سخن عجیب مولوی دربارۀ سماع: (43)
یا سخن عجیب شمس که سماع را مثه نماز یومیه و روزۀ ماه مبارک رمضان دانسته اند(44)
علاقه مندی ها (Bookmarks)