مولوی در ابراز خصومت و دشمنی با مکتب تشیع تا آنجا پیش می رود که ... مثلا در حدیث مشهور و مورد اتفاق که پیامبر(ص) فرمودند: « مثال اهل بیت من مانند کشتی نوح است که هر کس سوار شود نجات یابد و هرکس تخلف کند هلاک شود»
که ده ها دانشمند بزرگ اهل سنت آن را نقل نموده، حکم به صحت آن داده اند.(8) و مغرضان در آن دست برده، به جای «اهل بیت» ، «اصحاب» را قرار داده اند!مولوی نیز روش آنان را برگزیده، گوید:
«بهر این فرمود پیغمبر که من
همچو کشتیم به طوفان زمن
ما و اصحابیم چون کشتی نوح
هرکه دست اندر زند یابد فتوح»(9)
به راستی چه کسانی چنین تحریفهایی را می پسندند و نقل می کنند؟ آیا مولوی این مقدار از دانش کم بهره بود که چنین مسائل ساده ای را نداند؟ یا مقام اصحاب را بسی بلندمرتبه و آنان را معصوم از خطا و گناه می دانست که مطابق حدیث مجعول گفت:
«گفت پیغمبر که اصحابی نجوم
رهروان را شمع و شیطان را رجوم»(10)
«در پی خورشید آن مه دوان
و آن صحابه در پیش چون اختران
ماه می گوید که اصحابی نجوم
للسری قدوه و للطاغی رجوم»(11)
«هادی راهست یار اندر قدوم
مصطفی زین گفت اصحابی نجوم»(12)
«گفت پیغمبر که در بحر هموم
در دلالت دان تو یاران را نجوم»(13)
ویا:
«مقتبس شو زود چون یابی نجوم
گفت پیغمبر که اصحابی نجوم»(14)






پاسخ با نقل قول


علاقه مندی ها (Bookmarks)