بد اقبالی را نوشتنداز روز اَزل بر دل منآهخوشا به حال اشجاربینندبهار را اندر خَزانخوشا به حال ارغَوانآیدش یوم الصافی بعد از کجاویخوشابه حال تو ای موجودِ کوچکوارهی و پر زنی در اوجاز پسِ خوابِ ابریشمیخوشا به حالِ بخاری کهغلت زند بر دیده ای گزازیاوج گیرد و شود ترنمی بهاریآهبد به حالِ منبد به حالِ دلی کهنه بهارنه پرواز در اوجنه ترنمِ بهاریاز آن خودش کرد روزگاریبد اقبالی را نوشتنداز روزِ ازل بر دلِ من
علاقه مندی ها (Bookmarks)