صفحه 7 از قرآن کریم شامل آیات 64 تا 78 سوره ی بقره
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
ثُمَّ تَوَلَّيْتُم مِّنۢ بَعْدِ ذَٰلِكَ فَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَكُنتُم مِّنَ الْخَٰسِرِينَ(64)
سپس شما بعد از آن [پيمان] رويگردان شديد و اگر فضل خدا و رحمت او بر شما نبود مسلما از زيانكاران بوديد(64)
وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِينَ اعْتَدَوْا۟ مِنكُمْ فِي السَّبْتِ فَقُلْنَا لَهُمْ كُونُوا۟ قِرَدَةً خَٰسِِٔينَ(65)
و كساني از شما را كه در روز شنبه [از فرمان خدا] تجاوز كردند نيك شناختيد پس ايشان را گفتيم بوزينگاني طردشده باشيد(65)
فَجَعَلْنَٰهَا نَكَٰلًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهَا وَمَا خَلْفَهَا وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِينَ(66)
و ما آن [عقوبت] را براي حاضران و [نسلهاي] پس از آن عبرتي و براي پرهيزگاران پندي قرار داديم(66)
وَإِذْ قَالَ مُوسَيٰ لِقَوْمِهِۦٓ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تَذْبَحُوا۟ بَقَرَةً قَالُوٓا۟ أَتَتَّخِذُنَا هُزُوًا قَالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجَٰهِلِينَ(67)
و هنگامي كه موسي به قوم خود گفت خدا به شما فرمان مي دهد كه ماده گاوي را سر ببريد گفتند آيا ما را به ريشخند مي گيري گفت پناه مي برم به خدا كه [مبادا] از جاهلان باشم(67)
قَالُوا۟ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا هِيَ قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لَّا فَارِضٌ وَلَا بِكْرٌ عَوَانٌۢ بَيْنَ ذَٰلِكَ فَافْعَلُوا۟ مَا تُؤْمَرُونَ(68)
گفتند پروردگارت را براي ما بخوان تا بر ما روشن سازد كه آن چگونه [گاوي] است گفت وي مي فرمايد آن ماده گاوي است نه پير و نه خردسال [بلكه] ميانسالي است بين اين دو پس آنچه را [بدان] ماموريد به جاي آريد(68)
قَالُوا۟ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا لَوْنُهَا قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ صَفْرَآءُ فَاقِعٌ لَّوْنُهَا تَسُرُّ النَّٰظِرِينَ(69)
گفتند از پروردگارت بخواه تا بر ما روشن كند كه رنگش چگونه است گفت وي مي فرمايد آن ماده گاوي است زرد يكدست و خالص كه رنگش بينندگان را شاد مي كند(69)
قَالُوا۟ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا هِيَ إِنَّ الْبَقَرَ تَشَٰبَهَ عَلَيْنَا وَإِنَّآ إِن شَآءَ اللَّهُ لَمُهْتَدُونَ(70)
گفتند از پروردگارت بخواه تا بر ما روشن گرداند كه آن چگونه [گاوي] باشد زيرا [چگونگي] اين ماده گاو بر ما مشتبه شده و[لي با توضيحات بيشتر تو] ما ان شاء الله حتما دايت خواهيم شد(70)
قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لَّا ذَلُولٌ تُثِيرُ الْأَرْضَ وَلَا تَسْقِي الْحَرْثَ مُسَلَّمَةٌ لَّا شِيَةَ فِيهَا قَالُوا۟ الَْٰٔنَ جِئْتَ بِالْحَقِّ فَذَبَحُوهَا وَمَا كَادُوا۟ يَفْعَلُونَ(71)
گفت وي مي فرمايد در حقيقت آن ماده گاوي است كه نه رام است تا زمين را شخم زند و نه كشتزار را آبياري كند بي نقص است و هيچ لكه اي در آن نيست گفتند اينك سخن درست آوردي پس آن را سر بريدند و چيزي نمانده بود كه نكنند(71)
وَإِذْ قَتَلْتُمْ نَفْسًا فَادَّٰرَْٰٔتُمْ فِيهَا وَاللَّهُ مُخْرِجٌ مَّا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ(72)
و چون شخصي را كشتيد و در باره او با يكديگر به ستيزه برخاستيد و حال آنكه خدا آنچه را كتمان مي كرديد آشكار گردانيد(72)
فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا كَذَٰلِكَ يُحْيِ اللَّهُ الْمَوْتَيٰ وَيُرِيكُمْ ءَايَٰتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ(73)
پس فرموديم پاره اي از آن [گاو سر بريده را] به آن [مقتول] بزنيد [تا زنده شود] اين گونه خدا مردگان را زنده مي كند و آيات خود را به شما مي نماياند باشد كه بينديشيد(73)
ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُم مِّنۢ بَعْدِ ذَٰلِكَ فَهِيَ كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهَٰرُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْمَآءُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَٰفِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ(74)
سپس دلهاي شما بعد از اين [واقعه] سخت گرديد همانند سنگ يا سخت تر از آن چرا كه از برخي سنگها جويهايي بيرون مي زند و پاره اي از آنها مي شكافد و آب از آن خارج مي شود و برخي از آنها از بيم خدا فرو مي ريزد و خدا از آنچه مي كنيد غافل نيست(74)
۞ أَفَتَطْمَعُونَ أَن يُؤْمِنُوا۟ لَكُمْ وَقَدْ كَانَ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلَٰمَ اللَّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِنۢ بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمْ يَعْلَمُونَ(75)
آيا طمع داريد كه [اينان] به شما ايمان بياورند با آنكه گروهي از آنان سخنان خدا را مي شنيدند سپس آن را بعد از فهميدنش تحريف مي كردند و خودشان هم مي دانستند(75)
وَإِذَا لَقُوا۟ الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ قَالُوٓا۟ ءَامَنَّا وَإِذَا خَلَا بَعْضُهُمْ إِلَيٰ بَعْضٍ قَالُوٓا۟ أَتُحَدِّثُونَهُم بِمَا فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ لِيُحَآجُّوكُم بِهِ عِندَ رَبِّكُمْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ(76)
و [همين يهوديان] چون با كساني كه ايمان آورده اند برخورد كنند مي گويند ما ايمان آورده ايم و وقتي با همديگر خلوت مي كنند مي گويند چرا از آنچه خداوند بر شما گشوده است براي آنان حكايت مي كنيد تا آنان به [استناد] آن پيش پروردگارتان بر ضد شما استدلال كنند آيا فكر نمي كنيد(76)
أَوَلَا يَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ(77)
آيا نمي دانند كه خداوند آنچه را پوشيده مي دارند و آنچه را آشكار مي كنند مي داند(77)
وَمِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لَا يَعْلَمُونَ الْكِتَٰبَ إِلَّآ أَمَانِيَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَظُنُّونَ(78)
و [بعضي] از آنان بي سواداني هستند كه كتاب [خدا] را جز خيالات خامي نمي دانند و فقط گمان مي برند(78)
صدق الله العلي العظيم
علاقه مندی ها (Bookmarks)