ادامۀ خطبۀ اول نهج البلاغه:
و آنکس که بگوید «خدا در چیست؟» او را در چیز دیگری پنداشته است، و کسی که بپرسد«خدا بر روی چه چیزی قرار دارد؟» به تحقیق جایی را خالی از او در نظر گرفته است، در صورتی که خدا همواره بوده و از چیزی به وجود نیامده است. با همه چیز هست، نه اینکه همنشین آنان باشد؛ و با همه چیز فرق دارد نه اینکه از آنان جدا و بیگانه باشد. انجام دهندۀ همۀ کارهاست، بدون حرکت و ابزار و وسیله . بیناست حتی در آن هنگام که پدیده ای وجود نداشت، یگانه و تنهاست، زیرا کسی نبوده تا با او انس گیرد و یا از فقدانش وحشت کند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)