ظاهرا واجب شد برا دوستاي دبيرستانيم داستان جالب و واقعي رو تعريف كنم
روزگاري بود كه دانشمندان تفكر كيمياگري رو يك فرض محال تصور ميكردند اما حالا از اونجايي كه شما نميدونيد و همه ميدونن در زمانه كنوني كشوري به نام اتريش و چند كشور ديگر با همكاري يكديگر توسط راديوم مس رو به طلا تبديل كردند .
حالا بگذريم عزيزان من چرا وقتي من ميگم كلاه ميخوام ميريد سر مياريد من از خود مهبانگ صحبت نميكنم دارم از شبيه سازي اپسيلوني از فركانسهاي مورد نياز براي اين كار صحبت ميكنم . مثلا من تحقيق ميكنم كه به چه سطح اتكايي نياز دارم /آب / سنگ / يا ... و از اونجايي كه ميدونيد تعداد خواص و محدودي ماده اصلي از اين موج بزرگ قابليت ساخته شدن دارند و مابقي مواد در اثر واكنش هاي فيزيكي و شيميايي از مواد اصلي ساخته شدند .حالا وقتي فهميدم كدوم سطح يا ماده اصلي نياز من رو برطرف ميكنه فركانس اون ماده رو شبيه سازي ميكنم و در هيچ چيز ( bozon ) طي مسير ميكنم .
در ضمن هيچ چيز فراي علم انسان وجود ندارد چون : تو خود نقاب خودي حافظ از ميان برخيز






پاسخ با نقل قول


علاقه مندی ها (Bookmarks)