با عرض سلام و احترام
همه اساتید من اینجا حاضرند بنابریان اگر کلامی از من برخاسته حسب شاگردیم نزد معبودم بوده و وظیفه خودم میدونستم انتقال بدم
متاسفانه بعلت ضیق وقت فرصت مطالعه تمام فرمایشات بزرگان را نداشتم اما :
4 لغت:قضا و قدر:
قضا ریشه لغوی در: حکم کردن ، ادا کردن ، گزاردن ، روا کردن || مردن ، در گذشتن || و نیز به معنی تقدیر و حکم الهی که در حق مخلوق واقع شود || و در اصطلاح فقهاء ...
قدرریشه لغوی در : اندازه ، اندازه ی چیزی || طاقت ، قوه ، نیرو ، توانایی || فرمان الهی ، سرنوشت و آنچه که خداوند برای بندگان خود مقدر نموده
عقل و اختیار:
عقل ریشه لغوی در: دریافتن ، دانستن ، فهمیدن || قوه ی دریافت و ادراک حسن و قبیح اعمال و تمییز نیک و بد امور ، خِرَد
عقل اول : عقل کل.در اصطلاح فلسفه آنچه که نخستین بار از ذات حق صادر شدهاختیار ریشه لغوی در:
برگزیدن ، گزین کردن ، پسندیدن ،در کاری یا امری آزادی و تسلط داشتن و در اصطلاح حالت یا صفتی
است در انسان که به واسطه آن اعمال نیک و پسندیده را بر افعال زشت و ناپسند یا برخی از کارها را بر کارهای دیگر رجحان
میدهد || و نام مسلکی که طرفداران آن مفوضه نامیده میشوند ، بعقیده ی آنان خداوند بانسان آزادی و قدرت داده واختیار را به او
تفویض کرده و هر کسی در اعمال و افعال خود قادر و مختار می باشد. ضد جبریه.
بزرگی گفته در بین مردم تنها عقل به عدالت تقسیم شده است زیرا همه فکر میکنند به اندازه کافی عاقلند.
بنابراین در دادگاهی که خودش خود را قاضی اون قرار میدهد و خود شاکی بوده تمام حق را به خود داده و دلایلی متقن و قابل قبول برای خودهر گونه خطا و اشتباه را در خود نفی
کرده در حالیکه گاهی اوقات ادمی تنها به زَعم خودش اعمال برخاسته از افکارش که ریشه از عقلش داشته لیکن حتما احساسش دخالت داشته را بجا دانسته درحالیکه خطایش عدم
توجه به استفده از ابزارش یعنی عقلش بوده و ابزار اختیارش وسیله ای برای دریافت امتیاز مثبت را بوده است را باطل کرده
بعبارتی زندگی شبیه مسابقه است و استفاده نابجا از دو صلاح عقل و اختیار از دست دادن امتیازات مثبت و در نهایت شکست می باشد.
بنابراین همه سرنوشت مشخصی دارند
سرنوشت تاریخ (گذشته نیست )که با سفر به آن تغییر تاریخ محال ممکن باشد
سرنوشت آینده است و آینده غیر قابل پیش بینی.
فالبن در کتاب کیمیاگر پائولوکوئیلو می گوید:
اگر اتفاقاتی که پیش آمد ، خوب باشد ، که به غافلگیر شدنش می ارزد و اگر بد باشد و تو از قبل ، از وقوع آنها باخبر باشی ، از همان زمانی که هنوز رخ نداده ، به شدت اسیر رنج میشوی.
بر اساس همه اونچه که گفتم خواهم گفت:
خداوند سرشار از زیباییست بنابراین تنها زیبایی ها را دوست داشته و کوچکترین زشتی در خداوند راه ندارد و متعاقبا از زشتی دور بوده بنابراین خداوندی که نویسنده سرنوشت
عابدین خود است برایمان زیباترین زیبایی ها را نوشته است.
بنابراین ما بکمک دو قوه ی عقل و اختیار خود با مسائل مواجه و عکس العمل نشان می دهیم.
کلام آخر و اعتقاد شخص خودم :
خداوند به قلب همه عابدین خود راه داشته و اگر قلب را خانه ای تصور کنیم و در این خانه را همیشه برای معبودمان بگشاییم و گوش خود را شنوا به الهامش کنیم و از قوه ی عقل
و اختیار خود بجا استفاده کنیم ؛ راه درست زندگی را خواهیم یافت و زیبا نوشته های خداوند هم به حقیقت خواهد پیوست.
عشق نیرویی است که روح جهان را متحول می کند و رو به کمال می برد.
و باز به عقیده شخصی:
با عقل عاشق شدن زیباست زیرا برای احساس چون گذران است میتوان مثال نقض گفت اما اساسا هر آنچه بر پایه عقل باشد خللی در آن را نخواهد داشت و
همیشه قابل اثبات است







پاسخ با نقل قول


علاقه مندی ها (Bookmarks)