دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 11

موضوع: آیا شما از به سرقت رفتن اختراع خود می ترسید؟

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #10
    همکار تالار مدیریت
    نوشته ها
    1,814
    ارسال تشکر
    16,317
    دریافت تشکر: 15,586
    قدرت امتیاز دهی
    31283
    Array

    پیش فرض پاسخ : آیا شما از به سرقت رفتن اختراع خود می ترسید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط سونای نمایش پست ها
    مخترع خب نیستیم ولی طرحی که به ذهن ادم میرسه واسش ارزشمنده ... چون وقتی ذهنت مشغوله و خیلی درگیر علم میشی لذت بخشه... و اصولا اون دوران ثانیه به ثانیه هات مفید میگذره.. چون ذهنت فعاله... و قراره آخرش چیزی درست شه که یه زحمتی رو کم کنه یا یه دقتی رو بالا ببره
    و این هم یعنی ....
    درباره ی ....هم اینکه:
    یه طرحی بود و روش کار کردم ... گروه های علمی دیگه ای هم با ما در ارتباط بودن...
    خلاصه با توجه به سختی هایی که داشت بعد از تموم شدنش انقد افسرده و خسته بودم که دنبال ثبت و ... نرفتم.....توی نمایشگاه سالانه مث همیشه اینا هم به نمایش گذاشته شد...گروه های علمی دیگه هم دعوت شدن و دیدن....
    و گذشت و بعد از مدتها یه روز دانشگاه نمایشگاه گذاشت با عنوان دستاورد . طرح های دانشجوها بود که دانشکده مهندسی دانشگامون برگزار کرده بود
    رفتم اونجا و دیدم بله یکی از دوستان ( البته واسه یه انجمن دیگه بودن) همون طرح رو فقط واسه من دوربین داشت ایشون جاش یه لیزر سبز کار گذاشته بودن!! رو به نمایش گذاشتن...
    و با دیدنش من مدام داشتم مرور میکردم و از خودم میپرسیدم که مگه انجمن های ما با هم دوست نیستن!!! مگه ایشون همیشه منو نمیبینن!!! مگه اینهمه آدم اونروز که انجمن ما این طرح ها رو به نمایش گذاشت نیومده بودن!!! به دورو بری هاشون نگاه کردم اونا هم حتی میدونستن!! خیلی تعجب کردم... ولی نمیدونم چرا ناراحت نشدم فقط برام سوال بود که چجوری روشون شد....و خودمو جای ایشون میزاشتم خجالت میکشیدم!! بعد هم خودشونو دیدم فقط چند لحظه همدیگرو نگاه کردیم و من لبخند زدمو حال و احوال گرفتم.. دلم نیومد خجالت بکشن.... و ایشونم بعدش گفتن نصف مراحل ثبتشو رفتم. من هم گفتم ایشالله که تا آخرشو برین و موفق باشین!
    حتی دوستامون هم براشون جای سوال بود...
    اما من فکرشو کردم گفتم خوب شد حد اقل این طرح به جایی رسید.... همین که دنبال ثبت رفتن و .... خدا خیرشون بده
    نمیدونم شاید واسه اینه که من پیر شدم واسه اینکارا...دیگه اون شوق و علاقه در وجودم نیست... شایدم واسه سختی هایی هست که کشیدم....
    سلام
    بسیار جالب و آموزنده بود نکات خوبی توش هست. روح بزرگ داشتن بسیار عالیست . کاش ماهم همونطور بودیم.



    نقل قول نوشته اصلی توسط سونای نمایش پست ها
    به این فکر میکردم که چی شد ایشون به نتیجه رسیدن اما من نه

    اینجاش که برا بنده بسیار مهم بود یعنی همون شوک حساس بود.لازمه بهش بیشتر فکر کنم.



    نقل قول نوشته اصلی توسط سونای نمایش پست ها
    یک اینکه پسر بودن!!!! واسه یه دختر خیلیییییییییییییییییییییی یییی سخته.......................................... .................................................. .................................................. .................................................. .................................................. ..چندین برابره یه پسر باید انرژی بذاره و............................. به این کارای اداری ثبت هم کاری ندارما!! اصلا به اونجاها نرسیدم... توی همین ساخت و ... چنان مشکلاتی پیش میاد که کسی حتی به ذهنش هم نمیرسه..........اینا آدمو پیر میکنه... و افسرده و خسته......


    قبول دارم برا دختر خیلی سخته اما دختر بودن مانع نمیشه همون از اول تجربۀ ثبت نداشتین و رو هوا قاپیدن. پیر شدن که نیستین چون اگه بودین اینجا فعالیت نداشتین برا بنده که خیلی کمک کردین شاید دوستان ندونند اما هردو میدونم {البته برا جبران کاری از دستم برنمیاد جز تشکر خشک وخالی و یا دعا کردن ؛ازتون التماس دعاهم داریم} پس پیر و افسرده نیستین. فقط راحت ایدۀ خودتان را از دست دادین . تو این قسمت زیاد باهاتون موافق نبودم.


    نقل قول نوشته اصلی توسط سونای نمایش پست ها
    خلاصه فکر نمیکنم اگر باز هم این اتفاق بیفته بخوام دنبالِ مجازات باشم....... چون ...........
    ....

    چون در ایران ایده دزدی و کپی برداری عرف شده. ماها خیلی خوب بلدیم کپی پیست کنیم. حتی در پایان نامه ها تقریبا همه کپی میکنند.در رشتۀ ما کارشناسی هم پایان نامه دارد.ما یک استاد داشتیم که خودشون گفتند از یه پایان نامه کپی بگیرین بیارین نمره بدم.ارشدها هم که استاد کپی هستند
    یامولاعلی(ع)

    الهی؛ تشنگی ام را در کسب علم و عملم را در آنچه رضایت توست قرار بده.
    آمین

  2. 7 کاربر از پست مفید عبدالله91 سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 87
    آخرين نوشته: 8th June 2013, 12:22 PM
  2. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 2nd August 2012, 11:17 PM
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 7th April 2010, 09:41 PM
  4. معتقدان جدایی دین از سیاست، سیاستمدار نیستند
    توسط kamanabroo در انجمن اخبار سیاسی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 7th November 2009, 12:47 AM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •